نقش روایتها در اقتصاد کشورها چیست؟
علم اقتصاد در استفاده از روایتها به تازگی به خودآگاهی جدیدی رسیده است تا جایی که میتوان ادعا کرد به «چرخش روایتی» یا «اقتصاد روایی» روی آورده است.
جعفر خیرخواهان، کارشناس اقتصادی در خصوص روایتهای اقتصادی که نقش موثر در به نتیجه رسیدن هدف ا دارند در یادداشت خود نوشت:
روایتها ازجمله ثروتهای مهم هر ملتی هستند. قدرت بالقوه روایت در آمادهسازی و به حرکت درآوردن تودهها قابل مقایسه با انواع فناوریهای زیرساختی مانند نیروی برق، جاده و خطوط راهآهن است.
علم اقتصاد در استفاده از روایتها به تازگی به خودآگاهی جدیدی رسیده است تا جایی که میتوان ادعا کرد به «چرخش روایتی» یا «اقتصاد روایی» روی آورده است.
بهعنوان مثال آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد با نگارش کتاب ثروت ملل و ارائه روایت اقتصادی به شکل کارگاه سنجاقسازی و برجستهکردن نقش تقسیم کار، تخصص و تجارت آزاد موفق شد حرکت اقتصاد انگلستان و سایر جوامع را در مسیری خاص هدایت و تثبیت کند.
در واقع اسمیت و افراد دیگری مانند کارل مارکس و فردریش هایک داستانگوهای اقتصادی بودند که با بیان کلان روایتهای فراگیر از سرمایهداری، سوسیالیسیم و لیبرالیسم، هرکدام جوامع بشری را در مسیر جامعه آرمانی خاص سوق دادند.
پس اگر پرسیده شود چگونه میتوان هدفی را برای جامعه مهم جلوه داد؟ جامعه را پیرامون آن هدف مهم برانگیخت؟ حتی شکست را به منبع ایثار و فداکاری و معناداری زندگی تبدیل کرد؟ یا سوگواری برای شکست یک استراتژی برنده و برد شود؟ پاسخ به همه آنها در یک کلمه قابل خلاصه شدن است: روایت.
این روایتها حتی به شکل غیرمستقیم به جامعه القا میکنند که چگونه کار کند، چگونه پول درآورد، چگونه خرید و فروش کند و منفعت کسب کند و فقیر یا ثروتمند، بخشنده یا حریص باشد.
جامعه موفق و جامعهای که در مرحله خیز و خیزش قرار دارد روایتهایی مشترک و مورد پذیرش همه دارد؛ روایتهایی که موقعیت آن جامعه را در جهان معنادار و خواستنی و مطلوب میکند.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.