به گزارش جهت ، از اخبار منتشر شده طی روزهای اخیر مشخص شده است که تصمیم ایران برای قطع همکاریهای داوطلبانه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاملاً جدی است.
لفاظیهای چند هفته قبل رئیسجمهور فرانسه، سکوت معنادار بایدن رئیس جهوری فعلی آمریکا درباره ماجرای پرونده هستهای ایران، سفر ناگهانی وزیر خارجه قطر به تهران، تماس تلفنی ناگهانی صدراعظم آلمان با رئیس جمهوری کشورمان، گفتگوی سی دقیقهای تلفنی روحانی با رئیس جمهور سوئیس و نهایتاً معرکهگیری رسانههای غربی تحت عنوان: پیشنهاد «رافائل گروسی» دبیر کل آزانس بینالمللی انرژی اتمی برای سفر به ایران و قطعی شدن سفر وی برای روز یکشنبه سوم ، خبر از اتفاقات جدیدی میدهد.
آقای دبیرکل واکنش نشان داد
پس از ارسال یک یادداشت رسمی به آژانس بین المللی انرژی اتمی، حالا دومینوی اتفاقات جالب در حال رخ دادن است. کاظم غریب آبادی، سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان های بینالمللی در وین، یک روز پیشتر گفت که او نامه رسمی جمهوری اسلامی ایران را مبنی بر «توقف اجرای اقدامات داوطلبانه» در چارچوب توافق هستهای با قدرتهای جهانی (روسیه، چین، آمریکا انگلیس و فرانسه) موسوم به «برجام» را به مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی تحویل داده است.
آژانس به عنوان یگانه مرجع تصمیمگیرنده رسمی درباره معاهدات بینالمللی انرژی اتمی، حال ناچار است که از خود واکنش نشان دهد چرا که تصمیم ایران مانند یک حکم قضائی، در روند اجرا قرار گرفته است و کسی نمیتواند مانع آن شود.
بر همین اساس بود که آژانس بینالمللی انرژی هستهای طی انتشار بیانیه ای، رسماً اعلام کرد که:
«ایران روز ۱۵ فوریه به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاع داد که اجرای تدابیر داوطلبانه برای شفاف سازی که براساس برجام اجرا کرده بود را از روز ۲۳ فوریه متوقف خواهد کرد.»
آژانس بین المللی انرژی اتمی دیروز و بعد از ارائه گزارشی به اعضا گفت: «مدیرکل گروسی پیشنهاد کرده است به ایران سفر کند تا کار اساسی آژانس در زمینه تصدیق ادامه پیدا کند.»
نهایتاً نیز اعلام شد که گروسی حدود روز سوم اسفندماه به تهران سفر خواهد کرد.
لازم به ذکر است که اجرای پروتکل الحاقی به بازرسان آژانس امکان نظارتی بسیار فراتر از نظارتهای عادی و تعهدات پیان بین المللی منع گسترش سلاحهای هستهای را بر فعالیتها و برنامه اتمی ایران فراهم میکند.
دیپلماسی نستعلیق
روز دوشنبه بود که وزارت خارجه آمریکا یک توئیت پرحاشیه را در حساب کاربری خود منتشر کرد. در این توئیت که گفته شده است پیام «جو بایدن» رئیسجمهور جدید ایالات متحده بوده، آمده است: «آمریکا بازگشته است. دیپلماسی به کانون سیاست خارجی ما بازگشته است».
اگر قدری اهل سیاست و رسانه بوده و حداقل بهعنوان یک مخاطب تحولات سالهای اخیر میان ایران و ایالاتمتحده را پیگیری کرده باشید، به احتمال فراوان بلافاصله پس از دیدن این پیام با خط نستعلیق، به یاد پیامهای نوروزی اوباما برای مردم ایران افتادهاید. البته اگر یک مخاطب حرفهای یا مانند من و دوستانم یک خبرنگار سیاسی باشید، حتما در ذهن نمونههای دیگری را هم مرور کردهاید؛ مثل انگشتر عقیق و شعرخوانیهای حافظ و سعدی «آلن ایر» سخنگوی فارسیزبان وزارت امور خارجه آمریکا در دولت اوباما.
پاسخ اعتدالی، باز هم در زمین توئیتر
چند ساعتی پس از پس از انتشار توئیت منتسب به بایدن آن هم با خط نستعلیق نگذشته بود که پایگاه اطلاع رسانی دولت اعتدالی در حساب توئیتری خود با درج جملهای معنا دار از حسن روحانی رییس جمهور که در دیدار با سفرای کشورهای خارجی مقیم تهران بیان شده بود، نوشت: «جمهوری اسلامی ایران با صدای رسا اعلام میکند که اگر ۵+۱ به همه تعهدات خود عمل کنند ما هم به تعهدات، عمل میکنیم»
ماجرای تلفن از سوئیس
روز گذشته بود که خبر گفتگوی سی دقیقه روحانی با رئیس جمهور سوئیس منتشر شد. هرچند گفته شد که این تماس تنها به موضوع روابط دوجانبه ایران و سوئیس مربوط میشده است اما دور از ذهن نیست که اگر این گفتگو را بخشی از ترکشهای اقدام مقتدرانه ایران برای حذف محدودیتهای داوطلبانه و لغواجرای پروتکل الحاقی داشته باشد.
صدراعظم آلمان هم به روحانی زنگ شد
روز چهارشنب بیست و نهم بهمن خبرگزاری «دویچهوله» خبر داد که مرکل صدراعظم آلمان، طی تماس تلفنی با روحانی رئیس جمهوری کشورمان، نگرانیهای کشورش را درباره تصمیمهای جدید ایران به اطلاع او رسانده است.
خبرگزاری فارس نیز در این رابطه نوشت: «حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور عصر روز چهارشنبه در گفتوگو با صدر اعظم آلمان، ورود موضوعات جدید به برجام را امری غیر ممکن خواند و تاکید کرد: برجام به عنوان یک سند مصوب شورای امنیت و محصول تلاش های طولانی ایران و ۶ کشور بزرگ جهان ، یک چارچوب مشخص دارد و غیر قابل تغییر است. روحانی با بیان اینکه ادامه برجام با ادامه تحریم ها و عدم پایبندی طرف ها به تعهدات، فاقد مشروعیت و مقبولیت است، تنها راه حفظ برجام را لغو تحریم های غیرانسانی و غیرقانونی آمریکا و بدنبال آن بازگشت این کشور به برجام دانست. رئیس جمهور با بیان اینکه دولت براساس قانون مصوب مجلس، موظف به کاهش بیشتر تعهدات در ازای عدم پایبندی طرف مقابل و رفع تحریم ها می باشد، خاطرنشان کرد: اگر تحریم ها برداشته شود ما هم بطور کامل تعهدات خود را در قالب برجام انجام خواهیم داد.»
ماحصل این رفت و آمدها چیست؟
رخدادهای اخیر در عرصه سیاسی ایران باعث میشود تا برای هر ایرانی، سئوالات متعددی مطرح شود. ایرانیان که این روزها شاهد افزایش اخبار سیاسی پیرامون پرونده هستهای کشور خود هستند، قطعاً از خود و مسئولان جمهوری اسلامی ایران میپرسند که: «چرا این رفت و آمدها در زمانی که آمریکا از برجام خارج شد شکل نگرفت؟ چرا هیچ مقام بینالمللی به کاخ سفید نرفت تا ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا را به ماندن در برجام و توقف اقدامات خصمانه علیه ایران ترغیب کند؟ چرا کسی سراغ اروپاییها نرفت تا وقتی آنها تعهدات خود را زیرپا میگذاشتند، حضور ایران در برجام، بیمعنا و بیخاصیت نشود؟ چرا تشدید مشکلات اقتصادی کشور در سایه تحریمهای اخیر آمریکا، کسی را نگران نکرد؟
در جهان سیاست، اصولاً هر عمل دیپلماتیک اعم از دیدار مقامات، انجام مذاکره، ارسال پیام و حتی فعالیت در شبکههای اجتماعی، باید آوردهای مشخص داشته باشد. بر همین اساس میتوان برجام را «خسارت محض» دانست. خصارتی که قریب به هشت سال را در رویای رسیدن و خیال اجرای آن گذراندهایم و با این وجود هنوز هم برخی عناصر سیاسی در داخل کشور، سودای باقی ماندن در آن را داشته و به انجام مذاکره، ابراز علاقه میکنند.
اینکه از قول بایدن سخنانی دوپهلو و تکراری در فلان شبکهاجتماعی منتشر شود و با لطایفالحیل، رنگ و بوی ایراندوستی به آن داده شود، نه باعث کاهش فشارها بر اقتصاد ایران میشود و نه هزینه خاصی برای دولت آمریکا دارد؛ اما اعلام آمادگی دستگاه دیپلماسی برای بازگشت به تعهدات برجام در شرایطی که بدعهدی آمریکا اثبات شده است، نشانهای جز ارسال پالس ضعف و علاقه مفرط به مذاکره ندارد.
شاید توقع میرفت که حساب کاربری دولت در توئیتر، قاطعانه از قول فرودوسی بزرگ مینوشت:
بزرگی سراسر به گفتار نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
تا اشارهای باشد به بدعهدیهای ترامپ و موشوگربه بازیهای بایدن پیرامون برجام و پرونده هستهای ایران.
به هر صورت پاسخ نسبتاً قابل قبول روحانی به مرکل صدراعظم آلمان تا حدودی توانست در مسیر عزت ملی و خروج دیپلماسی بینالمللی کشور از انفعال، موفق باشد.
در حال حاضر اعلام تاریخ مشخص برای توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی نشان از وفاق ملی، عزم، اراده و جدیت ایرانیان در مقابله به مثل با آمریکا دارد. این موضوع به جهان ثابت میکند که واژه اقتدار، بار دیگر به ادبیات دیپلماتیک ما وارد شده است.
در این شرایط امید است که منتسبان دولت و رفقای اصلاحطلب آنها، کمی از شیفتگی خود برای انجام مذاکرات کاسته و دستکم تا سوم اسفندماه، در راستای منافع ملی کشور عمل کند تا خدای ناکرده صداهای متناقض ایران به گوش جهانیان نرسد.