اخیرا عیسی زارع‌پور، وزیر ارتباطات در خبری اعلام کرد که برای آسایش حال توریست‌های خارج از کشور که برای بازدید از ایران به کشورمان سفر می‌کنند سیم کارت‌هایی را طراحی و در اختیار آنها قرار می‌دهند تا در مدت اقامت خود در ایران بتوانند به راحتی با محل سکونت خود در خارج از کشور تماس داشته باشند. در راستای همین خبر محمد فاضلی استاد دانشگاه که با اظهارات جنجالی شناخته میشود در واکنش به پیشنهاد سیم کارت ویژه برای گردشگران نوشته است: ما مردم ایران را هم توریست فرض کنید، فقط اقامت ما متوسط هفتاد و اندی سال است.

جماعت یک بام و دو هوا

در نقد اظهارات و کنایه های محمد فضائلی بایستی گفت: در زمان اغتشاشات و آشوب‌های خیابانی کشور تصمیم بر این شد که برخی از پلتفرم‌های خارجی در هدایت گروهک‌ها در داخل کشور و ناشران اخبار کذب فیلتر شوند و برای کنترل امنیت کشور استفاده از آنها در دسترس نباشد. برخی از افرادی که خط فکری غربی و همسو با معاندین در داخل کشور را داشتند با بهانه مشکلات توریست‌ها در ایران بیان کردند که فیلترینگ ضربه بسیاری را به صنعت توریستی کشور وارد می‌کند، زیرا نمی‌شود از آنها خواست تا برای تماس با اقوام خود در خارج از کشور از پیام رسان‌های داخلی ما استفاده کنند. وزارت ارتباطات این نقد را پذیرفت و برای این مشکل سیم کارت‌های مخصوص توریست‌های خارجی را طراحی کرد که بازهم برخی‌ها گفتند چرا خود مردم ایران از این طرح استفاده نکنند! این یک بام و دو هوا بودن این افراد در هرحالی آنها را وادار به نقدهای غیر منصفانه می‌کند.

مخالفان فیلترینگ

مخالفین فیلترینگ که هر از گاهی مطلبی را برای انتقاد به این امر منتشر می‌کنند چند دسته هستند:

دست اول، افرادی هستند که سمت و سوی غربی دارند و تفکر غربی آنها معتقد است که آزادی باید بی حد و حصر باشد و زمانی که از قانونمند بودن فضای مجازی غرب و آمریکا صحبت به میان آمد از قانون مجازی غرب و آمریکا اظهار بی اطلاعی کردند.

دسته دوم، افرادی هستند که این میدان را میدان جنگ دانسته و فیلترینگ را مانعی برای این مبارزه می‌دانند. این درصورتی است که فقط 10 درصد این فضا در دست انقلابی‌ها بوده و مابقی فضا مجازی بطور کامل در دست دشمنان خارج نشین است.پس میتوان زمین مبارزه را از فضای مجازی به فضای حقیقی برد و پاسخ به شبهات و تلاش برای روشنگری مردم را به آن فضا منتقل کرد. برای روشنگری جهانی هم همان درصد فعال در فضای مجازی از طریق فیلتر شکن می‌توانند به فعالیت خود ادامه دهند.

دسته سوم، کسب و کارهای مجازی هستند، که اگر واقعا هدف کسب و کار باشد باید از انتقال به پیام رسان‌های داخلی طبیعتا آن ۲۵ هزار روسپی که در اینستا فعالیت می کنند یا ۸۰ کانال فروش اسلحه در تلگرام و صدها پیج فروش مشروبات در اینستا، از پیام رسان داخلی استقبال نمی کنند.

دسته چهارم مخالفین عموم مردم هستند، که اصولا این افراد فقط به دنبال سرویس دهی مناسب پلتفرم‌ها هستند، اینکه این پلتفرم داخلی باشد یا سرویس اسرائیلی چندان برایشان فرقی نمی‌کند. مسلما با فضای نوپای پلتفرم‌های ایرانی که فعلا به قدرت پلتفرم‌های خارجی نرسیده است این نوع خدمات ضعیف داخلی به مذاق مردم که طعم خدمات بروز پلتفرم‌های خارجی را چشیده‌اند خوش نمی‌آید.

عامل ایجاد این فضا کیست؟

با نگاه به پیشنه فعالیت مجازی در ایران و ساخت پلتفرم‌های ایرانی باید دید چه کسی پاسخگو این همه تعلل در پیشرفت فضای مجازی ایران است؟ کسی که 10 سال پیش توانایی فیلتر کردن کامل اینستاگرامی را داشت که هنوز بین مردم رواج پیدا نکرده بود و میتوانستند مردم را به سوی نرم‌افزار لنزور منتقل کنند اما بخاطر منافع سیاسی لیبرالی و اقتصادی این کار را انجام نداد. لنزرو در آن زمان تنها نرم افزار ایرانی بود که توانسته بود همگام با اینستاگرام قدم بردارد و بسیاری از سلبریتی‌ها هم با استقبال از این پلتفرم ایرانی عضو آن شدند.

کلام آخر

هیچ کس در این شرایط از اذیت شدن مردم خوشحال نخواهد شد اما حواسمان به تغییر جایگاه دوست و دشمن باشد. همه از شرایط پیش آمده گله‌مندند. اما باید برای پیدا شدن راه چاره کمی صبر کرد.