پایگاه خبری تحلیلی جهت پرس

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

کارشناس روابط بین‌الملل:

یک کارشناس مسائل روابط بین الملل در رشته توییتی عملکرد محمدجواد ظریف در روابط بین‌الملل در سال‌های گذشته را مورد ارزیابی قرار داد.

منتشر شده در 15 مرداد 1401

یک کارشناس روابط بین الملل در رشته توییتی در مورد عملکرد ظریف نوشت: محمد جواد ظریف: آری یا خیر؟
در این رشته توئیت بنا دارم تا با استفاده از علم روابط بین الملل و خارج از فضای زرد رسانه ای به بررسی عملکرد آقای ظریف در مقام وزیر امور خارجه بپردازم. 
سعی کردم تا جای ممکن تنها مباحث اصلی را ذکر کنم و از حاشیه ها بپرهیزم.
در ابتدا لازم است مشخص شود که سیاست بین الملل چیست تا چارچوبی علمی برای ارزیابی سیاست خارجی ایران در دوره ایشان فراهم شود.
نظام بین الملل(و در واقع بین دولتها) اجتماعی از کشورهاست که با یکدیگر در تعامل هستند و عملا نمی توانند در انزوا از یکدیگر زندگی کنند.
‏قوانین حاکم بر این اجتماع، اساس روابط بین الملل یا به عبارت بهتر روابط بین دولتها است. چه چیزی به این روابط نظم و سازمان می دهد؟ 
در عرصه داخلی هر دولتی دارای حاکمیت و قوانین مشخص به همراه نیروی قهری مشروع است تا نظم مطلوب را ایجاد و حفظ کند و هر گونه تخطی از این قوانین ‏موجب مجازات از سوی حکومت است(صرفنظر از نوع این حکومت). در نظام بین الملل چه قانونی حاکم است؟ چه کسی آن را نوشته است؟ چه تضمینی برای اجرای آن قوانین وجود دارد؟ 
واقعیت آن است که در نظام بین الملل هیچ دولت مرکزی وجود ندارد که بخواهد قانون وضع کند و انجام آن را الزام نماید.

‏بدین ترتیب کشورها در وضعیت بی قانون به سر می برند.  در چنین شرایطی است که هر کشور با توجه به قدرت و توانایی های مادی و معنوی خود سعی در پیشبرد منافع خود دارد و طبیعتا کشورهایی با قدرت بیشتر امکان بیشتری نیز برای تاثیرگذاری بر روندهای حاکم بر اجتماع بین دولت ها خواهند داشت.
‏مطالب یاد شده مبنی بر نبود حکومت مرکزی مفهومی است که در روابط بین الملل به عنوان آنارشی شناخته می شود.
بدین ترتیب واضح است که منطق حاکم بر نظام بین الملل نه قانون و حقوق بین الملل بلکه توانمندی های هر کشوری است و هر یک از اعضای این نظام به اندازه توان خود تلاش می کند تا قوانینی ‏مطابق میل و اراده خود وضع کند و هر کشوری را که پیرو آن نیست یاغی بنامند. کشورهای قانونمند و یاغی در چنین نظامی نه بر اساس معیارهای همه شمول بلکه بر اساس میزان تمکین به قدرت برتر(هژمون) و یا قدرت های برتر طبقه بندی می شوند.
پس اصالت در این نظام قدرت است و نه قوانین عادلانه.
‏در اموری با حساسیت بالاتر ردپای اعمال قدرت کشورهای قوی تر بیشتر نمایان است. شورای امنیت و حق وتو بارزترین نماد منطق قدرت در روابط بین الملل است که در آن هیچ قطعنامه ای خلاف منافع پنج کشور دارای حق وتو تصویب نمی شود و حتی سایر قطعنامه های الزام آوری هم که تصویب می شوند هیچ ضمانت ‏اجرایی ندارند جز میل و اراده ی قدرت های برتر. قدرتهای برتر معمولا با چنین قطعنامه هایی صرفا می خواهند اقدامات قهری خود علیه دیگران را مشروع نشان دهند. نمونه های این نوع قطعنامه ها زیاد است و حتما همه خوانندگان در ذهن خود می توانند آن ها را مرور کنند.
‏با این توضیحات است که می توان به بررسی عملکرد آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه پرداخت. مهمترین مشخصه سیاست خارجه ایشان، نپذیرفتن “قدرت” به عنوان منطق روابط بین الملل و شیوه عمل دولتها است. برای درک این موضوع لازم است به ماموریت اصلی آقای ظریف یعنی پرونده هسته ای توجه شود.
‏این مذاکرات که سال ها پیش در دولت آقای خاتمی و توسط دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت یعنی آقای روحانی آغاز شد با رسیدن ایشان به مقام ریاست جمهوری و با وعده مذاکره با کدخدا به مراحل نهایی خود و در انتها توافق نامه برجام رسید. صرف نظر از خوب یا بد بودن این توافق مساله اصلی مربوط به ‏نگاه حقوقی وزارت خارجه ظریف به آن است. تیم ایرانی توجه نداشت که تنها ضامن اجرای برجام قدرت است و با اشتباهات خود در این رابطه و امید به آنکه حقوق بین الملل و یا قطعنامه شورای امنیت از آن حفاظت خواهد کرد، با خروج آمریکا همه آن چیزی را که دستاورد خود می دانست از دست داد.
‏در توضیح دقیق تر باید توجه کرد که برجام برای آمریکا هیچ تعهدی را ایجاد نمی کرد بلکه تنها قرار بود ایران را مهار کند و برنامه هسته ای آن را به عقب براند. بر اساس منطق قدرت سوال این بود که پس از نابودی بخش اعظم توان هسته ای ایران چرا آمریکا می بایست همچنان بر توافق خود پایبند باشد؟
‏گزینه های ایران چه بود؟ یا می بایست امتیازهای بیشتری می داد یا بر اساس منطق قدرت مقابله می کرد. چون ایران هیچ ابزاری که بر اساس منطق قدرت بازدارنده باشد نداشت در نهایت آمریکا بر اساس منافع خود و با این هدف که ایران باید باقیمانده فعالیت خود را نیز تعطیل کند از برجام خارج شد.
‏در اینجا بود که مشخص شد حتی قطعنامه شورای امنیت که تایید کننده برجام بود کاغذ پاره ای بیش نیست مگر آنکه واقعا قدرت های برتر بخواهند به آنچه الزام آور بودن آن را پذیرفته اند عمل کنند. کمیسیون حل اختلاف برجام و مکانیسم ماشه هم بر اساس منطق قدرت چیده شده بود و ایرانی که دیگر دستش خالی شده بود ابزاری برای اعمال قدرت و حفظ برجام نداشت. غفلت دنباله داراز منطق قدرت سبب امید به اروپا به عنوان تضمین کننده اجرای برجام بود در حالیکه هم منطق قدرت این امید را واهی می دانست و هم با شعار مذاکره با خود کدخدا به جای واسطه های ضعیف تر توسط دولت آقای روحانی در تعارض بود.
‏ندانستن زبان “واقعی” دنیا و عدم باور به امکان خروج آمریکا از برجام بر اساس منطق حقوقی که در ماجرای تام کاتن و مدرک حقوق او از هاروارد خود را نشان داد و عدم آمادگی برای خروج آمریکا از برجام پس از تهدیدات جدی ترامپ، همگی نشان از دوری فضای ذهنی ظریف از واقعیات نظام بین الملل داشت. ‏از دیگر اشتباهات آقای ظریف باید به سیاست خارجی نامتوازن اشاره کرد که جز مذاکره هسته ای و برجام هیچ جنبه دیگری نداشت و تا زمانی که مجبور نشده بود نه تنها شرق که حتی همسایگان و سایر کشورهای در حال توسعه اما رو به پیشرفت را هم به فراموشی سپرده بود.
‏متاسفانه فضای رسانه ای نازل و مطرح شدن مباحث حاشیه ای باعث شد آقای ظریف و مهمترین دستاورد سیاست خارجی او یعنی برجام نه بر اساس واقعیات عمل دولتها در نظام بین الملل بلکه بر اساس جناح بندی های سیاسی و عملیات روانی طرفین مختلف داخلی و خارجی سنجیده شود. ارتباط دادن شکست برجام به مسائلی همچون نوشتن شعار روی موشک یا مربوط دانستن آن به شخص ترامپ دقیقا ریشه در همین عدم توجه به شیوه عمل دولتها در نظام بین الملل دارد. آقای ظریف حتی زمانی با درک وارونه از نظام بین الملل در مجلس گفته بود زمانی که تحریم های شورای امنیت فرو بریزد ‏بقیه تحریم های آمریکا جز تکه پاره ای از کاغذ نخواهد بود درحالیکه تحریم های شورای امنیت نه تنها در صورت اجرا هم چندان اهمیتی نداشتند بلکه اعتبار آنان به اعتبار کشورهایی است که خواهان اجرای آن هستند و آمریکا به عنوان قدرت هژمون در راس آنان قرار دارد. 

‏به این ترتیب عدم درک منطق نظام بین الملل و سیاست خارجی نامتوازن و عدم پیش بینی اتفاقات در شرف وقوع و حتی عدم باور به بحران پس از شروع آن همگی نشان از فضایی رویایی در اذهان مسئولین اصلی سیاست خارجی کشور داشت که بازخوانی آن می تواند از تکرار این روندها در آینده جلوگیری نماید.

اشتراک گذاری :
jhtp.ir/40751

اخبار پیشنهادی

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار ویژه

تبلیغات

اخبار جدید

شبکه های اجتماعی