پشت پرده ایده نظامی بودن رئیس‌جمهور/ لولو اصلاح‌طلبان یا یک گفتمان عملیاتی

به گزارش جهت،ایده «رئیس‌جمهوری نظامی» از دو سال پیش با پیشنهاد محمدعلی پور مختار، نماینده اصولگرای مجلس دهم و حمایت چهره‌های تئوریکی چون ابراهیم فیاض یا میدانی مانند حسین الله‌کرم و دیگران مطرح شد. پورمختار معتقد بود که یک رئیس‌جمهور نظامی می‌تواند کشور را نجات دهد. او تأکید می‌کرد که رئیس‌جمهور منتخب در انتخابات ۱۴۰۰ […]

پشت پرده ایده نظامی بودن رئیس‌جمهور/ لولو اصلاح‌طلبان یا یک گفتمان عملیاتی

به گزارش جهت،ایده «رئیس‌جمهوری نظامی» از دو سال پیش با پیشنهاد محمدعلی پور مختار، نماینده اصولگرای مجلس دهم و حمایت چهره‌های تئوریکی چون ابراهیم فیاض یا میدانی مانند حسین الله‌کرم و دیگران مطرح شد. پورمختار معتقد بود که یک رئیس‌جمهور نظامی می‌تواند کشور را نجات دهد. او تأکید می‌کرد که رئیس‌جمهور منتخب در انتخابات ۱۴۰۰ باید سپاهی باشد. در این شرایط درحالی‌که حسین الله‌کرم ضرورت نامزدی سردارسلیمانی را مطرح می‌کرد محمد مهاجری فعال اصولگرا نیز هدف اصولگرایان از طرح این مبحث را تلاش برای نامزدی سردار سلیمانی می‌دید؛ اما خود سردار احتمال نامزدی در 1400 را رد کرده بود. درنهایت نیز با شهادت سردار سلیمانی، پرونده نامزدی او در انتخابات 1400 بسته شد اما پرونده نظامی بودن رئیس‌جمهور همچنان بازماند. ایده‌ای که جدی‌ترین مخالفانش اصلاح‌طلبان بودند.

ایده طراحان اولیه: رئیس‌جمهور نظامی اهرمی برای مقابله با جنگ اقتصادی
در آن سال‌ها طرح این ایده آن هم در شرایطی که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا برنامه فشار حداکثری خود را علیه ایران پیاده می‌کرد و تنش میان تهران و واشنگتن افزایش‌یافته بود به‌عنوان یک نیروی بازدارنده مطرح و برجسته شد. حامیان این طرح معتقد بوده و هستند در شرایط جنگ اقتصادی حضور یک نظامی بیش از یک غیرنظامی کارگشاست و در زمان جنگ اقتصادی کشور نیازمند یک کابینه جنگی است.

ایده‌ای که مدافعان سرسختی چون ابراهیم فیاض یا عباس سلیمی‌نمین هم داشت. فیاض جامعه‌شناس اصولگرا با دفاع از این ایده گفته بود که جامعه آماده پذیرش رئیس‌جمهور نظامی است. او در گفتگویی تأکید کرده بود: «رادیکالیسم در اروپا هم دارد رأی می‌آورد. حزب‌های راست‌گرا پیروز می‌شوند و این نشان می‌دهد که در آینده وقوع جنگ‌های نیابتی شدید می‌شود. لذا می‌خواهم بگویم آدم متناسب با این فضا باید بیاید سرکار که بتواند ایران را حفظ کند. بعد از مشروطه ایران را به سه منطقه تقسیم کردند، رضاشاه آمد و همه این‌ها را جمع کرد. در همین جمهوری اسلامی هم نظامی‌گری می‌آید و شوخی ندارد. البته معلوم نیست که حتماً آن فرد نظامی باشد بلکه ادبیاتش نظامی‌گری خواهد بود.»

فرق دیکتاتور خوب و رئیس‌جمهور نظامی
عباس سلیمی‌نمین که چندان نگران ظهور دیکتاتوری با حضور نظامیان در قدرت نبود و حساب «دیکتاتور خوب» را از رئیس‌جمهور نظامی جدا می‌کرد بر این نظر بود «دیکتاتور اگر قابلیت هم داشته ‌باشد در ابتدا می‌تواند منشأ حرکت شود اما درنهایت فاجعه به بار می‌آید اما این مسئله را نباید با حضور نظامیان خلط کرد؛ بنابراین شایسته نیست که ما با مشابه‌سازی‌ها درصدد تخریب برخی افرادی باشیم که نیروی نظامی محسوب می‌شوند چراکه یک نظامی می‌تواند هم دیکتاتور باشد و هم می‌تواند در چارچوب قانون عمل کند.»

با این‌ حال برخی اصولگرایان چون جواد منصوری نخستین فرمانده سپاه بر این نظر هستند که الزامی ندارد که با توجه به شرایط کشور حتماً یک رئیس‌جمهور نظامی سرکار بیاید. به گفته او، اگر مملکت بر اساس قانون اداره شود آدم باتجربه مناسب می‌تواند رئیس‌جمهور خوبی برای کشور باشد و الزاماً این‌طور نیست که رئیس‌جمهور نظامی یا شخصیتی روحانی باشد تا امور کشور سامان پیدا کند.

نظامی بودن رئیس‌جمهور باعث گرمی بازار انتخابات یا نفع اصلاح‌طلبان؟
درحالی‌که طرح موضوع نظامی بودن رئیس‌جمهور با افزایش فشار ترامپ بر ایران مطرح شد اما همچنان پس از روی کار آمدن جو بایدن نیز محور بحث انتخاباتی 1400 است که با انتقادات برخی اصولگرایان و موضع‌گیری تند اصلاح‌طلبان مواجه شده است.

به نظر می‌رسد با توجه به موضع‌گیری‌ها پیرامون این امر یکی از دوقطبی‌های انتخابات 1400 حول نظامی بودن یا نبودن رئیس‌جمهور شکل بگیرد. دو قطبی‌سازی که می‌تواند موجب گرم شدن بازار انتخابات و تهییجی شدن فضای انتخابات شود؛ اما طرح این بحث به‌غیراز این امر که می‌تواند تا حدی فضا را به سود اصلاح‌طلبان تغییر دهد در عمل هیچ نتیجه دیگری ندارد.

تجربه نشان داده نظامیانی چون شمخانی، قالیباف و رضایی در انتخابات گذشته نتوانستند نظر مردم را به خود جلب کنند. از دیگر سو به نظر می‌رسد مهم کارآمدی رئیس‌جمهور است و همان‌گونه که برخی کارشناسان سیاسی نیز می‌گویند نظامی بودن نمی‌تواند معیاری بر کارآمدی یک رئیس‌جمهور باشد و بیشتر یک نشانی غلط و منحرف ساختن افکار عمومی به موضوعی است که در فضای سیاسی موجود چندان مهم نیست.