پشت پرده پیام‌های رسانه‌ای ایران و آمریکا

صابر گل‌عنبری تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت: این سه هفته که از تحلیف جو بایدن می‌گذرد، ایران و آمریکا حسابی در رسانه‌ها درباره مسائل مورد مناقشه و در راس آن‌ها برجام اظهار نظر کرده و سخن می‌گویند که توام با شرط و شروط و سختگیرانه به نظر می‌رسد. به نوعی می‌توان این اظهارنظرهای متقابل […]

پشت پرده پیام‌های رسانه‌ای ایران و آمریکا

صابر گل‌عنبری تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت: این سه هفته که از تحلیف جو بایدن می‌گذرد، ایران و آمریکا حسابی در رسانه‌ها درباره مسائل مورد مناقشه و در راس آن‌ها برجام اظهار نظر کرده و سخن می‌گویند که توام با شرط و شروط و سختگیرانه به نظر می‌رسد.
به نوعی می‌توان این اظهارنظرهای متقابل را نوعی “مذاکره رسانه‌ای” میان آمریکا و ایران دانست که هر دو طرف پیام‌های تند و متعددی را با طرح سقف خواسته‌های خود رد و بدل می‌کنند. اما به نظرم، این مذاکره رسانه‌ای تنها کل ماجرا نیست؛ بلکه مکمل مذاکره غیر مستقیمی است که میان تهران و واشنگتن با وساطت قطر در جریان است.
از این جهت، طرح سقف مطالبات در رسانه‌ها به نوعی با هدف تقویت مواضع در مذاکرات غیر مستقیم و فشار بر طرف مقابل است. این گونه پیداست که فعلا گشایشی در این نوع مذاکرات انجام نشده است و همین خود یکی از دلایل تندتر شدن مواضع دو طرف و تهدیدات مکرر ایران مبنی بر توقف اجرای پروتکل الحاقی به شمار می‌رود.

نقش قطر در میانجیگری
همچنان که چند ماه پیش نیز در چند یادداشت بیان شد، قطر به شکل جدی به وساطت میان آمریکا و ایران ورود کرده و یکی از طرف‌های میانجیگر و پیام‌رسان میان دو طرف است و به نوعی جای عمان را گرفته است. تماس تلفنی چند روز قبل رابرت مالی فرستاده آمریکا در امور ایران با وزیر خارجه قطر و اظهارات امروز این مقام قطری مبنی بر رایزنی با دو طرف ایرانی و آمریکایی مویدی بر مدعای نگارنده است.
البته به احتمال زیاد این وساطت قطر به دوران قبل از تحلیف بایدن و بعد از پیروزی‌اش در انتخابات باز می‌گردد. احتمالا پس از پیروزی بایدن از طریق دوحه و کانال‌های دیگری پیام‌های امیدوار کننده‌ای به دولت ایران رسیده باشد؛ مبنی بر بازگشت به برجام و اتخاذ رویکردی متفاوت از دولت ترامپ و خوشبینی زیاد رئیس جمهور پس از اعلام شکست ترامپ و پیروزی بایدن وسخن گفتن مکرر از شکل گیری یک فرصت و غیره به این مساله باز می‌گشت. همین خوشبینی هر چند هنوز تداوم دارد؛ اما به شدت کم‌رنگ شده است.
به نظر می‌رسد که دو طرف از طریق مذاکره غیر مستقیم به دنبال توافقی حداقلی و مقدماتی درباره تحریم‌ها و گام‌های هسته‌ای ایران قبل از ورود به مذاکرات در چارچوب 1+5 هستند که مبنایی برای تداوم آن در چارچوب این گروه قرار گیرد. در این میان، ایران منتظر اقدامی عملی از جانب دولت آمریکا برای نشان دادن حسن نیت خود است؛ اما فعلا خبری از آن نیست.
حال باید منتظر ماند و دید آیا ظرف ده روز آینده تا 21 فوریه گشایشی حاصل خواهد شد و دولت آمریکا حسن نیتی نشان خواهد داد که ایران را به تعویق توقف پروتکل ترغیب کند یا خیر.

 

تحلیل مواضع آمریکا؛ بی تفاوتی نسبت به تهدیدات ایران
از مواضع اخیر آمریکا یک نوع “بی‌تفاوتی” نسبت به تهدیدات ایران مشهود است و احتمالا هم دلیل آن این باشد که دولت بایدن معتقد است دادن امتیازات مهمی در این شرایط تحت تهدید اجرای قانون مجلس و یا آنچه در رسانه‌های غربی از آن به عنوان “باجگیری هسته‌ای” یاد می‌شود، موجب جسورتر شدن تهران و تداوم این رویکرد خواهد شد. از این رو، بعید است واشنگتن تا 21 فوریه گام مهم و قابل توجهی بردارد؛ هر چند برداشتن گام‌های کوچکی دور از انتظار نیست. حال باید دید تلاش‌های دیپلماتیک منجر به تعویق کاهش همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌شود یا خیر؟