رسیدگی به این پرونده از دی ماه سال ۹۶ به دنبال جدال خونین دو مرد افغان در یک ساختمان نیمه کاره در جنوب تهران آغاز شد. بررسی ها نشان می داد.
عبدالباقی ۳۰ ساله با ضربه های چاقو همکارش به نام ستار کشته شده است. پلیس بلافاصله به محل درگیری رفت و با جسد خونین عبدالباقی روبه رو شد .در این میان ستار به قتل اعتراف کرد و همدستش به نام محمد را نیز لو داد.
وی گفت: وقتی من و عبدالباقی با هم درگیر شدیم دوستم محمد او را نگه داشت و من دو ضربه چاقو به سینه اش زدم.
به دنبال اعتراف های این مرد ردیابی محمد آغاز شد اما پلیس ردی از وی به دست نیاورد. به این ترتیب پرونده ستار با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .
در این میان روشن شد ۴۵ روز قبل پلیس محمد را دستگیر کرده اما وی هویتش را پنهان کرده و پلیس نیز او را به افغانستان برگردانده است .
با افشای این ماجرا ستار پای میز محاکمه ایستاد .در آن جلسه پدر قربانی برای وی حکم قصاص خواست.
ستار در تشریح جزئیات ماجرا گفت :آن روز تلفنی با همسرم که در افغانستان است صحبت می کردم. عبدالباقی در گوشه اتاق نشسته بود و استراحت می کرد.
او وقتی فهمید با همسرم صحبت می کنم پشت سر همسرم حرف های نامربوط زد و فحش ناموسی داد. من که از شنیدن این حرف ها کنترل اعصابم را از دست داده بودم به سمت او حمله کردم .محمد او را نگه داشت و من دو ضربه چاقو به دست او زدم .
من به خاطر ندارم ضربه ای به سینه او زده باشم و و نمی‌دانم چه طور ضربه چاقو باعث مرگ او شده است.من از مرگ عبدالباقی ناراحتم و تقاضای بخشش دارم.
سپس وکیل ستار به دفاع پرداخت و گفت :در بررسی ها روشن شده است ستار و عبدالباقی از سالها قبل با هم دعوای قبیله ای داشته اند و در آن درگیری نیز چندین نفر در افغانستان کشته شده اند.
به نظر می رسد دعوا و درگیری که منجر به قتل عبدالباقی شده نیز ناشی از همان دعوای ناموسی و قبیله ای بوده است .از این رو برای موکلم تقاضای بخشش دارم.
با پایان دفاعیات وکیل ، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده ستار را به قصاص محکوم کردند. با اعتراض وی به حکم صادره،پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و تایید شد. به این ترتیب مرد افغان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
