زهرا لایق حقیقی، با خبر ازدواج محمدرضا گلزار اتفاق عجیبی در رسانهها افتاد. توییتها و استوریهای عجیب از هواداران گلزار در فضای مجازی منتشر شد که این نشان دهنده زنگ خطری بزرگ در جامعه است که برای سامان دادن به این اوضاع باید کاری کرد.
قبلا همه از محبوبیت گلزار در بین مردم خبر داشتند، هر جا او حضور داشت جمعیت گستردهای از مردم با انواع اقسام درخواستها در آن محل شکل میگرفت که گلزار را برای تردد مجبور به استخدام بادیگارد کرد. یک نمونه از این استقبال ماه محرم هنگام خروج گلزار از حسینیه بود.
قبل ازدواج گلزار دخترانی که عاشق و هوادار او بودند در مصاحبههایی در مورد علاقه خود به او واینکه این علاقه آنقدر زیاد بود که اگر او از آنها درخواستی داشته باشند به سادگی و با تمام علاقه آن کار را انجام خواهند داد. به این دو مصاحبه قدیمی خوب دقت کنید.
بعد از اعلام خبر ازدواج گلزار مطالبی عجیبی از تعداد افرادی که دست به خودکشی زدند و یا به دلیل مسمومیت به بیمارستانها منتقل شدند موج نگرانی از هواداری سلبریتیها را به راه انداخت.
کاربری در این خصوص در صفحه خود نوشت:
یک نکته مهم که در برخی مطالب مشهود بود مقایسه برخی افراد از سطح زندگی خود و برآورده نشدن توقعات زندگی خود با گلزار بود. اینکه گلزار متولد 57 بود و و با همسر خود 20 سال اختلاف سنی دارد را نشان از آن دانستند که او به دلیل نداشتن دغدغه مالی توانسته به راحتی زندگی خود را آغاز کند و جوان امروزی با تمام تلاش خود نمیتواند برای زندگی خود کاری کند. در صورتیکه با کم کردن توقعات زندگی و نگاه به سبک زندگی خود متوجه میشوند که این قیاس کاملا اشتباه است.
این مقایسه باعث انتشار موج ناامیدی در بین جوانان از به هدف نرسیدن در خصوص مستقل بودن آنها را در جامعه به راه میاندازد.
برخی از کاربران به اختلاف سنی زیاد این دو اشاره کردند و از سکوت دیگر سلبریتیها که برخی اختلاف سنیها را کودک همسری قلمداد کردند یا پدر بودن مرد برای دختر اما در این خصوص سکوت کردند هیچ نگفتند.
نقش فرهنگسازی سلبریتیها در جامعه
با بررسی ابعاد رسانهای ماجرای ازدواج گلزار بعد دیگری از وجهه جامعه نمایان میشود که با داشتن این همه طرفدار برای برخی از هنرمندان این جامعه چقدر این قشر میتوانند بر روی فرهنگ جامعه تاثیر گذار باشند. اما با نگاه به جامعه اثری از فرهنگسازی این قشر در جامعه نیست. اما اثر منفی در باب تجملگرایی زیادی را در جامعه رقم زدند و گاها با اطلاعات اشتباه جامعه را در یک امر مهم جامعه به بیراهه میکشانند و گاها هم مسیر هدف دشمن قرار میدهند. مانند اتفاقات اخیر کشور که سلبریتیهای اثر گذار با انتشارات مطلبی مردم را در خصوص حادثه مهسا امینی به هیجان وا داشته و کشور را دچار التهاب کردند. نمونه دیگر انتشار استوری جدید سام درخشانی بعد از درگذشت فیروز نادری دانشمند ایرانی در ناسا که خدا و امامان را قبول نداشت و گاها لب به تمسخر آنها برداشته بود وی هم در همین راستا در استوری خود پیامبران به سخره گرفت.
کلام پایانی
فرهنگسازی در جامعه باید از سمت افراد اثر گذار جامعه باشد اما این نوع اثر گذاری از سمت سلبریتیها در جامعه حاکی از آن است که نهادهای مرتبط با این موضوع اول باید سلبریتیها را با نحوه فرهنگسازی و فرهنگ جامعه آشنا کنند تا بتوانند یک قشر موثر جامعه را به سمت اثر گذاری پیش ببرند. فعلا جامعه با این نوع نگاه و آموزش سلبریتیها به سمت فضایی نا معلوم پیش میرود که به سادگی میتوا جلوی آن را گرفت.