اسحاق جهانگیری، معاون اول اصلاح طلب همه هشت سال دولتهای حسن روحانی که تا روز آخر هم مدافع این ناکارآمدی ها بود و حتی در سال 96 به عنوان کاندیدای پوششی روحانی وارد صحنه انتخابات شد، در مطلبی تحت عنوان پرسش و پاسخ مکتوب در روزنامه جمهوری اسلامی ابراز وجود کرده است.
این اعلام حضور جهانگیری را می توان در ادامه تحرکات حسن روحانی و به طور کلی در راستای پروژه فعال شدن(ماهیگیری) مسئولان دولت سابق با نگاه به انتخابات آینده با توجه به ناآرامی های خیابانی و تلاطم قیمت ارز و طلا دانست.
البته که قسمت دیگر فعال شدن بانیان وضع موجود را حساب باز کردن بر فراموشی مردم و سواری بر موج سازی رسانه ای دانست که فرض کاملا غلطی است.
از نکات قابل توجه اظهارات جهانگیری اشاره به ماجرای مهسا امینی و نوع برخورد نسنجیده مسئولان است؛ در حالی که آقای معاون اول سابق اشاره نمی کند که او و دوستانش سریعا فوت این دختر جوان را وسیله کاسبی سیاسی خود قرار دادند.
از نکات دیگر اظهارات او درباره ناآرامی های اخیر، عدم اشاره به رفتار آشوبگران، شهادت بیش از 60 مدافع امنیت، شهادت بیش از 20 نفر در عملیات های تروریستی و هزاران میلیارد خسارت به اموال عمومی و خصوصی است. جهانگیری آزادی زندانیان، دلجویی از آسیب دیدگان و آزادی رسانه ها را پیشنهاد داده است. باید متذکر شد در آشوب های اخیر برخی رسانه های اصلاح طلب عملا نقش شاخه رسانه ای اغتشاشات را بر عهده داشتند.
بخش هایی از یادداشت جهانگیری را در ادامه خواهید خواند:
*در آستانه سالگرد درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی هستیم. شخصیت ممتاز و تاثیرگذاری که جای نظر و عمل او در تاریخ معاصر ایران، از فرایند شکلگیری انقلاب و پیروزی آن، تا تشکیل نظام جمهوری اسلامی و سپس در مواجه با بحرانها و چگونگی عبور از آنها به وضوح دیده میشود. هوش سیاسی و برخورداری از دانش تاریخی و تجربههای متنوع، از او شخصیتی ساخته بوده که همواره در رویارویی با مسائل پیشروی کشور، راهحلهایی واقعگرایانه و در عین حال افقگشا داشته باشد.
*متاسفانه، شرایط فعلی که با فوت خانم مهسا امینی سر باز کرد، به دلیل عدم واکنش سنجیده و به موقع مسئولین ذیربط، و بیتوجهی به افکار عمومی، به سرعت گسترده شد، و یک چالش جدی، واقعی و کمسابقه را بهوجود آورد. راهحل این وضعیت، در درجه نخست، فهم درست ابعاد پیچیده آن، و در مرحله بعد، پرداختن به آن بهصورت پایدار است. این که چه زمینههایی منجر به شکلگیری و بروز اعتراضات عمومی شد؟ و جای اقرار به اشتباهات، خطاها و برخورد صادقانه با مردم کجاست؟ باید به این واقعیت توجه داشت که مردم ایران با تکیه بر شاخصها و نیز نظر نخبگان و کارشناسان، با مشکلات متعدد، چالشها و ابرچالشهایی بهطور مستمر روبهرو بوده و هستند، که اگرچه برخی از آنها از سالهای قبل از انقلاب نیز پیشروی ملت قرار داشتهاند.
*امروز هر انسان دغدغهمند نسبت به آینده ایران، چه در حکومت و چه در جامعه باشد، باید با فهم درست انتقادها، اعتراضها و خواستههای ملت، ضرورت اصلاح و تغییر را بپذیرد و از افتادن کشور در چرخه خشونت به سهم خود جلوگیری کند. باید سخن همه مردم خصوصاً مردم معترض و ناراضی را به درستی شنید.
*اگر هاشمی رفسنجانی امروز بود به عنوان مدیری همه جانبه نگر و آیندهنگر، با کوله باری از تجربه و شناخت عمیقی که از ایران و مسائل بحرانی آن داشت، بهمثابه مشاوری دلسوز برای رهبری و جامعه، راه برونرفت از بحران کنونی را در جلب مشارکت تام و تمام مردم در حل مساله میدید. راهبرد بلندمدتی با محوریت توسعه ایران و حل موانع آن ارائه میداد. در کوتاه مدت توصیهاش به نحوی بود که نظامی که مردمی بودن مهمترین سرمایه و امتیازش بوده است، به همان مسیر برگردد. و با برخی اقدامات نسنجیده و افراطی به بهانه مقابله با بحران، موجب افزایش نارضایتی و خشم عمومی و مایه تمسخر دشمنان جهانی و منطقه نشود.
هاشمی رفسنجانی همانند هر انسان و مدیری خالی از نقد نبود، اما او را باید در یک فرآیند و بهویژه در مقاطع حساس دوران آخر عمر پربارش دید و بر آن اساس قضاوت کرد. او در نماز جمعه تیرماه سال 88 که آخرین نماز جمعه او هم شد برای حل وقایع آن سال در کوتاه مدت، پنج پیشنهاد داد که اکنون هم همان پیشنهادها میتواند راهگشا باشد.
*در آمارهایی که امروز ازسوی مسئولین اعلام میشود، این تعداد بازداشتی، نگرانکننده است. بهرحال، هر فرد زندانی دارای خانواده و فامیل، دوست و… است و نتیجه هر برخوردی، در مجموعه بزرگی انعکاس یافته، و نگرانی ایجاد میکند. دشمنان نیز همین را به فرصتی برای تبلیغ علیه کشور بدل کردهاند. رئیس قوه قضائیه در اقدامی مناسب در ارتباط با پیروزی تیم ملی فوتبال، جمع درخور توجهی را آزاد کرد. باید از جناب اژهای خواست که به این روش، استمرار دهد و به قضات دستور دهد ضمن طی روند قانونی و دقیق در محاکم، در صدور احکام، قانون و رافت اسلامی اصل و مبنا باشد نه به شکلی که نه فقط افکار عمومی، که صاحبنظران حقوق و فقه هم به احکام صادره ایرادات جدی وارد کنند. این توجه در بحث حیات دوچندان است، چرا که پس از اجرای چنین احکامی، راه بازگشتی وجود ندارد.
*باید در هر رخدادی به دلجویی از آسیبدیدگان و مردم پرداخت. در این دوره اعزام هیات منتخب رهبری به سیستان و بلوچستان، آنهم استانی با آن حجم از محرومیت، و مردمی کاملاً وفادار به ایران اقدامی مناسب بود. مسئولین و اعضای هیات باید با پیگیری و مذاکره با چهرههای ذینفوذ استان و نیز افراد صاحبنظری که در دورههای مختلف در این استان مسئولیت داشتهاند، راهکارهای خود را تکمیل و مسئله احساس تبعیض مردم شریف بلوچ را به نحوی پایدار حل کنند. همین کار در مورد سایر مناطق کشور خصوصاً کردستان عزیز و نیز شهرستان ایذه میتواند انجام بگیرد.
*آزادی رسانه امروز جز مهمترین حقوق و مطالبات مردم است که در قانون اساسی هم به آن پرداخته شده است. اگر رسانههای تصویری، مکتوب و مجازی محدودیتی جز قانون نداشته باشند، مردمی که اعتراض و مطالبههایی دارند، سخن خود را در رسانههای داخلی و یا در زبان نمایندگان واقعی خود میبینند. در این صورت است که دیگر ضرورتی برای اجتماعات و تحرکهای اعتراضی تند نمیبینند و مرجعیت رسانه به خارج از کشور نمیرود.
*آقای هاشمی در موضوع زنان هم نظرات بسیار راهگشایی داشت. نگرانی او از بیتوجهی به نیمی از جمعیت کشور در سخنان و رفتارش انعکاس داشت. یکبار در ملاقاتی که با او داشتم به این موضوع پرداختم که این میزان محدودیت برای زنان مشکلساز است. اگر بخواهیم زنی با داشتن همه شایستگیها در مدیریت کلان بهکار بگیریم باید ملاحظات افراد و شخصیتهای مختلف را مدنظر داشته باشیم. گویی ناراحت نشدن فلان شخصیت مهم است، ولی بیاعتمادی و ناامیدی نیمی از جمعیت کشور نه. او با صراحت این نظر را تایید کرد و با ناراحتی گفت من نگران روزی هستم که زنان کشور دست به اقدام تندی علیه ما بزنند.
*جنگ اقتصادی ترامپ تنها با مقاومت و تدبیر توامان مردم و مسئولان به اعلام شکست فشار حداکثری آمریکا در دولت قبل انجامید. این یک واقعیت است که در زمانی که امکان مناسبتری برای برگشت به برجام وجود داشت، باید از آن فرصت استفاده میشد تا پیچیدگیها و تحولات نوین بینالمللی، امروز کار را سختتر نکند. با این حال، هنوز هم دیر نشده، و همچنان مردم انتظار رفع سریع تحریمها را دارند. نظرسنجیهای پیش از اعتراضات نیز به خوبی این خواسته را نشان میدهند. البته علاوه بر تحریم، حل مشکلات ساختاری و مدیریتی نیز در این شرایط موثر است.
*در پایان میگویم حل مسائل کشور نیازمند حل مشکلات معیشتی و بهبود وضعیت رفاهی مردم ایران است. لازمه حل مشکلات معیشتی نیز تمرکز بر مسائل اقتصادی، و این یعنی اقتصادی به مسئله اصلی ایران تبدیل شود. پذیرش این سیاست بمعنای قبول تمام الزامات آن است در زمان کنونی حل مسائل اقتصادی نیز به میزان زیادی به حل مسائل خارجی و تحریمها برای فراهم شدن بستر لازم برای تعامل گسترده و بدون محدودیت با کشورهای هدف است نیاز دارد. و برای حضور پر قدرت در مذاکرات برای حل مسائل خارجی هم خود مستلزم حل مسائل سیاسی داخلی و تحقق تفاهم و انسجام ملی است. تحقق این امر، در به رسمیت شناختن مطالبات و حقوق مردم، و نقش و سهم آنها در همه امور کشور است. باید به مردم امتیاز داد و از آن معنای عقب نشینی را استنباط نکرد. باید ایران را از آن همه ایرانیان دانست و به اعتبار این حق و خواست مردم، سیاست عملی اصلاح همه امور و بازگشت به جمهوریت نظام را به موقع به اجرا درآورد. و با قدرت مردم میتوان در مذاکرات خارجی هم به تفاهم رسید و با داشتن رابطه خوب با کشورهای دنیا میتوان به توسعه و پیشرفت و حل مشکلات اقتصادی کشور پرداخت و این چرخه صحیح و تقویت کننده کشور است.