جاهطلبی در سایه عبور از خطوط قرمز/ جولانی در سفر به اروپا چه چیزی خواهد بخشید؟
جولانی، رئیس دولت موقت سوریه در ادامه عطش سیریناپذیر خود برای قدرتطلبی به اروپا رفت. جاهطلبی او که با عبور از اصول بنیادین مقاومت و آرمانهای منطقهای گره خورده، امروز سوریه را در مسیری خطرناک از چانهزنیهای پشت پرده قرار داده است. اما جهان منتظر است تا ببیند این جوان جویای قدرت در اروپا چه امتیازی به غربیها خواهد داد.

به گزارش جهت پرس؛ «احمد الشرع» رئیس دولت موقت سوریه، وارد پایتخت فرانسه شد. این سفر حساس است. چرا که در سپهر سیاست، همیشه تفاوت بوده است میان سیاستمداری که دل در گرو آرمانهای ملی و امت اسلامی دارد و کسی که تنها در پی کسب امتیاز و بقای خویش است.
جولانی از نوع دوم است. برای او، محور تصمیمگیری نه ملت و نه حتی عزت ملی، بلکه میزان حمایت قدرتهای فراملیتی است. او اهل عبور از هر خط قرمزی است که بتواند او را یک قدم به هرم قدرت نزدیکتر کند. اما پرسش اینجاست؛ در سفر به اروپا کدام تعهدات پشت درهای بسته داده خواهد شد؟
پاریس، نخستین مقصد اروپایی جولانی است، جایی که حد نهایی عطش او برای به رسمیت شناخته شدن از سوی غرب باید روشن شود. اما طنز تلخ ماجرا آنجاست که جولانی پیش از این و در دیدار با سایر رهبران غربی از همه خط قرمزهایی که یکپارچگی، عزت و هویت ملت سوریه بر آن بنا شده است، عبور کرده است. سابقه او در عبور از خطوط قرمز ملت خویش، از جمله آرمان فلسطین نشان میدهد که توافقات پشت پردهای در راه است که کیان ملت سوریه را دستخوش معاملههایی خواهد کرد که برگبرندهاش نه نصیب ملت سوریه، که تنها نصیب قدرتطلبانی، چون جولانی خواهد شد.
به نظر همچون سابق در این سفر نیز رئیس دولت موقت سوریه در رایزنیهایی مستقیم با رهبران غربی، اصل بنیادین ثبات منطقهای را نه از زاویه تامین منافع مردم سوریه، که از منظر منافع فرانسه و متحدانش تعریف میکند. در حالی که ماکرون تاکید میکند از سوریه «جدید» حمایت خواهد کرد، جولانی مشتاقانه صف خود را از نهضتهای مردمی منطقه جدا میکند تا شاید مورد تایید بازیگران شمال مدیترانه قرار گیرد. به عبارتی بزنگاه تاریخی ملت سوریه، که باید نقطه آغاز وحدت و بازسازی هویت ملی باشد، امروز به صحنه «امتیازدهی» جوانانی بدل شده است که تصور درستی از ریشههای تحولات منطقه ندارند.
عبور از آرمان فلسطین
صدای رسای مردم سوریه در میدانها و کوچههای حلب، دمشق، ادلب و سویداء، بارها در یک دهه گذشته اعلام کرده که آرمان فلسطین نه فقط یک شعار، که بخشی جداییناپذیر از هویت سیاسی و اجتماعی سوریه است. اما جولانی، با نگاهی کوتاهمدت و صرفا منفعتگرایانه، چشم بر آینده معادلات منطقه و نتایج شوم سازش بسته است. پاریس، این بار نه شهر نور، بلکه کارزار آزمون برای بقای سیاسی اوست. مردم سوریه و نسلهای آینده نیک خواهند دانست که چگونه جولانی برای یک سفر و گرفتن چند عکس یادگاری با رهبران غرب، خطوط قرمزی را زیر پا گذاشت که مردمش سالها با خون و رنج از آن محافظت کردند.
جولانی، در دل اروپا، شاید بیش از همیشه به انزوای خویش واقف شود. واقعیت آن است که بدون پشتوانه ملت، نه حمایتی از پاریس کارساز خواهد بود و نه دست دادن با رهبران رنگارنگ قاره سبز، به معنای مشروعیت مردمی است. مسیری که او برگزیده، مسیری است بعید و بیفرجام؛ مسیر قدرتطلبیهای کورکورانهای که پیش از او نیز بارها منجر به سقوط و تباهی شخصیتهای سیاسی در منطقه شده است. تجربه تاریخی ملتهای خاورمیانه نشان داده که هرکس بر سر آرمانهای ملی معامله کند، سرانجام در طوفان تحولات سیاسی، همچون کاخی بر روی شن، فرو خواهد ریخت.
سکوت نخبگان و عافیتطلبی برخی گروههای سیاسی در برابر این قبیل حرکات نیز، فصل تازهای از انفعال و بیعملی را رقم خواهد زد؛ سکوتی که جولانی و امثال او را در آزمونهای بعدی جسورتر ساخته و هزینه خیانت به آرمانهای ملی را در ذهن ایشان کاهش میدهد. تجربه نشان داده است هرجا آرمانهای تاریخی ملتها به پای مقاصد شخصی یا گروهی ذبح شده، برنده در نهایت ملتهای رشید و فرزانه بودهاند، نه حاکمان زودگذر و عُمال بیپشتوانه.
پیامد تاریخی جاهطلبی سیاسی
بیگمان بخش بزرگی از افکار عمومی سوریه و حتی فراتر از آن، جهان عرب، با شگفتی و شاید هم تاسف نگاه میکنند به جوانی که اکنون در قامت رئیس دولت موقت سوریه، در پایتختهای غربی میچرخد و پرچم سازش را برافراشته است. خاطره تلخ قراردادهای سازش یکجانبه و تجربه زیانبار صلحهای تحمیلی، هنوز از ذهن مردم این منطقه پاک نشده و بعید است کسی بخواهد بار دیگر همان مسیر پر از شکست و تحقیر را تجربه کند. جولانی اما، غرق در توهم مقبولیت و قدرت، فراموش کرده که هرگونه معامله بر سر آرمان فلسطین و عبور از خطوط قرمز منطقهای، به مثابه عبور از خط قرمز عزت یک ملت است.
نکته بنیادی دیگری که نباید از نظر دور داشت، این است که جولانی، اگرچه امروز با ژست دولتمداری و مذاکره بر سر میزهای اتحادیه اروپا و الیزه ظاهر میشود، اما مشروعیت او نه در لابیهای پژواکدار پاریس که در کوچهها و خیابانهای سوخته سوریه تعیین میشود. مشروعیت، چیز دیگری است. این همان حقیقت تلخی است که بسیاری از رهبران قدرتطلب منطقه درک نکردند و جولانی نیز احتمالا تا سالها از فهم آن عاجز خواهد بود.
همیشه خطر آنجاست که در غبار هیجان نشستهای دیپلماتیک و عکسهای دستهجمعی با مردان و زنان خوشپوش غربی، برخی تصور کنند ملتهایشان فراموش میکنند میراث مبارزهشان براساس کدام اصول و آرمانها شکل گرفته است. اما حافظه تاریخی ملتها هرگز فراموش نخواهد کرد کدام سیاستمدار، نخستین گامها را برای عبور از خطوط قرمز برداشت. مردم سوریه دیر یا زود خواهند پرسید: «در پاریس چه تعهدی دادی؟ از کدام اصول گذشتی؟ و در نهایت، این عبور تو برای سوریه چه آوردهای داشت؟»
تاریخ، قضاوتگری بیرحم و دقیق است
در پایان، باید هشدار داد که تاریخ، قضاوتگری بیرحم و دقیق است. جولانی و نسل قدرتطلب پس از او باید بدانند که هیچ معاملهای بر سر آرمان ملت، بیپاسخ نخواهد ماند. آنان که امروز سوار بر موج هیجانات رسانهای و سیاسی، در پی کسب مشروعیت بیرونیاند، بهزودی با موج خروشان مطالبه درونی ملت خود روبهرو خواهند شد؛ موجی که تا امروز هرگز از پای ننشسته و هر رهگذر بیریشهای را بیدرنگ با خود برده است.
اینک در برابر دیدگان تاریخ و وجدان بیدار مردم منطقه، جولانی قرار گرفته است؛ جوانی که دوستدار قدرت است و بیآنکه از درد ملت خویش زخمی داشته باشد، با تبختر گام در شهر نور میگذارد. اما در نهایت قضاوت نهایی با همان مردم فراموشنشدنی سوریه است؛ همانانی که هنوز از پس سالها جنگ و ویرانی، آرمان فلسطین را نه فقط مسئلهای فلسطینی، که جوهره هویت منطقه میدانند و معاملهاش را خیانتی نابخشودنی خواهند شمرد.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.