پایگاه خبری تحلیلی جهت پرس

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ریشه رفتار امثال اشکان خطیبی را شاید بتوان در ابتدای انقلاب جست، برخی هنرمندان با انقلاب ایران از ایران رفتند و برخی ماندد و منزوی شدند، با حوادث سال 1401 هم برخی دیگر تحت تاثی رسانه غرب با نگاه اپوزیسیونی از ایران رفتند و بعد پشیمان شدند به نظر باید کمک کرد تا این هنرمندان پشیمان به کشور برگردند.

منتشر شده در 8 اردیبهشت 1403
در سرویس

عباس طاهری، کارشناس رسانه، در خصوص انتشار مصاحبه اشکان خطیبی در یادداشتی نوشت:

دیروز بخش هایی از مصاحبه (به درست یا به غلط) اشکان خطبیبی منتشر شد که نکات مهمی را در خود داشت. آنچه بهانه نوشتن این سطور است، نه حرف های خطیبی، که بررسی یک رویکرد است.
تجربه‌ای تاریخی بین برخی هنرمندان ایرانی در مخالفت با جمهوری اسلامی وجود دارد. می توان ریشه آن را ضدیت با دین، یا حکومت دانست. و من قضاوتی درباره آن ندارم اما از خودم میپرسم چرا دائم این لجاجت و مسیر بن بست تکرار میشود؟ چه چیزی باعث می شود هنرمند فارغ از جایگاه اجتماعی خود فکر کند در خارج از ایران به موفقیت می رسد؟

ریشه این رفتار را شاید بتوان در ابتدای انقلاب جست. برخی هنرمندان که به واسطه ذات انقلاب با آن همخوانی نداشتند و مجبور به کوچ شدند مثل خوانندگانی که همه میشناسند. برخی هنرمندان شاید می شد در ایران بمانند و کار کنند. مثل غلامحسین ساعدی که مع الاسف از ایران رفتند و فکر کردند دوام می آورند، اما متاسفانه منزوی شدند و در خارج این سرمایه‌های ملی از بین رفتند.
سال ها بعد افراد دیگری مثل امیر نادری، سوسن تسلیمی، محسن مخملباف و حتی جناب بهرام بیضایی این تجربه ها را تکرار کردند. به شدت سطح کارهایشان نسبت به داخل ایران سقوط کرد. این هنرمندان شهیر فکر می کردند چون لزوما در ایران موفق بودند وقتی به آمریکا یا اروپای غربی بروند که اصطلاحا دست هم زیاد است و رقبای جدی دارند و هنرمند فراوان، باز در آنجا هم موفق هستند و می‌توانند در خارج ایران هم ادامه مسیر دهند و هیچ مشکلی نیست و شاید از سر لجاجت و یا تحریک اطرافیان به تجربه های قبلی هم هیچ توجهی نکردند. البته همواره جریانی در داخل کشور هم به شدت تلاش در سوق دادن و با به بیان بهتر فراری دادن هنرمندان به ویژه در سینما به خارج از کشور بود.
حوادث سال ۱۴۰۱ به بعد هم همین شد. گروهی از هنرمندان که رسانه زده شده بودند، تحت تاثیر القائات رسانه ای توهم برانداخته شدن حکومت را داشتند و با این تصور که شاید با موضع اپوزوسیون در دوران پسا جمهوری اسلامی وضع بهتری داشته باشند، از ایران رفتند و موضع متفاوتی برگزیدند. نگارنده افرادی مثل اشکان خطیبی، مهناز افشار، برزو ارجمند و حمید فرخ نژاد، ارژنگ امیرفضلی و… را از این دست می داند. این هنرمندان با تحلیل نادقیقی که داشتند که با چاشنی کمی فرصت طلبی و توهم هم همراه بود گمان می کردند کار حکومت به پایان خود رسیده است و البته باید پذیرفت اگر قرار بود جمهوری اسلامی سقوط کند جنبش مهسا مهمترین گریزگاه بود. اما هم خدا به جمهوری اسلامی نظر لطف کرد و هم آنها متوجه پیچیدگی داستان خاورمیانه نبودند… و اکنون در وضع نابسامانی گرفتار شده اند.
چه باید کرد؟
به نظر نگارنده باید کمک کرد تا این هنرمندان پشیمان به کشور برگردند. خط بازگشت را باید پیگیری کرد. این باید هم نیاز جمهوری اسلامی است و هم نیاز هنرمندان در حضیض گرفتار آمده. مواجهه با مرحوم شجریان، محبیان و این اواخر معین به نظر نگارنده گام های ابتدایی این مسیر بود. مسیری که جمهوری اسلامی باید پدرانه پی بگیرد و به آن ایمان داشته باشد. مزاحمین و معارضین این تفکر که سعی در فراری دادن هنرمندان دارند را مدیریت کند و این فرزندان (ولو ناخلف) را بر سر سفره خانواده بنشاند.

اشتراک گذاری :
jhtp.ir/168693

اخبار پیشنهادی

نظرات

2 پاسخ

  1. برگردونید این هنرمندارو، بخدا برا خودتون تبلیغ میشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار ویژه

تبلیغات

اخبار جدید

شبکه های اجتماعی