احمد کارآمد – زمانی که پادشاه عمان،سلطان سعید بن تیمور(پدر سلطان قابوس) با بی کفایتی باعث شده بود عمان بیشتر به یک بیابان شبیه باشد تا یک کشور، جوانهای منطقه ظفار (در جنوب عمان) که برای کار به کشورهای اطراف میرفتند و پیشرفتهای آنها را میدیدند، علیه حکومت دست به قیامی زدند که به قیام ظفار مشهور شد. سلطان سعید که حافظ منافع انگلیسیها و آمریکاییها بود و تحت حمایتشان قرار داشت، از آنها درخواست کمک کرد.
در صورت پیروزی قیام ظفار منافع انگلیس و آمریکا، در غرب آسیا به خطر میافتاد. بنابراین باید در جهت حفظ حکومت عمان کاری میکردند. انگلیسیها عادت به دخالت مستقیم نداشتند و آمریکا هم درگیر و متضرر از جنگ ویتنام بود. به همین خاطر استفاده از متحد منطقهای بهترین گزینه برای انگلیس و آمریکا به نظر میرسید.
در همان سالها سلطان قابوس هم که تحصیلش در انگلیس تمام شده بود، به عمان برمیگردد و به کمک انگلیسیها با یک کودتا علیه پدرش روی تخت سلطنت مینشیند.
سلطان قابوس هم که در آن زمان ارتش ضعیفی داشت، شاه ایران را به عمان دعوت میکند و از او تقاضای کمک میکند.
شاه پهلوی برای اینکه حمایتهای آمریکا و انگلیس را از دست ندهد و فرصتی هم برای قدرت نمایی ارتش شاهنشاهی جلوی کشورهای منطقه داشته باشد، ارتش را راهی عمان میکند.
اما تا چند سال این لشکرکشی مخفی میماند تا جایی که در نامه نگاریهای ارتش، به جای ظفار از اسم دماوند استفاده میکردند.
در آن زمان از پخش اخبار حضور ایران در عمان، به شدت جلوگیری میشد و طبیعتا آمار درستی هم از تلفات داده نمیشد. کشتهشدگان به شکل مخفیانه و بی سرو صدا به کشور بازگردانده و دفن میشدند. به خانواده آنها هم گفته میشد که بر اثر اتفاق، حین خدمت در ایران دچار حادثه شدند و فقط محل دفنشان را به آنها اطلاع میدادند.
تنها 200 نفر از سربازهای تیپ 2 قوچان در آرامگاه خواجه ربیع مشهد، دفن شدند.
اما پس از شکست قیام ظفار و تصمیم حکومت شاه به اعلام دخالت نظامی در عمان، محمدرضا پهلوی آمار تلفات را فقط 50 نفر اعلام میکند. در حالی که آمار تلفات دست کم حدود 700 نفر تخمین زده میشود.
شاه پهلوی از اینکه مردم بفهمند انگلیس یا آمریکا در جریان حضور نظامی ایران در عمان یا هر جای دیگر، دخالت داشتهاند، به شدت جلوگیری میکرد. حتی محمد بلوری خبرنگار روزنامه کیهان به دلیل انتشار عکسی که در آن افسران انگلیسی کنار گوگوش خواننده درباری، دیده میشدند، دستگیر شد و روزنامه ها نیز جمعآوری شدند.
برخی این اقدام را با جنگ ایران در سوریه مقابل داعش مقایسه میکنند. با این وجود که در قیام ظفار، طرف مقابل تهدیدی علیه ایران محسوب نمیشد. اما در جنگ سوریه، داعش رسما ایران را تهدید به حمله کرده بود.
همچنین رویکرد دو حکومت در مقابل این دو جنگ بسیار متفاوت بود.
اول آنکه حکومت پهلوی تا چند سال خبر حضورش در جنگ را مخفی کرده بود اما جمهوری اسلامی از ابتدای حضور در سوریه و جنگ مقابل داعش، آن را رسانهای کرد.
تفاوت دوم آنکه پهلوی کشته شدگان جنگ ظفار را مخفیانه دفن میکرد اما جمهوری اسلامی برای تک تک شهدای مدافع حرم تشییع عمومی برگزار کرد.
اما مهمترین تفاوت آن است که اقدام جمهوی اسلامی ایران در مقابل داعش، به سفارش و خواست کشورهای خارج از منطقه نبود، در حالی که شاه به خواست و میل آمریکا و انگلیس وارد این جنگ شد.
برخی حضور در عمان را به دلیل نزدیکی به ایران و همسایگی از طریق مرزهای آبی توجیهپذیر میدانند.
اما حضور نظامیان و جنگندههای ایران در جنگ بین آمریکا و ویتنام و کشتار بیگناهان ویتنامی جز برای پیروی از دستور آمریکاییها، چه توجیهی خواهد داشت؟
فیلم زیر هیچگاه از تلویزیون رژیم پهلوی پخش نشد. انتشار این خبر توسط رسانههای فرانسوی انجام گرفت و موجب خشم شدید محمدرضا پهلوی شد، به گونهای که دستور داد آن را تکذیب کنند.