دکتر مجید ابهری رفتارشناس و آسیب شناس اجتماعی در گفتگو با جهت پرس تشریح کرد

پشت پرده سکوت دربرابر شهید غیرت و جنجال درباره سطل ماست

شهید الداغی ناجوانمردانه به شهادت رسید اما مدعیانی که همواره مسائل بی‌اهمیت مانند ماست زدن بر سر فردی بی‌حجاب را منتشر می‌کنند در این ماجرا سکوت معناداری داشتند، در این گفتگو به پشت پرده این ماجرا پرداختیم.

پشت پرده سکوت دربرابر شهید غیرت و جنجال درباره سطل ماست
8302

شامگاه هشتم اردیبهشت ایرانی‌ها شاهد به خون غلتیدن جوانی غیور از خطه خراسان بودند شهیدی به نام حمیدرضا الداغی که منتظر بازگشت فرزند خود از کلاس بود اما وقتی متوجه ایجاد مزاحمت و درگیری ۲ جوان با یک دختر جوان و کشاندن دختر در خیابان به اجبار و زور می‌شود در یک اقدام شجاعانه و انسانی، بلافاصله برای نجات دختر جوان اقدام می‌کند؛ اما متأسفانه هر ۲ جوان مزاحم که دارای سوابق متعدد کیفری هستند، در واکنش به دفاع این شهید از دختر جوان، ناجوانمردانه با سلاح سرد وی را مورد اصابت چاقو قرار می‌دهند و پس از ارتکاب جرم از محل متواری می‌شوند. او بلافاصله به بیمارستان منتقل می‌شود اما به دلیل شدت جراحات و خونریزی به مقام رفیع شهادت نائل می‌آید. شهید الداغی ناجوانمردانه به شهادت رسید اما مدعیانی که همواره مسائل بی‌اهمیت مانند ماست زدن بر سر فردی بی‌حجاب را در بوق و کرنا کرده و فریاد حق‌خواهی‌های پوچ و توخالی سر می‌دهند سکوتی معنادار کردند و صدایشان هم در نیامد شاید هم آن‌هایی که شعار زن زندگی آزادی سر می‌دهند و خودشان ناقضان اصلی حقوق زنان هستند در برابر تلاش یک جوان غیور برای دفاع از یک دختر جوان حرفی برای گفتن نداشتند.

برای ارزیابی بیشتر این امر با دکتر مجید ابهری رفتارشناس و آسیب‌شناس اجتماعی گفتگو کرده‌ایم.

جناب دکتر! چرا رسانه‌های سازماندهی‌شده ماجرای ماستی طرقبه را جنجال کردند اما در مقابل شهادت یک آمر به معروف برای نجات دختران از دست آزار رسانان سکوت کرده‌اند؟

از منظر رفتارشناسی جنجال‌های فرهنگی با توجه به دامنه موضوع هر بار ممکن است به دنبال خود جریانات خاص و ویژه‌ای را دنبال کند.

با توجه به فرهنگ عمومی جامعه باید توجه داشته باشیم فرهنگ عمومی کشور ما اسلامی و ایرانی بوده و فرهنگ خاص آن نیز برگرفته از قانون اساسی و قوانین عمده برگرفته از اسلام است بنابراین در محور باورهای اجتماعی و فرهنگی همواره مردم ما ملت ما و ساکنان استان‌ها و شهرهای مختلف همواره تعقیب مسائل اجتماعی خود را داشته و با توجه به این موضوعات اصلی پیگیر مسائل خود می‌گردند. با عنایت به این موضوع هر بار واقعه‌ای در کشور روی می‌دهد که آسیب‌های اجتماعی شاخه‌ای از آن می‌باشند شاهد برخی جنجال‌های فرهنگی هستیم.

 متأسفانه به دلیل گسترش فضای مجازی و نفوذ این پلتفرم‌های اجتماعی در زندگی روزمره دیگر آن‌چنان استقبالی از رسانه‌های مکتوب نشده و همواره مردم چشم به صفحه تلفن یا رایانه خود داشته و اخبار را به نحو دلخواه خود دنبال می‌کنند.

با توجه به نکات گفته‌شده، شرایط و مشکلات اجتماعی از آنجایی سرچشمه گرفته و پررنگ می‌شود که نکات اساسی در جامعه پی‌درپی تکرار شده و هر بار به شکلی خاص بیان می‌گردد؛ از طرف دیگر ماهواره‌ها بر اساس سلیقه‌های فرهنگی و سیاسی خود و سرمایه‌گذاری فراماسونی و طبقات اطلاعی و امثال آن‌ها مطالب را بیان کرده و از دیدگاه سلیقه فرهنگی و اجتماعی خود موضوعات را تحلیل و تجزیه می‌نمایند.

غیر از ماجرای شهید الداغی موارد دیگری هم از مجروح و کشتن شدن با موضوعات اینچنینی داشتیم. در موضوع قتل‌هایی که در کشور افتاد باید از دو دیدگاه این موضوعات را بررسی کنیم. یک دیدگاه عمومی و کلی جامعه ما که در بالا گفته شد که اسلامی و ایرانی بوده و تمام نگاه‌ها در هر شکل و حالت از این دیدگاه سرچشمه می‌گیرد و از منظر دوم باید موضوع اساسی سرچشمه گرفتن مسائل از نگاه خاص و جزئی دنبال گردد.

 یعنی فرد نگاهی دارد از مکاتب کلی جامعه و نگاهی خاص از سلیقه شخصی خود از این دو دریچه می‌توان به مسائل نگاه کرد و متأسفانه و شوربختانه امروزه مشاهده می‌کنیم که بعضی افراد با عنایت به اینکه سلیقه‌های شخصی خود را در قضاوت‌های خود نفوذ داده و آن‌ها را مبانی بررسی و تحلیل قرار می‌دهند باید در قضاوت‌هایشان ردپایی از نظرات خاص سیاسی و فرهنگی‌شان را دنبال کرد.

از این نظر است که در قتل‌هایی که باجان انسان سروکار دارد چه فرقی می‌کند تهران باشد یا خراسان انسان است و جان انسان ارزشمند و شریف است چه کارگر چه آموزگار و چه کارمند باشد خون انسان مقدس است و احترام خون انسان برابر خانه کعبه است.

از طرف دیگر متأسفانه هدایت فکری جامعه به دست رسانه‌های فضای مجازی افتاده و هر جا که بخواهند فتیله افکار عمومی و اجتماعی را بالا می‌کشند و هرجا که نخواهند فتیله‌ها را پایین می‌کشند؛ بنابراین ملاحظه می‌کنیم که با توجه به نکات گفته‌شده و نکاتی که باید خود عزیزان به دنبال تحلیل و جستجو در آن‌ها باشند هرگاه اتفاقی می‌افتد سلیقه‌های سیاسی اصلی‌ترین معیار و ضابطه در تحلیل و ارزیابی هست.

وقتی یک انسان کشته می‌شود اگر بر اساس سلیقه‌های داوران و ناظران باشد با هو و جنجال آن را دنبال کرده و در بلندگوهای خود بارها و بارها آن‌ها را تکرار می‌کنند ولی اگر خارج از چارچوب ارزش‌ها و باورهای آن‌ها باشد دیگر باید قید پیگیری و نگاه‌های تحلیلی را در مورد آن‌ها زد چراکه آن‌ها خارج از دیدگاه‌های خود اجازه نمی‌دهند نکات و مسائل مورد ارزیابی و بیان قرار گیرند.

هر جا که نگاه آن‌ها اجازه می‌دهد و باورهای آن‌ها عبور می‌کند می‌توانند بارها و بارها یک موضوع کوچک را بزرگنمایی کرده و با نگاه کردن با تلسکوپ آن را مورد بازرسی قرار دهند اما هر جا به نفع باورهای آن‌ها نبوده و نخواهد بود سکوت می‌کنند.

 آنگاه‌که نفعشان و مطابق باورهایشان است با مشت‌های گره‌کرده به دنبال حق‌خواهی و آزادی‌طلبی بوده و اجازه نمی‌دهند که خود مردم با توجه به فاکتورهای موجود به دنبال حقایق واقعی در جامعه باشند.

 

جنجال‌های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی گاهی ربطی به باورهای عموم مردم ندارد بلکه افراد سازمان‌دهی شده و گروه‌های خاصی با پروپاگاندای رسانه‌ای و تزریق آنچه مدنظرشان است این افکار را به‌سوی خود جلب می‌کنند تا یک موضوع مانند زدن ماست بر سر یک بدحجاب را جنجال و شهید شدن یک غیور مرد برای دفاع از دختران سرزمینمان را بی‌اهمیت جلوه دهند. این را چطور تحلیل می‌کنید؟

عده‌ای از افراد و گروه‌ها و تحلیلگران تمایل عجیبی برای هدایت فکری جامعه دارند و حتی اجازه نمی‌دهند که خود افراد در زمینه‌های مختلف و متفاوت بتوانند سرمنشأ کاری باشند؛ مثلاً اگر بعضی از حرکت‌ها براساس تمایلات آن‌ها باشد آن را دنبال کرده و با بزرگنمایی آن را به نمایش درمی‌آورند ولی اگر خدای‌ناکرده اتفاقات و مسائل در جهت تمایلات و خواسته‌های آن‌ها نباشد آن‌وقت خواهیم دید که چه وقایعی در سکوهای خبری اتفاق می‌افتد.

بنابراین نباید افکار و ذهن خود را دربست در اختیار رسانه‌هایی قرار دهیم که افکار ویژه‌ای را دنبال می‌کنند و از مسیر و مکتب خاصی سرچشمه می‌گیرند بعضی از تفکرات موجود در جامعه هدایت فکری و ذهنی جامعه خود را به شکلی درمی‌آورند که موردقبول و انتخاب آن‌ها باشد در غیر این صورت اجازه نمی‌دهند حتی قضاوت‌های اولیه د ر جهت فراخور فکری و نگاه فرهنگی آن‌ها دربیاید.