یادداشت؛

چرا ترورها شروع شده اند؟

عبدالرحیم انصاری در یادداشتی به تحلیل و تبیین اینکه چرا ترورها دوباره شروع شده اند می پردازد.

چرا ترورها شروع شده اند؟
153663

عبدالرحیم انصاری تحلیلگر مسائل روز و خاورمیانه در یادداشتی می نویسد: حادثه تروریستی کرمان، ترور شهید صالح العاروری، و شهید سید رضی موسوی چیزی جز انعکاس درماندگیِ دشمن در جنگ غزه نیست؛ آنها دیگر قادر به مدیریت جنگ و تحقق اهداف ادعایی خود در میدان نیستند و حوادث اخیر نیز این مهم را تایید میکند.

دو نفر را تجسم کنید که یکی گلوی دیگری را گرفته و میفشارد، آن یکی به ناچار به صورت حریف چنگ میزند و یا سعی میکند او را گاز بگیرد؛ در حالی که اگر قدرت داشت میبایست وی را زمین میزد! پر واضح است که ترور سرنوشت میدان را تغییر نمیدهد، لیکن ممکن است بر افکار عمومی اثراتی داشته باشد!

یک طرف افکار عمومی کشورهای محور مقاومت را هدف گرفته اند تا با ایجاد یاس، نا امیدی و امنیت زدایی در اذهان مردم، سران مقاومت را تحت فشار بگذارند و از تنگ تر کردن حلقه محاصره اسرائیل بکاهند؛ یک طرف هم افکار عمومی در جامعه صهیونیستی است که هیچ دستاوردی برای ارائه به آنها ندارند و فکر میکنند با چنین حرکاتی میتوانند آنها را راضی کرده و حجم انتقادات داخلی را کاهش دهند. یقین بدانید این حرکت هم محکوم به شکست است چون نه جبهه مقاومت بدون توقف جنگ در غزه و تثبیت شکست صهیونیستها دست از سر اسرائیل برمیدارد و نه آنها قادر خواهند بود این شکست را ترمیم نمایند!

آنها آنقدر میترسند که به احتمال زیاد مسئولیت این اقدامات را نیز به عهده نخواهند گرفت، همانگونه که یک نماینده صهیونیست پس از شهادت شیخ صالح العارودی این اتفاق را تبریک گفت اما بلافاصله مقامات دیگر اسرائیل گفتند نمیدانیم چه کسی این اقدام را انجام داده و کار ما نبوده است!

به هر حال ترور تنها چیزی است که احتمالا از دست اسرائیل بر می آید و در این شرایط سخت خیلی مشتاق است ایران را وادار به جنگی کند که آمریکا مجبور باشد وارد گود شود! آنها سالها است به دنبال درگیر کردن ایران و آمریکا هستند؛ اتفاقی که ایالات متحده همواره از آن فرار کرده است.

نتانیاهو بر این باور است اگر ایران مستقیما درگیر شود، اینبار با توجه به شرایط مرگ و زندگی که اسرائیل با آن دست به گریبان است، آمریکا احتمالا وارد جنگ با جمهوری اسلامی میشود و این گزینه را آخرین شانس رژیم برای بقا میداند. حال آنکه آمریکا با صدها چالش دیگر هم روبرو است و خوب میداند جنگ با ایران شوخی نیست و با تمام جنگ های تاریخ آمریکا میتواند متفاوت باشد! آنها میدانند درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی علاوه بر دریافت ضربات جبران ناپذیر، زمینه را برای کشورهای فرصت طلبی چون چین، روسیه و کره شمالی فراهم میسازد تا هر کدام ماهی خود را بگیرند.

ضمن اینکه آمریکایی ها مثل نتانیاهو فکر نمیکنند، خصوصا اینکه دموکراتها بر خلاف جمهوری خواهان چندان میانه خوبی با نتانیاهو نیز ندارند و مایل هم نیستند با طناب او به ته چاه بروند! آمریکا زمانی از پیروزی اسرائیل در غزه نا امید شد که باز به اتفاق متحدانش بحثهای هسته ای را پیش کشید!

ایالات متحده وقتی فهمید در میدان نمیشود حریف مقاومت شد، بار دیگر به فاز مسائل هسته ای شیفت کرد و مجددا از قطعنامه ها گفت. واقعیت این است این اقدامات فایده ندارد و گرهی از مشکلات اسرائیل باز نمیکند؛ کاری از آمریکا هم بر نمی آید و نهایتا راهی جز پذیرش شکست در غزه ندارند!