تک‌تیراندازهای دشمن، روی برجک دیده‌بانی خودی

پشت پرده حمله به برنامه‌های موفق صداوسیما چیست؟

برخی مثل تک‌تیراندازهای دشمن که از قضا بر روی برجک‌های دیده‌بانی جبهه خودی نشسته باشند، کوچکترین تحرک مثبت، جدید و سالم در خط مقدم رسانه‌ای جبهه انقلاب را رصد می‌کنند و هدف قرار می‌دهند.

پشت پرده حمله به برنامه‌های موفق صداوسیما چیست؟
11167

علیرضا معینی نوشت: کمال تبریزی با آن سابقه، ژاله صامتی را نشانده و با آوازخانی او و صحبتهایش درباره رقص سعی می‌کند تیکه وایرال‌خور جور کند. قبلش هم از مازیار یا همان شهره لرستانی سابق خاطراتی از حمام زنانه بیرون می‌کشد. آن‌طرف‌تر، حامد آهنگی از حاجی فیروز تا جواد یساری را به رقص می‌کشد و برنامه‌اش را با قر و آهنگ پر می‌کند.
در ‌دست‌به‌مهره، یکی دیگر از برنامه‌های وی‌اودی شش بازیگر با هم بازی می‌کنند. چه بازی‌هایی؟ مثلا بیست سوالی. باورش سخت است اما واقعا کل برنامه چیزی نیست جز همین. بدون کوچکترین هیجان و خلاقیت خاص یا حتی غیر خاصی!

اما اینور ، در تلویزیون هم- اوضاع خیلی فرق نمی‌کند. خیلی خبری از رقص و خاطرات حمام زنانه نیست، اما شبکه‌ها را بالا و پایین که می‌کنی انواع و اقسام برنامه‌های ضعیف و متوسط را می‌بینی.
مسابقه کهکشان که با آن دکور چند ده میلیاردی، تبدیل شده به کمدی ناخواسته و به نظر می‌رسد به اشتباه از کنداکتور شبکه پویا افتاده به شبکه پنج.
شبکه چهار دارد برنامه سحرهای سال قبلش را تکراری پخش می‌کند.
شبکه یک بعد از افطار کارتون پخش می‌کند!
شبکه دو -احتمالا برای اولین بار در ده بیست سال گذشته- سریال نوروزی و رمضانی ندارد و بجایش فیلم هندی پخش می‌کند.
شبکه سه بعد از اینکه در برنامه شب عیدش با بیل سلبریتی ریخته بود توی قاب، باز آب ول کرده وسط برنامه سحرگاهی‌اش و فکر می‌کند آب‌بازی، جور هرگونه نیاز به خلاقیت و نوآوری نسبت به برنامه‌های سالهای قبل را می‌کشد.
در بقیه شبکه‌ها هم که بچرخی از همین دست برنامه‌های ضعیف و متوسط و تکراری و معمولی می‌بینی.

تا اینجا توصیف مجملی بود از ضعفهای صدا و سیما و وی‌اودی. ضعفهای قابل توجهی که هر کدام می‌تواند سوژه یک نقد باشند. (و البته اگر میخواستیم منصفانه بنویسیم باید توفیقات نوروزی و رمضانی رسانه ملی را هم می‌نوشتیم که کم نیستند اما خب فعلا ربطی به این نوشته ندارند)
اما عده‌ای هستند که از قضا این ضعفها را نقد نمی‌کنند. نه کاری به ضعفهای ساختاری برنامه‌ها دارند، نه از محتوای کثیف و چرک برخی تولیدات آزرده خاطراند و نه تولیدات ضعیف چهره‌های باتجربه و قدیمی شاخک‌های نقدشان را می‌جنباند، نه پولهای حرام شده برای دکورهای پر زرق و برق برنامه‌های سلبریتی‌محور به خشمشان می‌آورد.
در عوض، مثل تک‌تیراندازهای دشمن که از قضا بر روی برجک‌های دیده‌بانی جبهه خودی نشسته باشند، کوچکترین تحرک مثبت، جدید و سالم در خط مقدم رسانه‌ای جبهه انقلاب را رصد می‌کنند و هدف قرار می‌دهند.
از بین اینهمه برنامه‌ی ریز و درشت و ضعیف و قوی، بند می‌کنند به «محفل» که تلاش قابل قبول، سالم، درست و به اصطلاح درآمده‌ای در جهت برنامه سازی با موضوع قرآن و عمومی‌سازی مخاطب این دست برنامه‌هاست.
یا از همان قسمت یک و دو، «سید خندان» را که از اولین تلاشهای یک تیم محتوامحور طنز و سرگرمی‌ست می‌برند زیر ضربه و حتی فرصت نمی‌دهند چند قسمت بگذرد و بخشهای مختلفش را ببینند و بعد فحش دهند.
حزب‌اللهی‌ها را با چوب مخاطب نداشتن می‌رانند و با انگ برنامه ساختن برای خودشان مسخره می‌کنند ولی همزمان خواهان تعطیلی «جهان‌آرا»یی هستند که به رغم پخش در کم‌مخاطب‌ترین شبکه تلویزیون، پربیننده‌ترین برنامه گفتگومحور سیاسی‌ست.
برنامه دیگری را به این بهانه که چرا چادری‌هایش زیاد است مسخره می‌کنند و آن‌یکی را به جرم صراحت در نقد سلبریتی‌ها و براندازان. قبل از این هم سرود سلام فرمانده را با آن میزان مخاطب و جریان‌سازی و فراگیری در داخل و خارج زده بودند و قبلترش…
همان که بالاتر گفته شد: مثل تک‌تیراندازهای دشمن از بین همه اتفاقات ریز و درشت و تحرکات عرصه فرهنگ و هنر و رسانه، آنهایی را می‌زنند که کوچکترین بویی از انقلاب اسلامی داشته باشد و کمترین ردی از نوآوری و تلاش جدید و حداقل نشانه‌ای از تاثیرگزاری و مخاطب داشتن و تعداد کمی عوامل حزب‌اللهی در پشت دوربین.
وگرنه مطلقا کاری با تولیدات ضعیف و بد‌محتوا و پول‌حرام‌کن دیگر ندارند. با انقلابی‌ها هم تا وقتی داخل سنگر دارند خاک‌بازی می‌کنند کاری ندارند، اما تا کمی از پشت خاکریز بالا می‌کشند، سریع با قناصه می‌زنند! و تاسف‌آور آنکه این تک‌تیراندازها بر برجک‌های دیده‌بانی جبهه خودی جا خوش کرده‌اند!
این جریان را رصد کنید. ببینید کجا یکدفعه شروع می‌کنند به زدن و زیرسوال بردن و مسخره کردن. به چیزهای جالبی می‌رسید!