به گزارش جهت،به عدم اقبال دو جریان به خودش اشاره می کند و می گوید شاید تنه من به تنه لاریجانی خورده که نه اصلاح طلب و نه اصولگرا به من اقبال ندارند.
خریدهای خانه را خودش انجام می دهد و شرایط مردم را از نظر اقتصادی مناسب نمیداند. با این حال نگاه اقتصادی اش در بسیاری از جاها با اصولگرایان مغایر است و نقش تحریمها را در شرایط فعلی اقتصاد کشور بسیار اثرگذار قلمداد میکند.
بر این باور است که هردولتی روی کار بیاید قطعا با تحریمهای ترامپ به مشکل برمیخورد و نمی توان به طور کامل اثرگذاری تحریمها را کم کرد.
طبق آنچه میگوید اصلاح طلبان برای قرار دادنش در لیست با او هیچ صحبتی نکرده اند و در عین حال قرار گرفتنش در لیست امید را نه به خواست خود بلکه با میل اصلاحطلبان میداند.
علی مطهری در حالی که طبق آنچه می گوید تنها دو سه ماه است که برای خود کارگروه و برنامه انتخاباتی تشکیل داده، برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 اعلام کاندیداتوری کرده و در روزهای باقیمانده از مهلت ثبت نام، در این انتخابات نامنویسی خواهد کرد.
مختصری از گفتوگو با علی مطهری نماینده مردم تهران در ادوار هشتم، نهم و دهم مجلس شورای اسلامی به شرح ذیل است:
*اساسا تمایز شما با دولت روحانی چیست که به مردم بگویید مَنِ علی مطهری آمدهام و این نقطه ممیزه من است.
مطهری: ما معتقدیم در جاهایی مثل ارز 4200 تومانی مدیریت دولت ضعیف بوده چون باید طوری طراحی میکردند که تا نقطه آخر نظارت میکردند تا کالایی که با این ارز وارد میشود با قیمت متناسب با آن ارز به دست مردم برسد و نظارت آنقدر دقیق باشد که تا منزل آخر ادامه داشته باشد و یا اگر توان این کار را نداشتند ارز متفاوتی قرار نمیدادند.
البته اینها معتقدند که این، تصمیم شورای هماهنگی اقتصادی سران بوده و صرفا تصمیم دولت نبوده است. البته دولت به هرحال تصمیمگیر اصلی و مجری در حوزه اقتصاد است. یا تصمیمی که در مورد قیمت بنزین گرفتند، هم بیموقع بود و هم بد اجرا شد و هم بعدا با معترضان خیلی بد برخورد شد و برای کشور مشکلاتی ایجاد کرد. ضعف مدیریت وجود داشته ولی هرکس دیگری هم که بیاید و بگوید در شرایط موجود کشور و با این تحریمهای سخت که در طول 42 سال اخیر سابقه نداشته و در اوضاع همهگیری کرونا، من اقتصاد کشور را به حال عادی برمیگردانم و رفاه قابل قبولی خواهم آورد یا دچار توهم است یا دروغ میگوید.
*: یعنی پس طبق اظهارات شما مردم امیدوار نباشند؟
مطهری: اگر بنا باشد در همین شرایط باقی بمانیم هر رئیس جمهور دیگری حداکثر میتواند با مدیریت بهتر 20 درصد اقتصاد را بهتر کند ولی اینکه بگوید غوغا میکنم و چنین و چنان میکنم واقعیت ندارد.
*از صحبتهای شما این را برداشت کردم که مردم از برخی عملکردها دلسرد هستند. از سویی دیگر مثلا شاهدیم که سه تن از اعضای دولت شامل رئیس جمهور، معاون اول و وزیر اقتصاد مردم را به بورس دعوت میکنند و به یکباره بورس قرمز میشود و مردمی که خانه و ماشینشان را فروختهاند به یکباره سرمایهشان را بر باد رفته میبینند. به این پیوست کنیم ماجرای گران شدن بنزین را که مردم نمیدانستند و بعد رئیس جمهور گفت که خود من صبح جمعه فهمیدم. این مدل و روحیه حکمرانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
مطهری بیان کرد: مسئله بنزین روشن است و واقعا قابل دفاع نیست. بسیار بد عمل شد و به شخصیت مردم بیاحترامی شد. بدون اینکه با مردم صحبت کنند و آنها را در جریان قرار دهند اقدام کردند. ممکن است بعد از صحبت با مردم هم عدهای موافق نباشند و بگویند باید بنزین هزار تومان بماند ولی وقتی با مردم صحبت میکنید در واقع به آنها شخصیت میدهید و توضیح میدهید که به دلیل افزایش قاچاق بنزین و مصرف بالای بنزین و نیاز به واردات آن و مقدور نبودن آن به دلیل تحریمها این کار باید انجام شود، بخش بزرگی از مشکل حل میشود.
باید یک ماه با مردم حرف میزدند و خود رئیس جمهور هم با مردم حرف میزند. اگر این کارها میشد و ضرورت کار برای مردم روشن میشد اعتراضات به 10 درصد میرسید. روشن است کار بسیار غلطی کردند. در دولت احمدینژاد شبیه این کار شد ولی خود ایشان دوسه بار با مردم صحبت کرد و قبلش گفت یارانه را به حساب مردم میریزیم، هرچند آن موقع هم مقداری اعتراضات شد. ولی اینگونه بیگدار به آب زدن کار اشتباهی بود. ضمنا دولت از سالها قبل از طرف مجلس این اجازه را داشت که افزایش تدریجی قیمت بنزین را شروع کند. گاهی نگاههای سیاسی هست. مجلس هم میتوانست حالا که دولت انجام نمیدهد خودش وارد شود ولی چون ملاحظات سیاسی و انتخاباتی داشت انجام نداد. هردو تعلل کردند که بعد شورای هماهنگی سران این کار را انجام داد ولی دیر شده بود و بد عمل شد و به این مشکلات خوردیم.
در مسئله بورس هم، دولت اول باید اطمینان حاصل میکرد که مردمی که پولشان را میآورند ضرر اساسی نکنند. البته بورس محل ریسک است، هم میتواند سودآور و هم میتواند زیانآور باشد. هرکس که وارد بورس میشود باید منتظر سود و زیان باشد. ولی چون اقتصاد ما در حالت طبیعی نیست و شرکتها سودآوری ندارند، ارزش سهام هم به ندرت افزایش مییابد و این باعث میشود که سهامداران دچار ضرر شوند. باید حساب شدهتر این کار را میکردند. از طرفی شرکتهایی هستند نیمه خصوصی و نیمه دولتی که رانتهای اطلاعاتی دارند و میدانند که سهام کجا کی بالا میرود، همان موقع سهامشان را میفروشند و جایی که سهامش پایین میآید فوراً میخرند و سرمایه عظیمی در اختیار دارند و میتوانند ارزش سهام را جابجا کنند.
یعنی فرد عادی که سرمایهای در بورس گذاشته با یک شرکت نیمه دولتی که اطلاعات و سرمایه کافی دارد متفاوت است. آنها ارزش سهام را جابجا میکنند و اینها باید تابع باشند. به هرحال بخشی از مشکل بورس به شرایط اقتصادی کشور برمیگردد که در آن بسیاری از شرکتهای خصوصی و نیمه دولتی چندان سودآور نیستند و به همین دلیل ارزش سهامشان بالا نمیرود.
برخی از شرکتها هم شفافیت ندارند و اطلاعاتشان به صورت شفاف در اختیار مردم نیست و این هم تصمیمگیری برای سهامداران را مشکل میکند.
*: در انتخابات 96 این پدیده دستمایه دوقطبی انتخاباتی در جامعه شد و برای مثال بحث دیوار کشیدن را آقای روحانی مطرح کردند. نظر شما در این مورد چیست؟
مطهری پاسخ داد: بله، این کار خوبی نیست و حتی همان حرفی که آقای روحانی گفت که اگر اینها بیایند دیوار میکشند، واقعا درست نبود. واقعا هیچ کدام از کاندیداها چنین نظری نداشت و مقداری استفاده ابزاری از این مطلب بود و یک کار غیراخلاقی بود.