کار همیشگی اصلاح طلبان ژست دفاع از محیط زیست و شخم زدن آن برای منافع اقتصادی است، نکته قابل توجه در اولین مناظره سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری این بود که محسن مهرعلیزاده در پاسخ سوال محیط زیستی جرأت نکرد حتی اسمی از کلانتری و کارنامه آن در قبال تسامح در برابر صنایع آلاینده بیاورد.

در بخش دوم این مناظره مجری از محسن مهرعلیزاده درباره تغییر کاربری‌ها و تخریب محیط زیست و راهکارهای برون رفت از این شرایط پرسید که مهرعلیزاده در پاسخ به این سوال علت تغییر کاربری‌ها را ایجاد مراکز تجاری و کارخانه‌ها دانست، در حالی که بیشترین تخریب در اراضی محیط زیستی مربوط به تخریب معادن و ویلاسازی‌ها است.

مهرعلیزاده گفت: متأسفانه محیط زیست بسیار در خطر است، یکی از دلایل عمده‌اش این است که با تشکیل شورای روستاها و معین نبودن دقیق اختیارات آن‌ها در حوزه زمین در مقایسه با اختیارات سایر ارگان‌ها، باعث شده که اعمال نفوذهایی انجام شود و تغییر کاربری‌ها بیشتر شود؛ اما این در حالی است که اجرای طرح کاداستر می‌تواند به کاهش این تخلفات کمک کند.

مهرعلیزاده اعمال نفوذ نمایندگان در زمان بودجه‌ریزی در شهرها را برای توسعه صنایع را از دیگر دلایل تخریب محیط زیست برشمرد و خواستار تقویت جایگاه نظارتی سازمان محیط زیست با همراهی عموم مردم برای نظارت بر محیط زیست شد.

بد نیست به همین بهانه اشاره‌ای به کارنامه عیسی کلانتری که با ورود او به سازمان محیط زیست این سازمان به سازمان «محیط ایست» تبدیل شد کنیم.

در ۲ بهمن ۱۳۹۲، حمید چیتچیان وزیر نیروی دولت یازدهم، اعلام کرد که ستاد احیای دریاچه ارومیه به دبیری عیسی کلانتری تشکیل شده است تا به بررسی راهکارهای احیای دریاچه ارومیه بپردازد، اما دیدیدم که دریاچه ارومیه در این سال‌ها نه تنها احیا نشد بلکه تراز سطح آب دریاچه ارومیه نسبت به مدت مشابه در سال قبل، ۲۴ سانتی‌متر، وسعت دریاچه ۳۱۱/۲ کیلومتر مربع و حجم آب موجود در دریاچه ارومیه ۰/۵ میلیارد مترمکعب کاهش یافت.

چرا مهرعلیزاده از آوردن اسم کلانتری خجالت کشید؟

بر اساس شعارهای دولت، دریاچه ارومیه باید تا سال ۱۴۰۲ احیا می‌شد اما عیسی کلانتری که آن زمان مجری کارگروه ملی نجات احیای دریاچه ارومیه بود گفته بود احیای دریاچه، به دلیل پرداخت نشدن بودجه لازم در این سال محقق نخواهد شد. حالا اما کلانتری در مقام رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از حامیان طرح‌های انتقال آب در کشور شده است!

همچنین می‌توان به مساله آتش سوزی جنگل‌ها در زمان عیسی کلانتری پرداخت؛ او گفته بود: «آتش‌سوزی جنگل‌ها عادی است ولی چون امروزه شبکه‌های تلویزیونی مخالف نظام مثل «بی‌بی سی»، «من و تو» و … روی این قضیه مانور می‌دهند و از این موضوع سوءاستفاده و بزرگنمایی می‌کنند و برخی مسئولان نیز تحت تأثیر این موضوع قرار می‌گیرند.

کلانتری با بیان اینکه طی سال ۹۶ در هفت هکتار از پارک طبیعت پردیسان با وجود همه امکانات، آتش‌سوزی رخ داد، تصریح کرد: با شروع شدن فصل گرما و خشک شدن علف‌ها احتمال آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع افزایش پیدا می‌کند. بیش از ۹۰ درصد از این آتش‌سوزی‌ها نیز علت انسانی و درصد خیلی کمی به دلیل عوامل طبیعی مانند رعد و برق رخ می‌دهد.»

کاوه مدنی عملکرد شاخصی در سازمان محیط زیست نداشت

اینکه محسن مهرعلیزاده به جای پاسخ در حوزه محیط زیست و پرداختن به مسائل مربوط به محیط زیست فرافکنی کرد جای خود دارد اما نکته مهم این است که او حتی خجالت کشید تا اسمی از این مدیر منفعل دولت روحانی بیاورد و موضوعات حاشیه‌ای چون «کاوه مدنی» پرداخت.

مهرعلیزاده از کاوه مدنی معاون آموزش عیسی کلانتری نام برد و ادعا کرد که حضورش در محیط زیست مغتنم بود اما او را متأسفانه جاسوس خواندند! پرداختن به پرونده کاوه مدنی در این گزارش نمی‌گنجد اما بد نیست که اشاره کنیم کاوه مدنی بدون هیچ‌گونه عملکرد شاخصی در سازمان محیط زیست با درخواست عیسی کلانتری به این سازمان آمد و جز برگزاری یک کمپین برای کاهش پسماند کار خاصی در این سازمان نکرد.

البته که حکم قطعی جاسوس بودن کاوه مدنی صادر شده و نامبرده به ۱۱ سال حبس محکوم شده است.