انقلاب اسلامی ترس و وحشت غرب از صدور ارزشهای اسلامی و آرمانهای انقلابی به جهان و به داخل مرزهای تحت سلطه آنها را دوچندان کرد؛ انقلابی که از همان ابتدا داعیه پیشرفت با تکیه توان بومی و تعبیر ما می توانیم را داشت اما هیچکدام از اینها به مذاق غرب و شیطان بزرگ خوش نیامد لذا با تجهیزو تحریک رژیم بعثی عراق آغازگر جنگی شد که پیروزی، پیشرفت و توسعه حتی با وجود تحریم و تهدید داخلی و خارجی برای ایران اسلامی در بر داشت و نابودی و نیستی برای دیکتاتورهایی همچون صدام که گوش به فرمان غرب و با هدف اشغال ایران آغازگر جنگی ۸ ساله شد. اما ایران اسلامی با وجود بایکوت های تسلیحاتی و تجهیزاتی از دفاع مقدس تا امروز با ساخت تسلیحات داخلی از همان اوایل جنگ تاکنون از ساخت موشک و پهپاد تا پرتاب ماهواره نور ۳ ثابت کرد تهدید چه داخلی باشد چون ایجاد اغتشاش چه خارجی باشد همچون جنگ تحمیلی و تحریم باز هم “ما می توانیم” را تعبیر می کند. جهت پرس با محمد حسن آصفری، نماینده مجلس شورای اسلامی در همین خصوص گفتگویی داشته که در ادامه می خوانید.
آنچه در ابتدای انقلاب سبب آغاز جنگ شد حمله غرب به سه رکن اصلی انقلاب، جمهوری اسلامی و تمامیت ارضی بود؛ تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که علت هجوم صدام به ایران نابودی انقلاب و تمامیت ارضی با حمایت و چراغ سبز آمریکایی ها و برخی کشورهای اروپایی و عرب منطقه بود و آن هم از ترس و وحشتی بود که از تاثیر انقلاب اسلامی در منطقه و دنیا داشتند چرا که می دانستند انقلاب اسلامی هیمنه آمریکا را شکسته و زیر سوال برده و با هر نوع جریان استکباری و دیکتاتوری مبارزه کرده است. لذا به این جهت صدام را حمایت کردند و با توجه به پیش زمینه هایی هم که صدام داشت و به دنبال گسترش مرزهای خود و تصرف شهرهای ایران بود و عنوان میشد می تواند سدی در مقابل حرکت عظیم انقلاب اسلامی ایجاد کند، گزینه خوبی برای غرب و به منظور مقابله با نفوذ و گسترش انقلاب در منطقه و دنیا بود.
همه تحلیل های صدام درست و دقیق بود ؛ عملکرد اینکه شیرازه نیروی مسلح ایران بهم پاشیده است و جریانات تروریستی مانند سازمان مجاهدین خلق و گروه های چریکی، فدایی و توده ای و قائله هایی مانند خلق عرب و کرد و … در دیگر مناطق فعال هستند با همه تحلیل ها پیش آمد اما تحلیل حمایت همه جانبه مردم از نظام و انقلاب را پیش بینی نکرده بود که مردم پای نظام و انقلابشان هستند و این حضور چشمگیر مردمی در خط مقدم و ایستادگی مقابل رژیم بعثی عراق سبب شد تا همه تحلیل های صدام بی نتیجه باشد و نتواند به اهداف خود دست پیدا کند علیرغم اینکه بیش از ۳۶ کشور دنیا به صدام کمک می کردند هم از نظر تسلیحاتی هم مالی و هم نیروی انسانی که حتی نیروی مسلح هم در اختیارش گذاشتند اما نتوانستند به اهداف خود برسند.
به عبارتی بهانه صدام مرزی بود اما کمک دیگر کشورها به صدام به دلیل ترس و وحشت از انقلاب اسلامی بر دیگر کشورها بود.
ما امروز با نسل جدیدی مواجهیم که نه انقلاب و جنگ تحمیلی را دیده اند و نه درکی از چرایی آن دارند، هر چند پیشرفت های امروز نظام اسلامی همچون ماهواره ها پهپادها و در عرصه پزشکی و ... چشمگیر است اما تبلیغات رسانه ای دشمن اجازه تربیت نسلی در تراز انقلاب را نمی دهد؛ چه کم کاری هایی کردیم و چه باید بکنیم؟
ما هنوز نتوانستیم آرمان و اهداف شهدا را به درستی برای نسل های مختلف بازگو و تبیین کنیم. اگر آرمان و اهداف انقلاب و وصیتنامه های شهدا به درستی برای نسل ها مطرح کنیم قطعا می تواند در جهت پاسداری بیشتر از انقلاب و حضور پررنگ تر مردم در صحنه های مختلف انقلاب موثر باشد؛ چرا که می تواند انقلاب را بیمه کند و عمل کردن به وصیت شهدا و اینکه پشتوانه عظیمی برای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در برابر توطئه های دیگری باشد از این جهت تاثیر گذار است.
خود استراتژی انقلاب اسلامی که ایستادگی همیشگی در برابر ظلم است می تواند کشور را از همه جهات بیمه کرده و راه این بیمه کردن هم عمل به وصیت شهداست و اینکه این آرمانها و وصایا به درستی برای جامعه تبیین شود و بدون استفاده ابزاری از آن صرفا در جهت پاسداری از ارزش های نظام و انقلاب الگوی راهی برای همه نسل ها قرار گیرد.
اما کم کاری ها در این عرصه زیاد است و این وظیفه صدا و سیما، مراکز فرهنگی و تربیتی و آموزشی، دانشگاه ها و آموزش و پرورش و رسانه ها و … است که این اهداف و آرمانها را در جامعه نهادینه کنند. به جای آنکه از آن تنها استفاده ابزاری کنند یا فقط عکس شهدا را بیاویزند و برعکس آنها عمل کنند.
چطور؟ چطور می توان این نسل را با اهداف و آرمانهای انقلاب و دفاع مقدس و ارزشهای آن آشنا کرده و این آرمانها را الگوی راهی برای آنها قرار دهیم؟
باید از امکانات روز استفاده شود، امروز فضای مجازی، مراکز آموزشی و دانشگاه های و فرصت های فناورانه جدید رسانه ای که در دنیا وجود دارد، می تواند با ایجاد تولید محتوا و تبلیغات و با کار فرهنگی در جهت فرهنگ سازی و انتقال فرهنگ انقلاب و شهادت یاریگر باشد. اما مهمترین نکته اینکه بین گفتار و کردار ما تفاوت نباشد وقتی مردم و نسل امروز جامعه شاهد این دوگانگی در رفتار و گرفتار برخی مسئولان و ناعدالتی های اجتماعی و اقتصادی هستند در حالیکه شهدا جان خود را برای عدالت دادند دلسرد میشوند.
تبعیضی که امروز در برخی مراکز وجود دارد و اینکه مسئولین در کنار مردم نباشند و برای خود زندگی اشرافی ایجاد کنند و توجهی به شرایط زندگی مردم نداشته باشند و مسئولان ارتباطی با مردم نداشته و در اتاقشان به روی مردم بسته باشد و سواستفاده و رانت هایی که برای برخی افراد در برخی مسئولیت ها وجود داشته باشد و فرزندانش بتواند از آن رانت و منابع دولتی استفاده کند با آرمان و اهداف شهدا مغایر است، باید جلوی اینگونه رانت ها و سواستفاده از منابع دولتی گرفته شود چرا که هر چه ما وصیتنامه شهدا را چاپ کنیم و زندگی آنها را در کتاب درسی بگذاریم ولی اعمال و رفتارمان الگو برداری از شهدا نباشد نمی تواند موثر باشد.
ما شهیدانی مانند شهید باکری داریم که در زمان خود شهردار بود اما در زمان بحران خالصانه در کنار مردم کار می کند در حالیکه در آن زمان نه فضای مجازی و نه دوربین و تبلیغاتی بود که بخواهد نشان دهد یا اینکه فرماندهان لشگر و یگان های دفاعی و نظامی ما در زمان دفاع مقدس چطور خالصانه کار می کردند که حتی سربازان و نیروها نمی دانستند که آنها فرمانده هستند و از کمترین امکانات علیرغم فرمانده بودن، استفاده می کردند اما امروز مسئولان به سبب مسئولیت هایشان از امکانات و حقوق ها و تفریحات آنچنانی استفاده می کنند حالا هر چقدر هم ما یادواره و جشنواره برای شهدا برگزار کنیم نمی توانیم اهداف و آرمانهای شهدا را عملیاتی و اجرایی کنیم. مردم امروز می خواهند سیره و روش شهدا اول در میان مسئولان اجرا شود اینکه شهدا چطور زندگی می کردند و راه و روش آنها چگونه بوده است! اگر این سیره را جا بیاندازیم می توانیم راه و روش و سیره شهدا را در جامعه فعال کنیم اما اگر صرفا به یادواره و کنگره و چاپ مقاله و عکس های رنگی به در و دیوار بسنده کنیم ولی برعکس شهدا عمل کنیم، نمی تواند روحیه ایثارگری و شهادت را در جامعه نهادینه و نسل جدید را متناسب با آرمانهای انقلاب تربیت کند.
