یادداشت تحلیلی

بازی سیاسی با بودجه فرهنگی

موما افرادی که این ایام بر روی خبر بودجه‌ی نهادهای فرهنگی_دینی مانور می‌دهند آیا لزوما دغدغه فرهنگ دارند؟! آیا نمی‌دانند عدالت خواهی فقط به معنای افشا نیست؟ آیا نمی‌دانند مثلا افشای اینترنتی بحث مالی از یک عالِم نه تنها کمکی به عدالت نمی‌کند بلکه دینداری مردم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؟ میدانند اما آن‌ها لزوما دغدغه دین و فرهنگ ندارند. هدف مشخص‌تری را دنبال می‌کنند!

بازی سیاسی با بودجه فرهنگی
168570

به گزارش جهت پرس؛ احمد اولیایی کارشناس فرهنگی در یادداشتی نوشت: هر ساله در این ایام یا کمی قبل و بعدتر، بودجه مصوب نهادهای فرهنگی توسط برخی با این پرسش که «با این بودجه کلان، این نهادها چه کاری برای فرهنگ کرده اند؟!» پررنگ می شود. برای مواجهه معقول با این پرسش باید به چند نکته دقت کرد؛

۱. بودجه هایی در حد ۵۰۰ میلیارد تومان در مقیاس بودجه ریزی ملی برای کشور ۸۰ میلیونی عدد بالایی نیست. از نظر روانی نباید مبهوت اعداد شد.

۲. چرا فقط بودجه نهادهای فرهنگی پررنگ می شود. هیچگاه روی بودجه دانشگاه ها توسط اینها مانور داده نمی شود اما بودجه مثلا حوزه علمیه یا نهادهای دینی که بعضاً کمتر از یک دانشگاه هستند پررنگ می‌شود!

۳. اساسا «فناوری اثرسنجی فرهنگی» چیست؟ یعنی چگونه می توان فهمید کار فرهنگی اثر کرده است؟ فرض کنید یک نهاد فرهنگی کتابی با هدف کاهش طلاق منتشر می کند. کتاب هم توزیع می شود. چگونه می توان فهمید کتاب در کاهش طلاق موثر بوده است؟! یا به عنوان مثال، تلویزیون یک سریال درباب احترام به والدین پخش می کند. چگونه می توان فهمید احترام به والدین در ایران بر اثر این سریال تغییر کرده است؟! اساسا فناوری اثرسنجی فرهنگی نه تنها در ایران بلکه در جهان با چالش جدی روبروست. در مورد کارکرد نهادهای فرهنگی هم این چالش وجود دارد.

۴. جامعه ایران سالهاست مورد تهاجم فرهنگی ست و این تهاجم طی ده سال گذشته با توسعه شبکه های اجتماعی ضریب بیشتری پیدا کرده است. با این همه، چگونه زیست دینی و فرهنگی هنوز در ایران زنده است؟ به عنوان مثال: نوجوانان انبوهی که در اعتکاف حاضر می‌شوند، تعداد زوار حرم ائمه علیهم السلام که هیچگاه کاهش ندارد، هیئات مذهبی که مملو از جوانان است، دهه هفتادی و هشتادی هایی که مدافع حرم می شوند، مراجعات فرهنگی و دینی که به حوزویان و نهادهای فرهنگی می‌شود (در یک نمونه فقط یک مرکز ملی پاسخگویی دینی در قم روزانه هفت تا ده هزار تماس تلفنی برای پرسش دینی_فرهنگی دریافت می‌کند). این‌ها و ده‌ها مثال دیگر همه نشان از زنده بودن زیست دینی و فرهنگی دارد. پس، همانطور که می‌توان ادعا کرد نهادهای فرهنگی کاری نمی‌کنند، می‌توان ادعا کرد این ها پس حاصل چیست؟! قطعا بخشی حاصل تلاش نهادهاست.

۵. عموما افرادی که این ایام بر روی خبر بودجه‌ی نهادهای فرهنگی_دینی مانور می‌دهند آیا لزوما دغدغه فرهنگ دارند؟! آیا نمی‌دانند عدالت خواهی فقط به معنای افشا نیست؟ آیا نمی‌دانند مثلا افشای اینترنتی بحث مالی از یک عالِم نه تنها کمکی به عدالت نمی‌کند بلکه دینداری مردم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؟ میدانند اما آن‌ها لزوما دغدغه دین و فرهنگ ندارند. هدف مشخص‌تری را دنبال می‌کنند!

۶. این نکات به معنای عدم ضعف کارکردی نهادهای فرهنگی نیست. به معنای فقدان آسیب در بودجه ریزی فرهنگی کشور هم نیست. به معنای غلط بودن مطالبه از نهادهای فرهنگی هم نیست. بلکه غرض ازین یادداشت نشان دادن پیچیدگی های فهم اثرسنجی کار فرهنگی و لزوم مواجهه غیرهیجانی با اخبار مالی فرهنگی است.