برای هر آدمی که قرار است اولین بار دیدار با رهبری را تجربه کند خیلی چیزها سوال است از سوال کلیشهای «چی بپوشم» گرفته تا تکتک لحظههایی که دارد با تصوراتش تطبیق میدهد . وقتی هم خبرنگار باشی قصه سختتر است تو باید راوی دیدار کوتاه و سادهای باشی که خیلیها دوست دارند تجربهاش کنند.
همین قلم و کاغد ساده را دستم گرفتهام و دوست دارم با ورزشکارها و آدمهایی که اینجا آمدهاند حرف بزنم و یک سوال ساده دارم:«اگر در این دیدار یک میکروفون دستتان بدهند و بگویند چند دقیقه با رهبری صحبت کنید چه میگویید؟» همین سوال ساده کلماتشان را اتو کشیده می کند. برخی شبیه نریشنهای تلویزیونی روزهای دهه فجر جمله میسازند.
یکی هم میگوید:«واقعا میکروفون دستمان میدهند؟ اینطوری من باید فکر کنم که چه باید بگویم.» کس دیگری جواب میدهد:«نه بابا به ما که میکروفون نمیدهند. مدیرها صحبت می کنند.» یکی از ورزشکارهای وزنه برداری طلایی مسابقات کشورهای اسلامی رک میگوید من گله دارم. میپرسم چه گلهای؟«میگوید دلم میخواهد به رهبری بگویم چرا مدیران ما همان نگاهی که به ورزشکاران آقا دارند به ورزشکاران خانم ندارند؟ مگر مدال طلای ورزشکاران خانم کمتر از آقایون است. من با حجاب کامل رفتهام طلا گرفتهام. چرا مسابقه مرا پخش نمیکنند؟» میگویم:«شاید وضعیت پوشش دیگر ورزشکاران رقیب خوب نبوده» به گله میگوید:«من چی؟ خانوادهام به دلش ماند همان ۱۵ ثانیه را ببیند که من وزنه را بالا میبرم. یعنی همان ۱۵ثانیه هم نمیشد؟»
اسم پخش تلویزیونی که میآید صدای برخی دیگر هم بالا می رود. آن یکی میگوید: «ما که حقوق و اسپانسر نداریم چون حتی وقتی در بازیهای باشگاهی با حجاب کامل بازی میکنیم. نشانمان نمیدهند. اسپانسر هم میگوید برای چه باید پولم را دور بریزم؟ خب ما وقتی میتوانیم پیشرفت کنیم و برای کشور مدال بیاوریم چرا حتی بازیهایمان را در اخبارهای ورزشی نشان نمیدهند.»
ندا شهسواری ورزشکار رشته تنیس روی میز هم بحث حقوق ورزشکاران و هزینه هایشان را وسط میکشد که چقدر هزینه دارند و بسیاری همه آنها را شخصی پرداخت میکنند. تا این حرف وسط میآید بقیه هم اضافه میشوند و محکم تایید میکنند.