بررسی مسائل اقتصادی آسیا

چرا ايده باشگاه تحريمى‌ها كار نمى كند؟

چرا در مورد باشگاه تحریمی‎‌ها بايد صريح باشيم؟ چون ايده باشگاه تحريمى ها در پرونده هاي مهم و حياتي متعددي باعث معطل ماندن و حتي شكست همكارى هاي دو حانبه با كشورهاي تحريمى مى شود.

چرا ايده باشگاه تحريمى‌ها كار نمى كند؟
12341

مجید شاکری تحلیلگر اقتصادی در خصوص عملی نشدن ایده باشگاه تحریم می‌گوید: كشورهاى تحريم شده اصلى به جز چين بعنوان يك كشور در معرض تحريم، صادر كننده انرژى هستند و به جز انرژى ابزارى براى تراز كردن حساب پرداخت خود ندارند.

اين حقيقت باعث مى شود بين آنها كسرى/ مازاد حساب جارى مزمن ايجاد شود يا نتوانند اندازه تجارت را از حدى بزرگتر كنند. در اينجا تنها كشورى كه واقعا مى تواند سوال تسويه را براى اين كشورها پاسخ دهد چين است.

اما تا اينجا چين نشان داده كه به شدت بدنبال تفكيك شده نگه داشتن پرونده ايران، روسيه و ونزوئلا از هم است. بخشى مهمى از اين تفكيك به رقابت شديد چين و روسيه قبل و  از بعد از سقوط شوروى، بخشى ديگر به عدم اعتماد به طرف ايراني و موارد مشابه بر مى گردد.

در واقع در دستگاه سياست خارجى چين روسيه( به مانند  آمريكا) يك رقيب است كه هم حدود تنش و هم حدود همكارى با آن را بايد كنترل كرد. اين موضوع با علم به اين است كه همكارى هاي بنا نهاده شده بين روسيه و چين از ٢٠١٤ عامل اصلي تاب اورى روسيه در مقابل تحريمهاي قبلي و فعلي است.

پس در اينجا مسئله ساختن پيام رسان مالي مجزا يا اتصال به CIPSيا مير نيست. اساسا چين فعلا نه مى خواهد و نه مى تواند به يك تسويه كننده مشترك بين ايران و روسيه بدل شود.

در سطحى ديگر چينيها با ارز ذخيره شدن يوان هم چندان همراه نيستند خصوصا اگر آنها را وادار به بازكردن حساب سرمايه كند. تبديل از يك كشور با حساب جارى  مثبت به يك كشور با حساب سرمايه مثبت مستلزم تغييرات بسياري در ساختار اقتصادي و سياست داخلى چين است كه خيلي از آنها بي هزينه نيست.

نكته مهمتر اينكه وقتى از درك و خلق  همكارى اقتصادى موفق دو جانبه با چين و روسيه و سوريه و… ناتوانيم بطور طبيعي ورود به همكارى سه جانبه تحريمى مى تواند واجد ريسكهاي بزرگ باشد. اين معنا حتي در نمونه هاي غير تحريمى هم مهم است چنانكه آثار آنرا در توافق ايران-عربستان( چين) ديديم.

شايد روزى در سال ٢٠٢٥ و بعد از بالا گرفتن تنش بين آمريكا و چين فكر كردن و حرف زدن درباره همكارى هاي سه يا چند جانبه تحريمى مفيد باشد اما امروز نيست.

در واقع آنچه امروز اهميت دارد ساختن معاملات دوجانبه با كشورهاي تحريمى يا معاملات سه جانبه با كشورهاي غير تحريمى ( مثل ايران-چين-پاكستان و ايران-چين-عراق يا ايران-روسيه-هند)است انهم مشروط به درك معناي معامله دوجانبه و بعد تسرى آن به معامله سه جانبه

چرا در اينباره بايد صريح باشيم؟ چون ايده باشگاه تحريمى ها در پرونده هاي مهم و حياتي متعددي باعث معطل ماندن و حتي شكست همكارى هاي دو حانبه با كشورهاي تحريمى مى شود.

مى ماند شكل خاصى از همكارى حقوقى عليه وضع تحريم و يكى كردن تلاشها در وين، ژنو، لاهه و نيويورك براى جلوگيرى از وضع تحريم يا زمينه سازي تحريم كه هم معقول است هم ستودنى اما ارتباطي به خنثي سازي ندارد.