تلاش ایالات متحده برای تامین مواد معدنی استراتژیک از آفریقا؛

کریدور لوبیتو؛ میدان جنگ آمریکا و چین

دالان لوبیتو به عنوان مسیری حیاتی برای صادرات مواد معدنی از زامبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو، به نقطه تمرکز رقابت ژئوپلیتیک میان آمریکا و چین تبدیل شده است.

کریدور لوبیتو؛ میدان جنگ آمریکا و چین

در سال‌های اخیر آفریقا به طور گسترده‌ای به یک عرصه ژئوپلیتیک و اقتصادی مهم در دینامیک قدرت جهانی تبدیل شده است.

منابع طبیعی فراوان، مسیر‌های تجاری استراتژیک و جمعیت‌های رو به رشد، این قاره را برای قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی به منطقه‌ای مهم بدل کرده است.

یکی از پروژه‌های کلیدی زیرساختی در این قاره که با حمایت ویژه ایالات متحده همراه شده، کریدور لوبیتو بوده که از آنگولا، جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) و زامبیا عبور می‌کند. این دالان توجهات بین‌المللی بسیاری را به خود جلب کرد، زیرا مناطق مهمی از آفریقا را به اقیانوس اطلس متصل می‌کند و یک مسیر تجاری جایگزین، از طریق بنادر اقیانوس هند ارائه می‌دهد.

در حاشیه اجلاس سپتامبر ۲۰۲۳ گروه ۲۰ در دهلی‌نو، اتحادیه اروپا و ایالات متحده یک بیانیه مشترک منتشر کردند و بر حمایت از توسعه این کریدور تاکید کردند.

دالان لوبیتو یک شبکه حمل‌ونقل چندوجهی بوده که ساحل اقیانوس اطلس آنگولا را به مناطق غنی از معادن در زامبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو متصل می‌کند. زیرساخت کلیدی این دالان، خط راه‌آهن بنگوئلا است که از بندر لوبیتو در آنگولا به زامبیا می‌رود. این دالان حدود ۱،۳۴۴ کیلومتر طول دارد و به عنوان یک دروازه حیاتی برای کشور‌های محصور در خشکی مانند زامبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو، برای دسترسی به بازار‌های جهانی عمل می‌کند. این مسیر سریع‌ترین راه برای صادرات مس، کبالت و دیگر مواد معدنی از کشور‌های زامبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو به نقاط دیگر جهان، به شمار می‌رود.

کریدور لوبیتو؛ میدان جنگ آمریکا و چین در آفریقا

منافع ایالات متحده در دالان لوبیتو

در حالی که ایالات متحده به طور سنتی بر همکاری‌های نظامی و سیاسی در استراتژی آفریقایی خود تمرکز کرده، تمرکز اخیر آن بر مشارکت‌های اقتصادی، نشان‌دهنده تغییر در سیاست‌های این کشوربا آفریقا است. مشارکت ایالات متحده در توسعه دالان لوبیتو نمادی از استراتژی گسترده‌تر برای مقابله با نفوذ رو به رشد چین در آفریقا تلقی می‌شود.

آمریکا در تلاش است، از طریق ابتکاراتی مانند مشارکت برای زیرساخت‌های جهانی و سرمایه‌گذاری (PGII)، خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی در توسعه زیرساخت‌های آفریقا مطرح کند. PGII که به عنوان بخشی از ابتکار گروه هفت (G۷) راه‌اندازی شده و به دنبال ارائه سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی پایدار و شفاف، به عنوان جایگزینی برای ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) است.

ایالات متحده قصد دارد با درگیر شدن در دالان لوبیتو، در صنایع استخراجی منطقه، به ویژه در تولید مس و کبالت، کسب نفوذ کند. این مواد معدنی به ویژه برای باتری‌های وسایل نقلیه الکتریکی (EV) و فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر به شدت حیاتی است. با تامین زنجیره‌ها از جمهوری دموکراتیک کنگو و زامبیا، ایالات متحده می‌تواند وابستگی خود به چین برای مواد معدنی کمیاب و سایر مواد معدنی استراتژیک را کاهش دهد. علاوه بر این، دالان لوبیتو فرصتی برای ایالات متحده فراهم می‌کند تا روابط تجاری و سرمایه‌گذاری با آنگولا، زامبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو را تقویت کند.

یکی از انگیزه‌های اصلی ایالات متحده در آفریقا، دسترسی به منابع طبیعی است. آفریقا دارای منابع قابل توجهی از مواد معدنی حیاتی جهان مانند کبالت، لیتیوم و عناصر نادر خاکی بوده که برای فناوری‌های پیشرفته ضروری هستند. جمهوری دموکراتیک کنگو به تنهایی بیش از ۶۰ درصد تولید کبالت جهانی را در اختیار دارد و آن را به یک بازیگر حیاتی در زنجیره‌های تامین جهانی تبدیل می‌کند. با تقویت مشارکت با کشور‌های آفریقایی از طریق سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی، ایالات متحده به دنبال تامین دسترسی بلندمدت به این منابع بوده که برای بخش‌های فناوری و صنعتی آن حیاتی هستند.

ایالات متحده، به ویژه بر کاهش وابستگی خود به چین برای تامین مواد معدنی حیاتی متمرکز است. چین در حال حاضر بر بازار جهانی عناصر نادر خاکی تسلط دارد و سهام قابل توجهی در عملیات معدنی آفریقا دارد. در پاسخ، ایالات متحده یک رویکرد استراتژیک برای تنوع بخشیدن به زنجیره‌های تامین خود اتخاذ کرده است. تامین زنجیره‌های پایدار از آفریقا برای ایالات متحده حیاتی بوده تا رقابت‌پذیری تکنولوژیکی خود را در صنایعی مانند وسایل نقلیه الکتریکی، انرژی تجدیدپذیر و نظامی حفظ کند.

نقش آنگولا در این میان چیست؟

آنگولا تاریخی طولانی از روابط با روسیه و چین دارد. در دوران جنگ داخلی آنگولا، اتحاد جماهیر شوروی از جنبش مردمی برای آزادی آنگولا (MPLA) حمایت می‌کرد که باعث ایجاد پیوند‌های قوی بین این دو کشور شد. همچنین در دهه‌های اخیر، چین به شریک اصلی اقتصادی آنگولا تبدیل شده است. چین حدود ۵۴ درصد از نفت آنگولا را خریداری می‌کند و سرمایه‌گذاری‌های زیادی در این کشور انجام می‌دهد.

با وجود این روابط تاریخی، آنگولا در سال‌های اخیر تلاش کرده تا سیاست خارجی خود را متنوع کند. یکی از نشانه‌های این تغییر، رای ممتنع آنگولا در سازمان ملل در رابطه با جنگ روسیه و اوکراین و سپس رای آن علیه روسیه بود که نشان از تلاش آنگولا برای فاصله‌گیری از نفوذ روسیه و نزدیکی به آمریکا دارد. تمرکز این کشور بر کریدور لوبیتو و همکاری این کشور با آمریکا نیز در همین راستا تلقی می‌شود.

یکی از دلایل اصلی تمرکز آمریکا بر آنگولا، رقابت با نفوذ چین و روسیه در آفریقا است. چین از مدت‌ها پیش در پروژه‌های زیرساختی و سرمایه‌گذاری‌های عظیم در آفریقا فعال بوده و اخیرا نیز در نشست همکاری‌های چین و آفریقا (FOCAC) توافق‌نامه‌ای برای بازسازی راه‌آهن زامبیا-تانزانیا (TAZARA) امضا کرده است. این راه‌آهن به طول ۱۸۰۰ کیلومتر، زامبیا را به بندر دارالسلام در تانزانیا متصل می‌کند. آمریکا با معرفی پروژه کریدور لوبیتو به دنبال تقویت نفوذ خود و کاهش وابستگی کشور‌های آفریقایی به چین است.

روابط نظامی بین آمریکا و آنگولا نیز در حال گسترش است. پس از خروج دو پایگاه نظامی آمریکا از نیجر و افزایش حضور نیرو‌های روسی در ساحل آفریقا، آمریکا به دنبال تقویت همکاری‌های نظامی با آنگولا و سایر کشور‌های جنوب و شرق این قاره برآمد. از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، کمک‌های نظامی آمریکا به آنگولا به بیش از ۲۱ میلیون دلار رسید. همکاری‌ها در زمینه امنیت دریایی، آموزش نظامی و ظرفیت‌سازی در زمینه امنیت سایبری نیز در حال گسترش است.

رقابت ژئوپلیتیک آمریکا با چین

رقابت ایالات متحده و چین، یک ویژگی تعیین‌کننده در سیاست جهانی معاصر است و آفریقا را به یک عرصه مهم در این رقابت تبدیل کرد. ابتکار کمربند و جاده چین حضور غالبی در این قاره ایجاد کرده است. ایالات متحده با نگرانی از نفوذ رو به رشد چین، تلاش کرده با حمایت از طرح‌های مذکور از جمله کریدور لوبیتو، به جنگ با چین برود.

در بسیاری از جهات، ایالات متحده مشارکت خود در آفریقا را به عنوان یک موازنه در برابر قدرت رو به رشد چین در منطقه می‌بیند. در حالی که ایالات متحده و چین برای نفوذ در آفریقا رقابت می‌کنند اما استراتژی‌های دو کشور از جهات مهمی متفاوت است. به عنوان مثال مدل BRI چین، بر پروژه‌های بزرگ زیرساختی که توسط وام‌های دولتی تامین مالی می‌شوند، تاکید می‌کند. از سوی دیگر، ایالات متحده، توسعه هدایت‌شده توسط بخش خصوصی را ترویج می‌کند و بر افزایش نفوذ سیاسی خود در دولت‌های آفریقایی تاکید دارد.

ایالات متحده در آفریقا چه می‌خواهد؟

ایالات متحده از طریق مشارکت خود در آفریقا، به ویژه در پروژه‌هایی مانند دالان لوبیتو، به دنبال دستیابی به اهداف متعددی است. این اهداف شامل تامین دسترسی به منابع طبیعی حیاتی، مقابله با نفوذ چین و گسترش روابط تجاری و سرمایه‌گذاری است. ایالات متحده در تلاش بوده تا خود را به عنوان یک شریک قابل اعتمادتر و پایدارتر برای آفریقا معرفی کند.

در این چشم‌انداز ژئوپلیتیک پیچیده، دالان لوبیتو به عنوان قطعه‌ای از پازل گسترده‌ای از پروژه اقتصادی-سیاسی ایالات متحده در آفریقا عمل می‌کند. اینکه آیا ایالات متحده می‌تواند با حضور ریشه‌دار چین در قاره رقابت کند یا خیر، هنوز مشخص نیست اما واضح بوده که آفریقا در سال‌های آینده همچنان یک عرصه حیاتی برای رقابت جهانی خواهد بود.

منبع: اقتصاد معاصر