مراسم دومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از ۱۰ دی تا ۱۷ دی در سراسر کشور برگزار میشود، در سلسله یادداشتهایی از چهرههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به استقبال این رویداد مهم خواهیم رفت.
مصطفی فارویی، کارشناس بینالملل در این زمینه نوشته است: شهید حاج قاسم سلیمانی باید به عنوان یک شخصیت تراز انقلابی در جامعه الگوسازی شود اما اساساً نباید سردار آسمانی را فضایی کنیم و نباید اینقدر دور از دسترس قرار دهیم درحالیکه حاج قاسم سلیمانی فردی ساده و روستایی بوده و یک زندگی عادی داشت که توانست در ساختار و نظام جمهوری اسلامی مدارج ترقی را طی کند و وارد حوزه عملیاتی شود.
حاج قاسم شخصیتی زمینی و قابل دستیابی دارد، در حقیقت میتواند الگویی برای آیندگان باشد اما ما برای اینکه چنین شخصیتی را الگو قرار دهیم که در عین سادگی آنقدر محبوب دلها میشود که بعد از شهادتش همه دنیا را به تکاپو میاندازد، باید نمادسازی کنیم.
حاج قاسم سلیمانی شخصیت منحصربهفردی دارد و تجسم واقعی اندیشهها و تمام شعارهای انقلاب اسلامی بود، از بحث حمایت از مستضعفین و مظلومین عالم گرفته تا بحث استقلال و خود نظام جمهوری اسلامی و صدور انقلاب و مقاومت در برابر استکبار جهانی همه جزء واقعی شخصیت سردار سلیمانی محسوب میشود.
لذا میبایست مکتب حاج قاسم بهعنوان نصب العین جوانان و مسئولان ما برای الگو گیری قرار گیرد، البته نیاز آنچنانی به مباحث فلسفی هم ندارد چراکه شأن حاج قاسم عملگرایی است. اکنون بحث از معرفی و تعریف از او گذشته است، وقتی ما درباره یک شخصیت تراز انقلاب صحبت میکنیم نیاز نیست که بگوییم آدم خوب و بااخلاق و اهل جهاد بود بلکه باید وارد میدان عمل شد و مانند آن شخصیت عمل کرد.
اهل عمل بودن و زوایای پنهان سردار سلیمانی و کارهای بزرگی که او درراه تثبیت جایگاه نظام و انقلاب و نجات ملتهای مسلمان منطقه از دست مرتجعان انجام دادند بعد از شهادتشان روشن شد.
جالب است بدانیم که هیچکدام از نکات منفی که ضدانقلاب تبلیغ میکنند خواسته مردم نیست و مردم با این تبلیغات که مثلاً پول ما را برای حزبالله و نیروهای مقاومت خرج میکنند، موافق نیستند.
شهادت حاج قاسم سلیمانی نشان داد که تمام تبلیغاتی که دشمنان و ضدانقلاب میکنند واقعیت ندارد و مردم هم با چشم خود دروغ بودن این تبلیغات را مشاهده کردند، مردم دیدند که حاج قاسم در چه مسیر و مکتبی تلاش میکرد و خشمشان از ترور سردار هم حاکی از آن بود که مشکلی با این قضیه نداشتند.
بنابراین شخصیت حاج قاسم سلیمانی از منظر کارکرد گروهی جنبه اسوه شدن و الگو قرار گرفتن را بهطور کامل دارد و در حقیقت ما باید روی عینی شدن آن کارکنیم، نه نظریهپردازی.
رهبر معظم انقلاب فرمودند که یک راه بیشتر نداریم و آن هم این است که قوی شویم؛ یعنی در خصوص کشوری قدرتمند مملو از سلیمانیها صحبت میکنیم.
ما در هر نقشی که هستیم، معلم فرهنگی، رفتگر، نظامی، محصل و دانشجو و کارمند، قصاب و بنا و نقاش و مدیر، نماینده و … باید سلیمانی درونمان را قوی کنم، سلیمانی شدن یعنی هر کس کارش را بهتر از گذشته انجام بدهد.
این ابعاد باید تعریف شود و حاج قاسم بودن الگوسازی شود که چطور فردی در عین سادگی و خلوص تبدیل به فرمانده ای میشود که قدرت کشور را تثبیت میکند و ابرقدرت بزرگ جهان را به وحشت میاندازد. قرآن میگوید ما هیچ قومی را تغییر ندادیم مگر اینکه خودشان تغییر را مطالبه کردند، این یک واقعیت است و همه دنیا هم آن را میدانند و مسلمان و غیرمسلمان هم ندارد. ما باید به سمت قویتر شدن پیش برویم و به سمت جمهوری اسلامی سلیمانیها پیش برویم.
اینکه الآن کجا هستیم اهمیتی ندارد، از الآن باید گذشته و حال را رها کنیم و به فکر آینده خیلی بهتر باشیم. بالاخره بزرگترین و مهمترین ابرقدرت چندبعدی جهان جرئت کرده و علیه یکی از فرماندهان ما حمله نظامی کرده و ما باید برای تقابل تمدنی با آنها آمادهباشیم و این میتواند نقطه اوج یک رویارویی تمدنی باشد.