هومن زندیزاده، نویسنده در صفحه توییتری خود درباره سریال شهرزاد نوشت: وقتی سریال شهرزاد با اختلاس ساخته شد، هیچکدام از سلبریتیها که ارقام نجومی گرفتهبودند، پاسخگو نشدند، و کاربرانی که از آنها میخواستند این لقمه حرام را برگردانند را بلاک کردند. اما ماجرا محدود به لقمه حرام نبود؛ شهرزاد باعث شد تا این جماعت دیگر با قیمتهای سابق کار نکنند.
سریال شهرزاد آغاز فصل جدیدی در عرصه هنرهای نمایشی بود. تولید فیلم، سریال و حتی تئاتر در کشور سرسامآور شد. سرمایهگذاران خردهپا و متوسط، و عوامل پرشور و خلاق، جای خود را به رانتخواران و عواملی دادند که از احدی نمیپرسیدند شما این هزینهها را از کجا آوردی؟! حرف حسابت چیست؟!
به همین سادگی عرصه هنر از صداهای متکثر و افراد متعهد خالی میشود. چرا که رانتخواران حوصله سین-جیم-شدن را ندارند. برای آنها تعداد فالوئر یک بازیگر بسیار مهمتر از اصول کاری اوست. در چنین فضایی عوامل هنر یکدست میشوند و مخاطب خطای سلبریتیها را پای کل جامعه هنری مینویسد.
فلان سلبریتی که حقوقش هزار برابر یک دانشآموخته بازیگری ست، آیا هزار برابر او استعداد دارد؟ هزار برابر او زحمت کشیده؟ هزار برابر او آموزش دیده؟ هزار برابر او خلاقیت دارد؟ یا هزار برابر او نیاز مالی دارد؟ هیچکدام. ولی شک نکنید هزاران برابر او تن به بازی رانتخواران دادهاست.
باید برای حقوق هنرمندان کف و سقف تعیین کرد. نه که بازیگری برای اینکه یک سال بازی نکند تا کارِ آخرش بیشتر به چشم بیاید، ۷فاکینگمیلیارد تومان بگیرد؛ ولی خیل عظیمی از هنرمندان در تنگدستیِ محض سر کنند. البته که ایراد اصلی به سیستمی وارد است که اجازه بروز چنین فاجعهای را داده.
وقتی پای نئولیبرالیسم و رانتخواری به سالنهای کوچک تئاتر هم باز میشود، نمیتوان تنها سلبریتیها را مقصر دانست. اما میتوان همین سنگرها را یکییکی پس گرفت؛ همانطور که رانتخوارانِ نئولیبرال یکییکی اینها را از ما دزدیدند.
اگر انقلابی هستید، انقلاب اقتصادی راه بیندازید.