شورای سینما: برای آثار فاخر پول نداریم!
در حالی که طبق برنامه هفتم توسعه، تولید سالانه ۲۰ فیلم سینمایی فاخر با مضامین مشخصی همچون تاریخ، دفاع مقدس و سبک زندگی ایرانیاسلامی به عنوان یکی از اهداف فرهنگی دولت تعیین شده، اما در تازهترین نشست شورایعالی سینما، مسئولان از نبود بودجه کافی برای تحقق این هدف سخن گفتهاند.

به گزارش جهت پرس؛ «پول برای ساخت 20 اثر فاخر نداریم.» این خلاصه و برایند اولین کارگروه شورای سینما در 26 فروردین است. کارگروهی که ریاست آن را رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی برعهده دارد و قرار است گره از کار سینما باز کند. حدود دوماه و چند روز قبلتر هم وقتی عارف، معاون اول رئیسجمهور، به موزه سینما آمد تا هم از موزه بازدید کند و هم جلسه شورای سینما برگزار شود، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جملاتی گفت که چندان از برایند کارگروه سینما در 26 فروردین دور نبود. اما ماجرای این 20 فیلم فاخر چیست و چرا همه آن را تکرار میکنند؟ اصلاً چرا 20 فیلم؟ چرا 15 یا حتی 25 فیلم نه؟ برای روشن شدن مسئله باید به سهشنبه اول خرداد 1403 برویم، یعنی دو روز پس از سقوط بالگرد رئیسجمهور فقید.
20 فیلم از کجا آمده؟
سهشنبه اول خردادماه 1403 وقتی کشور در بهت و حیرت شهادت رئیسجمهور وقت بود، برنامه هفتم توسعه هم در جلسه علنی مجلس تصویب شد. البته پس از ماهها کشمکش. در ماده 74 این قانون بندی آورده میشود که با تمام 6 برنامه توسعه قبلی تفاوتی جدی دارد، بندی که ذیل آن این کلمات آمده: «در اجرای بند (۱۳) سیاستهای کلی برنامه پنج ساله هفتم و بهمنظور تحقق اهداف کمّی زیر مطابق با احکام این فصل اقدام میشود.» قانونگذار دونقطه میگذارد و جدولی را ترسیم میکند؛ جدولی که عنوانش این است: «جدول شماره (۱۶)- اهداف کمّی سنجههای عملکردی ارتقای فرهنگ عمومی و رسانه». در میان 6 برنامه توسعه سابق تابهحال چنین سرفصلی وجود نداشته و ابتکار عمل وزارت ارشاد دولت سیزدهم است اما وجه جالب ماجرا در اولین ردیف از جدول شماره شانزدهم نهفته است، ردیفی که در ستون اولش نوشته شده: «تولید فیلم سینمایی فاخر و ارزشمند در موضوعات تاریخی، دفاع مقدس، جبهه مقاومت و سبک زندگی ایرانیاسلامی» و در دو ستون بعد مقدار این فیلم تعیینشده: ۲۰ اثر در سال!
چندماه بعد دولت تغییر میکند و رئیسجمهور جدید بهطورجدی اعلام میکند قصد دارد برنامه هفتم توسعه را اجرایی کند. آن هم نه فقط یک بخش خاص از آن را بلکه همه آن و بهصورت تماموکمال. وزیر ارشاد جدید برای تأیید صلاحیت شدن به مجلس میرود و برنامهای 17 صفحه را ارائه میدهد. در تمام این 17 صفحه به برنامه هفتم توسعه ارجاع داده میشود، حتی به ماده 74. با این حال وزیر پیشنهادی پزشکیان بهشکل واضحی از ارجاع به عدد و رقمها پرهیز میکند و ماجرای 20 فیلم فاخر را در برنامهاش تکرار نمیکند. انگار صالحی کلیت این برنامه را قبول کرده اما نمیخواهد زیربار جزئیات و کمیتهای آن برود. با این تفاصیل سیدعباس صالحی رأی اعتماد میگیرد و حالا او مانده و 20 فیلم سینمایی فاخری که بنابر قانون باید تولید شود.
برنامۀ کمّی، ارزیابی کمّی هم میخواهد
اینکه میشود فاخر بودن یا نبودن یک اثر را مورد سنجش قرار داد امری بدیهی است، اما اینکه چه کسی تعیینکننده این است که ماحصل کار بدل به اثری فاخر شده یا نه، مسئله است. اگر بخواهیم از منظر مدیران سینمایی به موضوع نگاه کنیم، همین که بودجهای برای ساخت موضوعات تاریخی یا دفاع مقدسی اختصاص پیدا کند، مساوی با دستیابی به ردیف اول جدول 16 ماده 74 برنامه هفتم توسعه درنظر گرفته میشود، بااینحال آنچه برای طراحان برنامه هفتم توسعه در این ردیف مهم بوده، نه صرفاً هزینهکرد، بلکه تولید و نتیجه است. این امر ما را به این نقطه میرساند که مثلاً اگر فلان سازمان روی طرح فاخری سرمایهگذاری کرده، این به معنای دستیابی به یک اثر از 20 اثر مورد هدفگذاری نیست، بلکه ماحصل باید فاخر باشد و ارزشمند. برای حل این استخوان در گلو که شاید از بیرون به هر طرف آن نگاه کنی، پیچیدهتر میشود یک راهکار ساده وجود دارد. باید همین کلمه فاخر توضیح داده شود. فاخر از منظر چه کسی؟ از منظر مخاطب؟ از منظر کدام مخاطب؟ گیشه؟ یا نه صاحبنظران تعیینگرند؟ منظورمان از صاحبنظران کیست؟ کمیسیون فرهنگی مجلس؟ آیا کمیسیون فرهنگی مجلس صلاحیت این کار را دارد؟ خانه سینما باید این کار را انجام دهد؟ آیا تعارض منافع به وجود نمیآید؟ انجمن منتقدان باید این کار را انجام دهد؟ بالاخره کدام نهاد باید دستیابی به این 20 اثر فاخر را مورد بررسی قرار دهد. اگر این مسئله حل شود، آن وقت است که تازه موضوع دستیابی یا عدم دستیابی دولت به اثر فاخر موضوعیت پیدا میکند. در غیر این صورت 20 اثر فاخر سنگ بزرگی است که اتفاقاً همه میتوانند آن را بزنند.
از کجا بفهمیم فاخر چیست؟
از داستان 20 فیلم فاخر کمی فاصله بگیریم و سراغ خود همین قانون هفتم توسعه برویم؛ برنامهای که دولت سیزدهم گمان میکرد دوسال از آن را او قرار است اجرایی کند اما چندماه بیشتر مهلت به سیزدهمیها نرسید. حالا و در این شرایط وظیفه اجرای عمده برنامه به عهده دولت چهاردهم است؛ دولتی که باید دست به تولید 40 اثر فاخر بزند اما یک سوال مطرح میشود: اصلاً واژه «فاخر و ارزشمند» که در برنامه هفتم آمده یعنی چه؟ تا به حال سابقه داشته در یک کلانبرنامه کشور نامی از فیلمهای سینمایی هم بیاید؟ اول از سوال دوم شروع میکنیم؛ بله. به جز برنامه هفتم در برنامه ششم هم نام فیلم در برنامه توسعه آمده ولی نه به این شکل. در برنامه ششم کلمه فیلم فقط در شرح وظایف سازمان صداوسیما آمده و نه چیز دیگر آن هم در یک بخش جزئی که مربوط به درآمدهای این سازمان و نحوه تخصیص آن است. به جز این یک مورد در هیچکدام از پنج برنامه توسعه دیگر کلمه فیلم وجود ندارد. در نگاه اول شاید این ابتکار جالبی به نظر برسد که طراحان برنامه هفت با دقت عمل کردهاند و به سمت صنعت راهبریای چون سینما آمدهاند، با این حال یکچیز همه این حرکت جالبتوجه را زیرسوال میبرد. ماجرا بر سر همین کلمه فاخر است. فاخر یعنی چه؟ چه اتفاقی میافتد که از نظر قانونگذار دولت به 20 فیلم فاخر دست پیدا میکند. اصلاً این عدد 20 از کجا آمده؟ چرا کمتر یا بیشتر نیست؟ فرضاً 20 اثر هم ساخته شد، چه کسی تعیین میکند این 20 اثر فاخر بوده؟ مجلس؟ خودِ دولت؟ سازمان سینمایی؟ جمعی از منتقدان؟ فروش گیشهها؟ همینجا ماجرای 20 اثر فاخر تبدیل به کلافی سردرگم میشود. کلافی که به نظر یک حرف وزیر سابق آن را تا حدی باز میکند. اواخر مهرماه 1402 اسماعیلی به حیاط پاستور میآید و در تشریح ماده 74 (همان مادهای که 20 اثر فاخر در آن آمده) میگوید: «همین الان در جشنواره پیش روی فجر به این عدد (20 اثر فاخر) خواهیم رسید و اتفاق بسیار مهمی است.» وزیر ارشاد سابق یک معیار مهم را به جامعه هنر ارائه میدهد و آن هم جشنواره فجر است. حال سؤال اینجاست؛ در جشنوارههای فجر چهلودوم و چهلوسوم چند اثر از میان آثار ارگانی فاخر بودند؟ اصلاً چند اثر از نظر فرمی امکان این را دارند که به آنان بگوییم فاخر؟ شاید این گزاره از سوی دولت مطرح شود که منظور دولت از تولید فیلم فاخر و ارزشمند، تولید موضوعاتی به مضامین فاخر و ارزشمند است. برای این جواب یک پاسخ واضح طرح میشود؛ مگر هر فیلمی که با مضامینی چون تاریخی، دفاع مقدس، جبهه مقاومت و سبک زندگی ایرانیاسلامی طی چند سال اخیر ساختهشده فاخر بوده؟ در همین دو جشنواره گذشته فیلمهایی نبودند که در اوج لحظات دراماتیکشان مخاطب را میخنداندند و احساسات متناقضی را برمیانگیختند؟ آیا فیلمهای ناقصی وجود نداشتند که حتی سازمانهای مربوطه جرئت نکرد آنها را اکران عمومی بفرستد؟
در بهمن سال گذشته و زمانی که جلسه شورایعالی سینما در سال 1403 برگزار شد و عارف به موزه سینما آمد، رائد فریدزاده که تازه مسئولیتش در وزارت ارشاد قطعی شده و خودش را برای جشنواره فجر چهل سوم یا به بیان بهتر «محل آزمون 20 فیلم فاخر بند 74 برنامه هفتم توسعه» آماده میکرد، اظهارات جالبتوجهی داشت و در نشست شورایعالی سینما گفت: «تولید آثار با همکاری دستگاههای ذیربط و با هدف تولید آثاری که کارکرد ملی دارند، نهتنها امکانپذیر است، بلکه باید بهعنوان یک اولویت در دستورکار قرار گیرد.» دوماه و چند روز پس از این اظهارات و در کارگروه شورایعالی سینما در 26 فروردینماه، فریدزاده اعلام کرد اگر دیگر دستگاهها کمک نکنند ماجرای 20 اثر فاخر منتفی است. نکته جالبتوجه فریدزاده این است که او هم ماجرای تولید اثر فاخر را لنگ بودجه میداند و مسئله اصلی رسیدن یا نرسیدن به این عدد را رسیدن یا نرسیدن بودجه از نهادهای مختلف عنوان میکند. همانطور که رئیس سازمان سینمایی قبلی هم در تیرماه 1403 گفته بود با همکاری مالی باقی سازمانها و نهادهای فرهنگی به تولید 20 اثر فاخر میرسیم. با این تفاصیل سؤال اصلی اینجاست که مردم در دوسال اخیر چند اثر فاخر در سینماها دیدهاند و به تماشای یکی از آثار فاخر ارگانها نشستهاند؟ از طرف دیگر اگر بنابر قانون قرار است رسیدن یا نرسیدن به 20 اثر فاخر مورد بررسی در نهادهای نظارتی قرار گیرد، چرا دولت 20 اثر یا حتی همان تعداد اثر فاخری را که اعلام میکند به آن نزدیک شده یا رسیده، اعلام نمیکند؟
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.