پایگاه خبری تحلیلی جهت پرس

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به واسطه حضور مؤثر رهبر انقلاب در تبعید به ایرانشهر، ساواک به نتیجه می‌رسد که عملا اقدام اشتباهی مرتکب شده و به دنبال تغییر مکان تبعید آیت‌الله خامنه‌ای بر می‌آید؛ کتاب آقای ایرانشهر، این ماجرا را روایت می کند.

منتشر شده در 16 دی 1402
در سرویس

فردا یکشنبه ۱۷ دی‌ماه مراسم رونمایی از کتاب «آقای ایرانشهر» به نویسندگی رحیم مخدومی برگزار می‌شود. «آقای ایرانشهر» روایتی از ماجرای تبعید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای قبل پیروزی انقلاب به ایرانشهر توسط ساواک است. به همین مناسبت «خط رهبری» در گفتگو با «رحیم مخدومی» نویسنده، به بررسیِ محتوا و چگونگی شکل‌گیری کتابِ «آقای ایرانشهر» کتاب تازه‌ی انتشارات انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی) پرداخته است.

برای شروع گفتگو درباره‌ی زمینه‌ی اولیه‌ی شکل‌گیری کتاب «آقای ایرانشهر» توضیح دهید. اولین بار ایده‌ی نوشتن این کتاب چطور با شما مطرح شد و چه روندی در تولید کتاب طی شد؟

مخدومی: آقای سید مهدی حسینی که از محققین هستند خاطرات مربوط به تبعید حضرت آقا به ایرانشهر را مفصل جمع آوری کرده بود. با تعداد زیادی از افراد مصاحبه کرده بودند. چندین سفر به سیستان و بلوچستان و جاهای مختلف داشتند و درواقع یک پرونده مفصل و قطوری از روایات شاهدان جمع آوری شده بود. دنبال نویسنده‌ای می‌گشتند که این اطلاعات را بنویسد و به بنده پیشنهاد دادند و بنده چون قالبا خودم تحقیق میدانی انجام می‌دهم که بتوانم حق مطلب را ادا کنم علاوه بر این پرونده‌ی محتوایی، تمام کتبی که در این رابطه به چاپ رسیده بود مثل خون دلی که لعل شد، بر تبعید، شرح اسم و… را بررسی کردم و بعد هم خودم برای دیدن مکان و راویان و مصاحبه با آنها سفرهایی را به منطقه داشتم. اینها انجام شد و این کتاب تالیف شد.

کتاب دارای چه محتوا و سیر و سرفصل‌هایی هست؟

مخدومی: عنوان کتاب در واقع تا اندازه‌ای بیانگر هست. ما فردی را داریم نشان می‌دهیم که پیش از آنکه شهرتی داشته باشد، پیش از آنکه مسئولیت داشته باشد، یک خصلتی در وجودش است و این خصلت راهگشای بسیاری از بن‌بست‌ها و حلال بسیاری از مشکلات است. این خصلت وقتی در جایی قرار می‌گیرد که همه از نشدن‌ها حرف می‌زنند، این خصلت نشان می‌دهد که شدنی است و گره های کور را می‌شود بازکرد. به همین خاطر خیلی زود انس و الفتی بین مردم برقرار می‌شود و مردم با آن فطرت پاکی که دارند با ذوق و اشتیاق ایشان را به آقایی می‌پذیرند و این عنوان و این عبارت را خودشان به کار می‌برند یعنی کسانی که در واقع با عملکرد مواجه هستند نه با حرف و شعار.

این اتفاق در ایرانشهر با حضور حضرت آقا رخ می‌دهد. یعنی از آن لحظه ای که ایشان پا در ایرانشهر می‌گذارند با این نگاه وارد می‌شوند که چگونه به این مردم خدمت بکنم، چگونه دستگیری بکنم، چگونه گرهی را باز بکنم. بعد گویا این حادثه‌ سیل ایرانشهر هم این را به اوج خودش می‌رساند. یعنی در شرایطی که بحران به حدی رسیده که لاینحل جلوه می‌کند و رژیم طاغوت که همه‌ پست ها، امکانات، موقعیت ها و… در اختیارش است هیچکاری نمی‌تواند بکند و فقط تماشاچی و دست روی دست می‌گذارد، یک تبعیدی که غریب هم هست با دست خالی این گره کور را خیلی زیبا و خیلی آسان باز می‌کند و این آقایی به اوج خودش می‌رسد به‌گونه ای که ساواک احساس خطر می‌کند از وجود چنین شخصیتی در ایرانشهر. چرا؟ چون مردم یک اقبال و اشتیاق عجیبی به این شخصیت نشان می‌دهند و این اقبال نزدیک است که تبدیل به یک انقلابی در ایرانشهر شود.

ساواک در این موقعیت دو ترفند به کار می‌برد یکی این است که خیلی ساده لوحانه فردی نفوذی را می فرستند خدمت تبعیدی ها از جمله آقا تا با زبان خود اینها بگوید که شماها می‌توانید اعتراض بکنید به این تبعید و ممکن است اعتراض شما مورد موافقت واقع شود و تبعید را لغو بکنند. آقا در اینجا پاسخ زیبایی دارند که می‌گویند نه اتفاقا جای ما خیلی خوب است. اینها می‌بینند که با این ترفند نمیتوانند این اتفاقی که دارد رقم میخورد در ایرانشهر را خنثی کنند. به ناچار دست به «تبعید در تبعید» می‌زنند.

البته در روز روشن نمی‌توانند این کار را بکنند. جلوی چشم مردم اقدام نمی‌کنند چون به شدت وحشت دارند. مخفیانه این حکم صادر میشود و نیمه شب می‌آیند محل اسکان حضرت آقا، ماشین آماده است تا دور از چشم مردم ایشان را در تاریکی سوار کنند و تبعید شود به جیرفت. یعنی در واقع یک مبارزه ناهمگون، یک طرف صاحب مکنت و قدرت و پست و مقام و عده و عُده و لشکر و اینها، یک طرف با دست خالی منتهی با آن توکلی که به خدا و اعتمادی که به مردم دارد.

می‌خواهم بگویم این یک نمونه کوچک از آن‌چیزی است که قرار بود چند ماه بعد از این جریانات در ایران اسلامی رخ بدهد و آن انقلاب اسلامی‌ای است که در سال ۵۷ قرار بود رخ بدهد. این ابتدا در قالب یک نمونه و ماکت کوچکی در ایرانشهر رخ می دهد و در ادامه می‌بینیم که بله نمونه همین اتفاق در سطح کشور رخ داد و پیروزی بهمن ۵۷ اتفاق افتاد.

 ادبیات و فرم ارائه‌ی محتوا در کتاب چیست؟ آیا حضور و فعالیتهای آقا در ایرانشهر به سبک داستانی نوشته شده است؟

مخدومی: یک گونه ادبی نویی به کار رفته و آن سفرنامه ای است که در دل خودش تاریخ شفاهی و خاطره شفاهی را دارد روایت می‌کند. درواقع همه اش مستند نگاری هستش همه مستند نگاری است منتها این مستندات در قالب سفرنامه محقق گنجانده شده.

مزیت‌های این کتاب نسبت به سایر کتب منتشر شده در این حوزه چیست؟

مخدومی: با افرادی مصاحبه شده، مطالبی که در کتب قبلی نبوده در این کتاب آمده است علاوه بر اینکه گونه‌ ادبی این کتاب هم متفاوت است. خیلی از مطالبی که در آن کتب یا دیده نشده اند یا خیلی ضعیف دیده شده اند اینجا مطرح شده است چون بر اساس رویکردی که داشتیم بعضی منابع را جدی‌تر دیدیم و به همین خاطر تفاوت ماهوی با آثاری که قبلا کار شده است دارد.

مخاطب اصلی این کتاب چه قشر یا قشرهایی هستند؟

مخدومی: مخاطب آن عمومی است.

اشتراک گذاری :
jhtp.ir/153994

اخبار پیشنهادی

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار ویژه

تبلیغات

اخبار جدید

شبکه های اجتماعی