از ترور فرماندهان تا عقب‌نشینی دشمن؛ ایران معادلات جنگ را تغییر داد

در شرایطی که رژیم صهیونیستی با بهره‌گیری از عنصر غافلگیری، حملات چندلایه و حذف فرماندهان، تصور می‌کرد می‌تواند ایران را به زانو درآورد، اما سرعت عمل، اقتدار دفاعی و همراهی بی‌سابقه مردم، نقشه‌های دشمن را در هم شکست و ایران را در جایگاه تحسین جهانی قرار داد. این پیروزی تنها حاصل مدیریت بحران نبود، بلکه نتیجه هماهنگی، هوشیاری و قدرت ملی است که دشمن آن را در محاسبات خود نادیده گرفت.

از ترور فرماندهان تا عقب‌نشینی دشمن؛ ایران معادلات جنگ را تغییر داد
270826

به گزارش جهت پرس؛ این روزها در فضای رسانه‌های نسبتا مستقل بین المللی شاهد تحسین قدرت پاسخگویی و توانایی رزمی ایران هستیم چیزی که شاید با توجه به ترور و شهید شدن تعداد زیادی از فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای و حملات وحشیانه اسرائیل، برای یک شهروند معمولی مقداری عجیب و اغراق‌آمیز به نظر برسد.

اما واقعیت آن است که آن تحلیلگرها و رسانه‌ها از منظری به موضوع نگاه می‌کنند که معمولا افراد عادی مخصوصا آنها که تحت تاثیر رسانه‌های جهت‌دار هستند از رصد و تحلیل آن ناتوانند.
من در این نوشته تلاش دارم که برای شما این موضوع را روشن کنم که چرا از دید رسانه‌ها و کارشناسان سیاسی مستقل، کارنامه دفاعی ایران در این نبرد فوق درخشان و معجزه ‌آمیز به نظر می رسد.

۱. متجاوز و امتیاز تعیین زمان نبرد
در هر گونه مقایسه و تحلیلی از کارنامه طرفین هر جنگی، شروع کننده جنگ بسیار اهمیت دارد. طبیعتا شروع کننده جنگ، پیش‌تر برای حمله و دفاع احتمالی برنامه ریزی دقیق کرده است، ذخائر بنیادی خود را برای شرایط جنگی در حالت ایده آل قرار داده است، لایه‌های دفاعی خود را آماده کرده‌ است، تقسیم‌ کار را به دقت پیش از شروع تجاوز انجام داده، ارگان‌های حیاتی مانند بیمارستان، اورژانس، نیروی های امنیتی و رسانه‌های رسمی به حالت آماده‌باش درآورده است این در حالی است که در خوشبینانه‌ترین حالت طرف مقابل در حال آماده شدن بوده و هنوز به آمادگی لازم نرسیده بوده که حمله را شروع کند. در چنین شرایطی معمولا دست برتر با تعیین کننده زمان جنگ یا همان شروع کننده حمله است. تمامی این موارد که گفته شد در مورد تجاوز رژیم اشغالگر به ایران هم صادق است و در واقع این رژیم خبیث با آمادگی کامل و در شرایط آماده‌‌باش به ایران حمله کرد.

۲. عملیات ترکیبی و غافلگیرانه
اگرچه خود شروع حمله به تنهایی، برای متجاوز آمادگی بیشتر به ارمغان می آورد و از طرف دیگر باعث غافلگیری مدافع می ‌شود اما موضوع تجاوز رژیم اشغالگر به این موضوع محدود نمی شد
ما در واقع، جنگ اخیر ایران و رژیم اشغالگر، صرفا با یک تجاوز جنگی یا یک جنگ‌ فیزیکی معمولی طرف نبودیم. آنها این جنگ ناجوانمردانه را پیش‌تر با نقش‌ بازی کردن آمریکا شروع کرده بودند، فیکس کردن قرار مذاکره با آمریکا، نکته‌ای بود که ذهن ایران را از آمادگی برای حمله احتمالی منحرف کرده بود و همین باعث غافلگیری و ناآمادگی بیشتر ایران شد. گذشته از این، حمله رژیم اشغالگر صرفا در تهاجم فیزیکی مستقیم خلاصه نمی‌شد. فعال شدن همزمان خرابکارها و نفوذی ها در داخل، استفاده از ریزپرنده‌ها و ابزار خرابکارانه، حملات سایبری و مختل کردن خدمات اجتماعی و کلی زیرشاخه دیگر، باعث تشدید عنصر غافلگیری و عدم تمرکز نیروهای ایران برای پاسخگویی می‌شد.

۳. حذف هدفمند فرماندهان مهم
نکته دیگری که باعث بحرانی شدن بیش از حد شرایط برای ایران می‌شد این بود که رژیم اشغالگر در همان حمله نخست آن هم به صورت شبانه، چند تن از مهم ترین سران نظامی ایران که در واقع مسئولین اصلی پاسخگویی به تجاوز رژیم اشغالگر بودند را ترور کرد‌ و این موضوع در شرایط معمول اگر برای هر کشور یا نهادی اتفاق بیافتد به حدی شوکه‌کننده و سخت است که می تواند تمام شیرازه آن کشور نهاد یا لشکر را از هم بپاشاند. اهمیت این موضوع به حدی زیاد است که در طول تاریخ بسیاری از کشورها یا لشکرها و گروه‌ها، تنها به دلیل از دست دادن فرمانده‌ یا حتی پخش شدن شایعه حذف فرمانده، تن به تسلیم شدن و شکست داده اند.

حرف نهایی:
بله دشمن اشغالگر احتمالا به خیال خود با تکیه بر تجربه‌‌های گذشته، خیال می کرده است که با انجام این حملات چند جانبه و غافلگیر کننده و با تکیه بر آماده نبودن ایران و در نهایت ایجاد وحشت و نارضایتی اجتماعی می‌تواند پروژه‌ای مانند جنگشان با مصر برای ما رقم بزند و در کمتر از یک هفته به خواسته های شوم خود برسد اما به دلیل در نظر نگرفتن بعضی از ویژگی‌های خاص جامعه و حاکمیت ایران، دچار اشتباه محاسباتی ویران کننده شد.

نیروهای ایران در کمال تعجب و با درایت و حرکت‌های بسیار ویژه، توانستند خیلی زود بر اوضاع مسلط شوند. هماهنگی‌ها به سرعت انجام گرفت، فرماندهان جایگزین در کمتر از چند ساعت انتخاب شدند، اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از خرابکاری‌ها به سرعت وارد مرحله اجرایی شد.

مردم به شکلی معجزه‌وار برای همراهی و همکاری با نهادهای امنیتی و نظامی بسیج شدند و نتیجه تمام این‌‌ها را در قدرت دفاعی و توان پاسخگویی ایران دیدیم و به وضوح مشخص بود که با گذشت هر روز از جنگ‌ کفه آمادگی و پیروزی به سمت نیروهای ایران بیشتر سنگینی می‌کند و این دقیقا همان چیزی ست که کارشناسان و رسانه‌های مستقل خارجی را وادار به تحسین ایران کرده است.

بله دوستان، خروج از چنین وضعیتی به خودی خود کار بسیار بزرگی‌ست اما هنر ایران فراتر از مدیریت بحران بود.‌ ایران توانست با استفاده حداکثری از ظرفیت تمام نهاد‌ها و حتی اشخاص و با هماهنگی در سریع‌ترین زمان ممکن، میدان را از دست دشمن متجاوز خارج کند و با نشان دادن اقتدار در حملاتش، رژیم اشغالگر و متحد زورگویش یعنی آمریکا را دست کم برای مدتی وادار به عقب نشینی کند.

البته حالا دیگر مسئولین و فرماندهان نظامی و تمامی مردم غیور ایران به خوبی می دانند که این عقب‌نشینی رژیم اشغالگر به معنای دست‌ کشیدن آنها از برنامه‌های خبیثانه‌یشان نیست و لحظه به لحظه آماده و دست به ماشه در انتظار لحظه رویارویی دوباره با این دشمن متجاوز خواهند بود.

نویسنده: حسین پورقلی