به گزارش خبرنگار جهت چگونگی تخصیص و هزینه کردن منابع درآمدی هر کشور فارغ از محل این درآمدها، همواره از موضوعات چالشزا و انگیزه و عامل بروز بحث و تنش بوده است. این حساسیتها در شرایط ویژه اقتصادی مانند وقوع بلایای طبیعی، محاصره اقتصادی و یا جنگ، چندین برابر شده و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل عموماً از سوی حاکمیتها سعی میشود تا با شفافسازی کامل و یا نسبی هزینهها و مدیریت دقیق بودجه کل کشور، از شدت آسیبهای وارده بر پیکر اعتماد عمومی و ذهنیت اعضای جامعه کاسته شود.
در کشور ما نیز که به گفته شخص رئیس جمهور «حسن روحانی» در حال حاضر درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی با آمریکا طی دو سال گذشته شده و دورنمای مشخصی نیز برای پایان آن متصور نیستیم، این حساسیتها روز به روز بیشتر میشود. در حال حاضر مردم جامعه که به نوعی درگیر نابسامانی اقتصادی و مشکلات شدید معیشتی شده و ناچار هستند که همزمان با تبعات شیوع ویروس کرونا هم دست به گریبان باشند، علاوه بر بودجه عمومی کشور (شامل درآمد نفت و مالیات و فروش سهام شرکتهای دولتی و غیره) به هزینههای جاری در بخش خصوصی و پولپاشیهای خرد و کلان، واکنش منفی نشان میدهند. در این بین یکی از زمینههای هزینهکردهای گسترده و عموماً ناموجه، پرداخت دستمزد بازیکنان و هزینههای باشگاههای فوتبال است. اگر چه از حجم دقیق گردش مالی باشگاههای فوتبال لیگ برتری به دلیل پنهانکاریها و فرارهای مالیاتی اطلاع دقیقی در دسترس نیست اما میتوان با تقریبهای نسبی، مجموع مبلغ قرارداد بازیکنان را حدس زد و برآورد کرد.
سیزده، رقم خوشبختی فوتبالیست ها
اخیراً رونامه همشهری ضمن انتشار مطلبی به بررسی عملکرد تیمهای لیگ برتری در زمینه جذب بازیکن و هزینهکرد آنها در بحث پرداخت به فوتبالیستها اشاره کرده است. نگارنده این مطلب برآورد کرده است که یک هزار میلیارد تومان، رقم تقریبی پرداختها به بازیکنان فوتبال برای یک فصل بازی در لیگ برتر است. اینکه این رقمها چه جایگاهی در کشور دارد و چرا اذهان مردم را به خود مشغول میکند، موضوع این گزارش است. به عنوان قطره ای از دریا، کافیست بدانید کف حقوق دریافتی یک کارگر یا کارمند ایرانی براساس مصوبه وزارت کار و با در نظر گرفتن انصاف و مهربانی و اندک لطف کارفرما، حدود دو میلیون و پانصد هزار تومان در ماه است. به بیان دیگر مبلغ در نظر گرفته شده برای دستمزد حدود پانصد نفر بازیکن و کادر فنی 16 تیم لیگ برتر، معادل حقوق یک سال کارکرد بیش از سی هزار نفر کارگر یا کارمند است. این بدان معانست که هر بازیکن فوتبال به صورت میانگین، دستمزدی معادل بیش از شصت برابر یک کارگر را دریافت میکند.
بوی بد تبعیض
جالب است بدانید که درآمد یک سال بازیکنان فوتبال لیگ برتر ایران معادل قیمت هشت هزار پراید 125 میلیون تومانی است. حال اگر یارانه نقدی واریزی به حساب مردم را ماهانه سه هزار و پانصد میلیارد تومان فرض کنیم، درآمد بازیکنان فوتبال در یک سال، تقریباً معادل یارانه پرداختی یک سال کل ساکنان یک شهر حدوداً دومیلیون نفره مانند شیراز است که با حاشیهنشینهایش، نزدیک به همین مقدار جمعیت دارد.
از سوی دیگر اگر جمعیت فعال و شاغل و در معرض خطرکشور را تقریباً سی میلیون نفر در نظر بگیریم، با عدد دریافتی بازیکنان فوتبال لیگ برتر میتوان مصرف ضروری یک ماه ماسک کل کشور را با میلغ یک هزار میلیارد تومان تأمین کرد.
اگر هزینه راه اندازی هر تخت آی سی یو برای مراقبت از بیماران بدحال مبتلا به کرونا را نیز 2 میلیارد تومان در نظر بگیریم، با عدد یک هزارمیلیارد تومان میتوان به یکباره پانصد تخت به ظرفیت بخش مراقبتهای ویژه کشور اضافه کرد که البته این امکانات میتواند تا دست کم ده سال برای کشور باقی بماند.
حال بگذریم از اینکه بودجه یک سال فدراسیون کشتی 20 میلیارد تومان است در حالی که 50 هزار نفر کشتی گیر در ایران داریم. اما بخش جالبتر این مقابسه ها آنجاست که اگر قیمت هر بسته معیشتی مصرف یک ماه خانوار چهار نفره شامل برنج، حبوبات، روغن، مرغ، گوشت چرخ کرده، سویا رب گوجه فرنگی و چند قلم دیگر را یک میلیون تومان در نظر بگیریم، با رقم دستمزد یک ساله فوتبالیست ها میتوان معیشت حداقلی یک میلیون خانواده نیازمند یعنی چهار میلیون نفر را برای یک ماه، تأمین کرد.
به عنوان آخرین نمونه اما بهتر است به یاد بیاوریم که بحث کولبرها و مشکلاتشان طی یک سال اخیر به شدت داغ شده است. اگر خوشبینانه به موضوع نگاه کنیم و فرض کنیم هر کولبر ماهانه سقف درآمد پنج و نیم میلیون تومانی دارد، درآمد سالانه فوتبالیستهای ما معادل مبلغ دستمزد یک سال حدود 15 هزار کولبر است. لازم به ذکر است که پانزده هزار کولبر با حمل دست کم 15 کیلومتر بار 40 کیلوگرمی و فرض ده بار تکرار این کار در هر ماه (یعنی حمل یک بار 40 کیلوگرمی از مسیر کوهستانی مثلاً بین تهران و شمال کشور در هر ماه) به دستمزدی معادل 5 تا 6 میلیون تومان خواهند رسید.
تافتههای جدا بافته
در شرایطی که مشکلات و نابسامانی اقتصادی، اعتراضات کارگری، مشکلات صنفی معلمان، نارضایتیهای اقتصادی عموم مردم و تهدیدات مختلف در مرزهای گوناگون کشور در کنار فشارهای مالی و روحی ناشی از تحریم، همه و همه در حال خراشیدن روح مردم هستند؛ عدم کاهش توقعاتی مالی بازیکنان فوتبال حقیقتاً آزاردهنده است.
بدون تعارف باید اذعان کرد، کیفیت بازیکنان ایرانی در حدی نیست که همه حدود چهارصد بازیکن لیگ برتر، امکان کوچ به اروپا یا حتی حاشیه جنوبی خلیج فارس و کسب درآمدهای دهها میلیارد تومانی را داشته باشند پس منتی بابت حضور در ایران بر سر کسی نباید داشته باشند.
با این شرایط غیرمنطقی نیست که ضمن مشارکت فعالتر در امور خیریه، مبلغ نجومی درآمدهای خود را نیزکاهش دهند. این امر میتواند ضمن کاهش در بار مالی بودجه عمومی، حس بد وجود تبعیض در کشور و فشار روحی هواداران کم بضاعت خود را کم کنند. هوادارانی که یا در مقام مستاجر یا صاحبخانه، ماههاست درگیر کمپین دولتی صاحبخانه خوب بوده و کوشیدهاند در حد توان خود و از هزینه شخصی، باری از دوش جامعه کم کنند.