هر چه رکیکتر، رسانهایتر؛
پاسخ به چرایی سر دادن شعارهای رکیک از نظر رسانهای
شعار، جزو لاینفک هر مطالبه جمعی است. در روزهای گذشته که شاهد حوادثی در کشور بودهایم تفاوت ادبیات شعارهای این دوره با دورههای گذشته؛ به طوری که بعضی از این شعارها امکان بازتاب در هیچ رسانهای را ندارند.
محمد رستم پور نوشت: این نوشته را نمیتوان با استناد شروع کرد. چرا که میزان رکیک بودن فحشهایی که موضوع بررسی است، تا جایی است که نمیتوان حتی آنها را نوشت. از این رو باید به پنداشتی که در ذهن مخاطب شکل گرفته ارجاع داد. مهم نیست فحاشان چه تعداد هستند یا فراوانی کاربرد دشنامها چه اندازه است، موضوع این است که این شنائت یا زشتی از کجا ریشه میگیرد؟
برخی فحاشی را از مختصات دهه هشتادیها میدانند و برخی نظام هنجاری یا ارزشی آنان را دارای گونهای از سیالیت میبینند که ضرورتا مرزبندی مشخصی با توهین ندارد. یعنی در نظر نسل جدید، باور به تخریب یا توهین به کلی تغییر کرده و از این روست که ادبیات و بیان آنها نیز تغییراتی شگفت داشته است.
گروهی فحاشی را ریشه در ناکامی و طردشدگی و گروهی نیز ریشه در خشم انباشتهای که به ویژه حاصل زیست مجازی است، میدانند. عدهای این واکنش را در برابر تبعیض و ستمگریهای رخ داده، طبیعی میخوانند و برخی نیز مطالعه آن را در شرایط کنونی به دلیل فقر پژوهشی، نارس میدانند.
به نظر میرسد جای بررسی و ریشهیابی این رخداد یا پدیده در نگاه جامعهشناسان، روانشناسان و حتی اهل سیاست و فرهنگ وجود دارد. اما در دورانی که مرجعیت رسانهای به هیچ نوع از رسانهای، چه تلویزیون و خبرگزاری و چه شبکههای اجتماعی و بسترهای خدماتی، تعلق نمیگیرد؛ شکلگیری چنین زشتی و رکیکگویی بیسابقهای از نظر رسانهای قابل تبیین و توضیح باشد.
رکیک گویی، رسانه معترضان دانشجویی شده. آنان گمان میکنند هم به دلایل سیاسی و هم به دلایل رسانهای، صدایشان به جایی نمیرسد. این بیصدایی، فقط به دلیل طردشدگی اجتماعی یا محرومیت سیاسی نیست. رسانهها آنقدر تکهتکه و پرشمار و شکسته شکسته شدهاند که ورودی کلاسیک اعتراضی را برنمیتابند.
رکیکگویی، هم محتواست و هم ابزار برای آنکه تندی و تیزیاش، هم سیستم را وادار به واکنش کند و هم شاخکهای همه گونه رسانهها را حساس کند.
رسانهای که دیده نشود، بازتاب نداشته باشد، کلیک نخورد، خوانده نشود؛ رسانه نیست. رسانه باید خود را برساند، پیام خود را، خبر خود را، تحلیل خود را و از این نظر است که معترضان دانشجویی برای آنکه هویت و کارکرد خود را بازستانند و جایگاه پیدا کنند، به رکیکگویی روی آوردهاند. این معنا فراتر از آن است که میخواهند دیده شوند. «دیده شدن» در ضمن خود یک معنای هویتی دارد. آنچه اینجا در حال رخ دادن است، حاوی یک معنای ارتباطی است.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.