به گزارش جهت،پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تصویب قانون اساسی، اجرای این قانون در دستور کار انقلابیون قرار گرفت آنچه لازمهاش انتخاب رئیسجمهور بود. اما این کار در شرایطی که هنوز مجلس شکل نگرفته بود چالشی حقوقی به همراه داشت چرا که بر اساس اصل 121 قانون اساسی، یکی از مقدمات ضروری آغاز دوره ریاست جمهوری، برگزاری مراسم تحلیف رئیس جمهور در جلسه مجلس آن هم با حضور رئیس دیوان عالی کشور و اعضای شورای نگهبان بود. ولی با تقدم انتخابات ریاست جمهوری بر انتخابات مجلس، اجرایی شدن این اصل امکانپذیر نبود.
در این میان، هاشمی رفسنجانی به عنوان سرپرست وزارت کشور و عضو شورای انقلاب با در نظر گرفتن شرایط کشور، این سازوکار را برای زمانی دانست که مجلس تشکیل شده باشد. وی در این باره گفت: در شرایط فعلی بلافاصله پس از تشکیل قانونی مجلس، رئیس جمهور در مراسم تحلیف شرکت خواهد کرد و فرصت موجود ما بین انتخاب رئیس جمهور و مراسم تحلیف، فرصت خوبی برای شناسایی افراد صالح برای حضور در کابینه خواهد بود. بر این اساس، انتخابات ریاستجمهوری در اولویت قرار گرفت.
در همین راستا نیز شورای انقلاب در تاریخ 28 آذر 1358 «لایحهی قانونی انتخاب اولین رئیس جمهور کشور جمهوری اسلامی ایران» را تصویب کرد. وزارت کشور هم اعلام کرد انتخابات در روز 5 بهمن 1358 برگزار میشود و زمان ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری نیز از اول تا هشتم دی ماه 1358 اعلام شد.
رقبای انتخاباتی
در این دوره در نهایت از میان 107 نامزد، 10 نفر به رقابت اصلی وارد شدند: جلالالدین فارسی، 2- ابوالحسن بنیصدر، 3- صادق قطبزاده، 4- دریادار سیداحمد مدنی، 5- کاظم سامی، 6- مسعود رجوی، 7- صادق طباطبایی، 8- داریوش فروهر، 9- حسن ابراهیم حبیبی و10- محمد مکری.
اما در تاریخ 29 دی 1358 طبق استفتاء برخی از امام خمینی در خصوص ریاست جمهوری کسانى که به قانون اساسى رأى ندادهاند و با آن مخالف هستند، امام پاسخ دادند :«کسى که به قانون اساسى رأى مثبت نداده، صلاحیت ریاست جمهورى ایران را ندارد.»بر این مبنا، مسعود رجوی نامزد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به قانون اساسی رای نداده بود از فرآیند نامزدی انتخابات کنار گذاشته شد.
همچنین 9 روز پیش از برگزاری انتخابات نیز به علت وجود شبهاتی در خصوص ایرانیالاصل بودن جلالالدین فارسی، امام در نامهای خطاب به مدرسین حوزهی علمیه قم، صلاحیت وی را نیز احراز نکردند. تا در نهایت 8 نفر دیگر وارد رقابت در روز پنجم بهمن ماه 58 شوند.
فضای انتخاباتی
شور و هیجان انقلاب در زمستان 58 همچنان ادامه داشت و همین موجب شده بود تا فضای انتخاباتی گرم باشد. حضور چهرهها و جریانهای سیاسی مختلف در رقابت انتخاباتی نیز بر گرمای این رقابت میافزود. هر چند برخی گروههای چون سازمان مجاهدین خلق به دلیل رای ندادن به قانون اساسی، صلاحیت حضور در رقابت انتخاباتی را نیافتند اما مهمترین رقبای آنها یعنی روحانیون نیز به فرمان امام خمینی اجازه نامزدی در این را نداشتند. امام در این دوران بر این نظر بود با توجه به تصویب اصل ولایت فقیه و حضور یک مرجع تقلید در رأس نظام، ریاست یک مجتهد بر قوه قضاییه و احتمال ریاست یک روحانی بر مجلس قانونگذاری ضرورتی به قبول مناصب اجرایی از جانب روحانیون و ریاست جمهوری وجود ندارد.
نظری که البته چندی بعد و به مقتضای شرایط تغییر کرد تا اولویت مصلحت در تصمیمگیریها به عنوان اصلی مهم در حکومت اسلامی نمایان شود. طبق همین نظر نیز اصلیترین گزینه حزب جمهوری اسلامی یعنی آیتالله بهشتی از این رقابت بازماند و حتی رایزنیهای هاشمی رفسنجانی برای تغییر نظر امام هم نتیجهای نداشت.
جلالالدین فارسی دیگر گزینه حزب جمهوری اسلامی نیز به دلیل تبار غیرایرانی، کنار گذاشته شد و این بار هم تلاش شخصیتهایی چون هاشمی رفسنجانی برای تغییر رای امام ثمری نداد تا در عمل بنیصدر به بیرقیبترین نامزد انتخاباتی بدل شود.
علاوه بر آیتالله بهشتی از میان روحانیون، صادق خلخالی حاکم دادگاههای انقلاب نیز قصد نامزدی داشت که با منع امام کنار رفت و از بنیصدر حمایت کرد.
دیوار نویسی، سبک جدید تبلیغات انتخاباتی
دیگر نکته فضای انتخاباتی این دوره دیوار نویسیها بود. جالب اینجاست که دیوارنویسی در این انتخابات را مدتها پیش از آغاز انتخابات، ابراهیم میرزایی مبدع سبک گونگ فو توآ در ایران آغاز کرد و با دیوارنویسیهای گسترده در سطح شهر پا به رقابت گذارد اما نام او در میان گزینههای رقابت نهایی قرار نگرفت ولی میرزایی با این دیوارنویسیها نام خود را که نه یک چهره سیاسی مطرح بود و نه سمت اجرایی داشت به مردم شناساند. اما بعد از این سرنوشت نامعلومی یافت.
دریادار احمد مدنی فرمانده نیروی دریایی نیز از دیگر کسانی بود که از دیوارنوشتهها برای معرفی خود استفاده کرد او با عنوان «رهبر: امام خمینی، رییس جمهور: دکتر مدنی» پا به رقابت انتخاباتی گذاشت و علیرغم شهرتش به تیمسار یا دریادار بر عنوان دکتری خود تاکید کرد. اقدامی که بعدتر نظامیان دیگری که تجربه حضور در انتخابات ر ا یافتند تکرارش کردند. اما تنها 24 ساعت پیش از انتخابات، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به افشاگری علیه او پرداختند اقدامی خلاف قانون که در کاهش آرای او نقش داشت و حتی بعدتر در مجلس موجب رد اعتبارنامه او به عنوان نماینده کرمان شد.
نتیجه انتخابات
در نهایت انتخابات نخستین دوره ریاستجمهوری در تاریخ ایران، روز پنجم بهمن ماه برگزار شد و بر اساس آمار از میان بیش از ۲۰ میلیون نفر واجد شرایط رای دادن، 67.4 درصد (۱۴میلیون و ۱۵۲هزار و ۸۷۷نفر) در انتخابات شرکت کردند. این رقم هر چند نسبت به نرخ مشارکت در همهپرسی جمهوری اسلامی در 12 فروردین ماه همان سال و انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی کمتر بود اما باز هم از لحاظ مشارکت عدد قابل قبولی بود.
نتیجه انتخابات نیز برتری ابوالحسن بنیصدر با کسب ۱۰ میلیون و ۷۵۳ هزار و ۷۵۲ رأی را نشان داد. دریادار مدنی نیز با فاصله بسیار پس از وی در جایگاه دوم ایستاد. مدنی مدعی تقلب در انتخابات شد اما فاصله آرای او با بنیصدر آنقدر بود که خودش پیگیر ماجرا نشود و به انتخابات مجلس بیندیشد، انتخاباتی که در آن پیروز شد اما دو ماه بعد از آن، اعتبارنامهاش رد شد.
حسن حبیبی نامزد مورد حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز با آرایی کمتر از یک میلیون در رتبه سومی قرار گرفت و پس از او به ترتیب صادق طباطبایی، کاظم سامی کرمانی، صادق قطبزاده و داریوش فروهر رتبههای چهارم تا هفتم را کسب کردند؛ آرای محمد مکری هم ناچیز بود. در میان این چهرهها سامی، قطبزاده و فروهر سرنوشتهای تلخی یافتند و در حال حاضر تنها بنیصدر از میان رقبای آن دوره در قید حیات است.
مراسم تنفیذ و تحلیف
به دلیل بستری بودن امام در بیمارستان قلب تهران، حکم ریاست جمهوری ابوالحسن بنیصدر در بیمارستان شهید رجایی فعلی تنفیذ شد. پخش این مراسم در تلویزیون با اختلال رو به رو شد. برخی آن را به قطبزاده رقیب او که ریاست سازمان را عهده داشت نسبت دادند اما سیدمحمد موسویخویینیها به عنوان نماینده امام و رئیس شورای سرپرستی صدا و سیما مسئولیت را برعهده گرفت و استعفا کرد. مراسم تحلیف رئیس جمهور به دلیل نبود مجلس در آن تاریخ در مرداد سال بعد و چند ماه بعد از انتخابات در مجلس برگزار شد. مجلسی که حزب جمهوری اسلامی بزرگترین رقیب بنیصدر در آن، دست برتر را داشت.
سرانجام نخستین رئیس جمهور
بنیصدر در طول ریاست جمهوریاش بسیار تلاش کرد تا در رقابت با حزب جمهوری اسلامی در مجلس، زیر بار خواستههای آن نرود، آنچه در فرایند انتخاب نخست وزیری خود را نشان داد و پس از کش و قوسهای فراوان بنیصدر به اکراه تن به نخست وزیری رجایی داد. در نهایت نیز در میانه تحولات پرشتاب و تنشهای سیاسی و روزهای پر آتش جنگ با عراق، نخستین رئیس جمهور ایران و اولین فرمانده کل قوا در جنگ هشت ساله که برای تقویت قوای خود به همنشینی با سازمان مجاهدین خلق روی آورده بود در 30 خرداد 1360 با رای مجلس اول مبنی بر عدم کفایت سیاسی برکنار و از کشور خارج شد تا حیات سیاسیاش در سپهر سیاسی ایران در همین نقطه پایان یابد اما میراث تجربه این انتخابات موجب تحولاتی در برگزاری انتخابات بعدی ریاستجمهوری شود.