یادداشت تحلیلی؛

چرا شیخ ابراهیم زکزکی برای کسی مهم نیست؟

یک پژوهشگر و مستندساز در یاداشتی از علل دوری و نادیده گرفتن شیخ زکزاکی در جهان گفته اسن که به طور خلاصه می‌توان در یک جمله گفت که این شیخ عزیز نفعی به دلیل شیعه‌سازی از او دوری می‌کنند.

چرا شیخ ابراهیم زکزکی برای کسی مهم نیست؟
144025

سربار روح الله رضوی، پژوهشگر و مستند ساز در یادداشتی تحلیلی درباره شیخ زکزاکی به مناسبت ورودش به ایران نوشت: حقیقت تلخ این است که شیخ ابراهیم زکزکی، اساسا برای کسی ـ به جز ما ـ مهم نیست. نه دنیای مسلمانان اهل سنت تره­‌ای برای شیخ ابراهیم زکزکی خرد می­کند؛ نه کشورهای غربی برایشان مهم است که چه بلایی بر سر او می­‌آید و نه گروه­های حقوق بشری توجهی آنچنان به او دارند؛ حتی برای وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران هم مساله شیخ زکزکی مهم نیست.
برای دنیای اهل سنت، شیخ ابراهیم زکزکی نماد شیعه­‌سازی در پنجمین کشور پرجمعیت مسلمان دنیا است. کسی که «به زعم آنها» پول از قم می­گرفته و خرج تغییر مذهب اهل سنت نیجریه می­کرده و توانسته بعد از سال­ها، نفوذی چند میلیونی در قلب آفریقا ایجاد کند. این آدم هر چقدر هم که خوب و دوست داشتنی بوده باشد و هر چقدر هم که مورد ظلم و ستم واقع شده باشد، چون کیان مذهب مقابل را به خطر انداخته، نمی‌تواند جایی در دل آنها باز بکند.
علاوه بر این، همانطور که جهان شیعه حساسیت­‌هایی دارد که سنی­‌ها نادیده می­گیرند، اهل سنت هم حساسیت­‌هایی دارند که شیعه نادیده گرفته. دو سال قبل از کشتار زاریا در دسامبر 2015، میدان رابعه عدویه قاهره در اگوست 2013 شاهد کشتار فجیع معترضین به کودتای سیسی بود. آمار کشته شدگان در فاجعه مذکور با آمارهای کشتار زاریا در دو سال بعد برابری می­کند. هم در مصر محمد مرسی دستگیر و زندانی شد و هم در نیجریه شیخ ابراهیم زکزکی محبوس گشت و هر دو هم دادگاهی شدند. محمد مرسی بعد از 6 سال حبس در سکوت تمامی جهان تشیع در اثنا جلسه دادگاه ایست قلبی کرد و جان باخت و پرونده­‌اش مختومه اعلام شد.
در فضای عمومی بین المللی هم کشورهای غربی حرکت اسلامی نیجریه را پروژه نفوذ سیاسی جمهوری اسلامی ایران در آفریقا قلمداد می­کنند که می­رفت تا مدل کپی پیستی از حزب الله لبنان باشد. اگر در بعد مذهبی، اظهار نظرات پر از شوق و شعف برخی قم نشینان در قبال معجزه شیعه‌­سازی شیخ ابراهیم زکزکی، بهانه بدست کشورهای اسلامی می­داد، در بعد سیاسی، هیجان رقم زدن حزب اللهی جدید در قلب قاره سیاه، حس­گرهای دستگاه­های امنیتی ـ اطلاعاتی کشورهای غربی را به شدت تحریک کرد. طبیعی بود که در چنین شرایطی قلع و قمع حرکت اسلامی نیجریه، اساسا مطلوب این کشورها بوده است.

بجز کشورهای اسلامی و غربی، دسته سومی که می توانستند بالقوه در قبال فشارهای سنگین علیه حرکت اسلامی نیجریه و نیز شخص شیخ ابراهیم زکزکی موضعی فعلانه بگیرند، گروه ها و نهادهای حقوق بشری دنیا هستند اما دو مشکل اساسی پیش روی این راه کار وجود دارد:
اولا اینکه جمهوری اسلامی ایران خود همواره در مظان اتهام و تیررس این گروه ها قرار داشته است و برای همین پیگیری و مطالبه از طریق این گروه ها برای ایران کار ساده ای نیست. شاید بتوان این مشکل را با طرح غیرمستقیم مساله از سوی دیگران حل کرد اما مشکل دوم به این باز می گردد که کشور نیجریه، ملغمه ای از مسائل پیچیده حقوق بشری است. به بیان دیگر، اینطور نیست که در فهرست مسائل حقوق بشری کشور نیجریه، ماجرای حرکت اسلامی و شیخ ابراهیم زکزکی در صدر قرار داشته باشد. این کشور به دلایل مختلف سیاسی اجتماعی شاهد حجم بالایی از درگیری های خون بار بوده است که هیچ کدامشان برای ما مهم نبوده.
خلال درگیری های میان مسلمانان و مسیحیان در سال 2004-2005 بالغ بر 900 تن در این کشور کشته شدند. در سال 2009 بوکوحرام در این کشور بالغ بر 1000 نفر را به قتل رسانده است. در سال 2013 در جریان قتل عام باگا، بسیاری نیروهای ارتش و دولتی نیجریه را متهم می کنند که بالغ بر 200 تن را کشتند. در همان سال 2015 که کشتار زاریا رقم خورد، نیروهای پلیس بر روی تظاهرات کنندگان بیافران آتش گشودند و بالغ بر 80 تن را کشتند. طبیعی است که حتی اگر نهادهای حقوق بشری مستقل قرار باشد در قبال بحران نیجریه از منظر حقوق بشری ورود پیدا کنند، ضریب اولویتی متناسب با فضای سیاسی اجتماعی این کشور را به مساله حرکت اسلامی نیجریه اعطا خواهند کرد نه اینکه از منظر ما به این مساله نگاه کنند.

به نظر یکی از مهمترین دلایلی که اساسا نمی­توان توقع داشت وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پیگیر ماجرای حرکت اسلامی نیجریه باشد همین نکته پایانی فوق الذکر است. نیجریه کشوری نیست که تنها با مساله حرکت اسلامی مواجه باشد. شبه نظامیان مختلف اسلامگرای افراطی، میلیشاهای مسیحی، جدایی­‌طلبان، احزاب و گروه­های سیاسی مسلح، گروه­های مخوف قاچاق مواد و انسان، مسائل پیچیده اجتماعی و … همه و همه مجموعه مسائلی است که این کشور با آن دست و پنجه نرم می کند و پرونده برخورد حکومت با تمامی این گروه ها سیاه است.

حال اگر قرار باشد ذیل ساختار روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی با نیجریه، تمامی این مجموعه مسائل نادیده گرفته شده و یک راست انگشت توجه فقط بر روی حرکت اسلامی نیجریه و شیخ ابراهیم زکزکی گذاشته شود، یعنی که برای ما هیچ کدام از بحران های انسانی نیجریه مهم نیستند مگر شیخ ابراهیم زکزکی و حامیانش. این رفتار چیزی نخواهد بود جز تایید ضمنی دو اتهام ذکر شده علیه ایران: ایران به دنبال نفوذ مذهبی شیعی و نیز نفوذ سیاسی در کشور نیجریه است! امری که بی شک خطایی بزرگ در روابط بین المللی است.

از این رو فارغ از نگاه ریشه­‌ای وزارت خارجه کنونی جمهوری اسلامی ایران که جای نقد جدی دارد، مجموعه انتقادات مطروحه از سوی جریانات مختلف داخل کشور به وزارت خارجه، در خصوص پرونده حرکت اسلامی نیجریه مبنائا بی­‌اساس است. کسانی که توقع دارند وزارت خارجه در قبال آزادی شیخ ابراهیم زکزکی موضعی صریح و آشکار بگیرد، کمتر توجه و اطلاعی نسبت به شرایط کشور نیجریه و نیز تبعات چنان موضع رسمی‌ای از سوی وزارت خارجه ایران دارند.

ضرروی است فعالین و دغدغه مندان نسبت به شیخ ابراهیم زکزکی، یک بار دیگر خاستگاه­‌های بی تفاوتی اطراف مختلف ماجرا را به کنکاش بگذارند تا راهی از این میان برای اقدام جهت رهایی شیخ و کاهش فشار بر حرکت اسلامی نیجریه بدست آید.