وقتی دشمن، قدرت را شکست جا میزند!
در آستانه تحولات حساس منطقهای، گالانت، وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی با بیانیهای نمایشی علیه ایران، تلاش کرد تصویر فروپاشی جبهه مقاومت را القا کند. اما ورای این ادعاها، شواهد نشان میدهد این بیانیه بیش از آنکه از اقتدار سخن بگوید، فریادی از ترس، شکست و بنبست راهبردی اسرائیل است.
به گزارش جهت پرس؛ محمدرضا علیخانی_ در ادامه جنگ ترکیبی رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت، وزیر دفاع سابق اسرائیل با بیانیهای پرهیاهو تلاش کرد تصویری مخدوش از قدرت ایران ارائه دهد.
روایتی از عملیات روانی صهیونی علیه جمهوری اسلامی ایران
خبر این است؛ در آستانه مرحلهای حساس از تحولات منطقه، گالانت، وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی، بیانیهای بلند و صریح خطاب به جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد. بیانیهای که با ادعای تسلط بر اطلاعات داخلی، تحلیل قدرت منطقهای ایران و پیشبینی آینده آن همراه بود. اما در ورای لحن نظامی و ادعاهای دروغین، این متن بیش از آنکه بازتاب قدرت باشد، آینهای از ترس و بنبست یک رژیم بحرانزده است؛ نمایشی کلاسیک از یک عملیات روانی تمامعیار.
اما پرسش اینجاست:
آیا ایران واقعاً در موقعیتی آسیبپذیر قرار گرفته است؟
آیا ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی توانسته بازدارندگی نظام را تضعیف کند؟
و مهمتر از همه، آیا نظام جمهوری اسلامی، با وجود فشارهای داخلی و خارجی، گزینهای جز عقبنشینی ندارد؟
برای پاسخ به این پرسشها، باید ابتدا لایههای روانشناختی و ارتباطاتی بیانیه گالانت را واکاوی کنیم.
گالانت در بخشی از بیانیهاش با لحنی قطعی ادعا میکند:
«زرادخانه حزبالله ویران و با فرماندهانش دفن شده است. حماس خنثی شده است. اسد رفته و جانشینش مسیر دیگری را انتخاب کرده است. کشورهای خلیج اکنون علیه شما متحد شدهاند، نه با شما. عراق بر تسلط شما مقاومت میکند. منطقه پیش رفته است.»
این گزارهها نمونهای روشن از چارچوببندی روایت (Narrative Framing) هستند؛ تکنیکی در علوم ارتباطات که در آن واقعیتهای پیچیده، به شکلی هدفمند بازتعریف میشوند تا ذهن مخاطب به برداشت مطلوب گوینده سوق پیدا کند. در اینجا، هدف القای این تصور است که ایران، جبهه مقاومت و سرمایهگذاریهای منطقهایاش دچار فروپاشی شدهاند؛ در حالی که واقعیات میدانی، از غزه تا جنوب لبنان، حکایت از توازنسازی قدرتمند ایران در برابر دشمن دارد.
در ادامه، گالانت با اشاره تلویحی به ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی، وضعیت جدیدی را ترسیم میکند که پس از آن، پاسخهای سخت و چندلایهای از سوی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. از طوفان الاقصی به اینسو، زنجیرهای از ترورهای هوشمندانه علیه چهرههای کلیدی جبهه مقاومت و نخبگان نظامی جمهوری اسلامی رخ داد که در پاسخ، جمهوری اسلامی با حملات موشکی و پهپادی، عملیاتهای سایبری و پیامهای مستقیم راهبردی، وارد فاز بازدارندگی فعال (Active Deterrence) شد.
گالانت سپس به مرحلهای مهم از عملیات روانی ورود میکند؛ جایی که با لحنی تهدیدآمیز میگوید:
«وقتی در حال بررسی گام بعدی هستید، به این فکر کنید که چگونه ما میدانیم مردم شما کی هستند، چه جایگاهی دارند و کجا زندگی میکنند…»
این بخش، نمونهای کلاسیک از بازدارندگی روانی از طریق برتری اطلاعاتی (Psychological Deterrence through Intelligence Superiority) است.
در اینجا، دشمن تلاش میکند تا با القای اشراف کامل بر ساختارهای اجتماعی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی، ذهن تصمیمگیران را دچار تردید و اضطراب کند. این تاکتیک، همزمان دو کارکرد دارد:
اول، بزرگنمایی تهدید (Threat Amplification) از طریق اغراق در تواناییهای اطلاعاتی، و دوم، القای شکاف درونی (Internal Fracture Induction) بهمنظور بیاعتماد کردن مسئولان به یکدیگر و فرسایش روحیه ملی.
اما نقطه اوج عملیات روانی گالانت، در طراحی ساختگی یک «سهراهی» بهظاهر منطقی است:
او ادعا میکند ایران فقط سه انتخاب دارد: بازسازی متحدان منطقهای، تسریع در برنامه هستهای یا رها کردن مقاومت و تمرکز بر رفاه داخلی.
این ساختار، نمونهای از معماری تصمیمسازی تحمیلی (Choice Architecture) و گزینهسازی جعلی (False Choice) است؛ تکنیکی که تلاش میکند دیگر گزینهها را یا نادیده بگیرد یا پرهزینه جلوه دهد، تا مخاطب تنها یک مسیر «عقلانی» پیش رو ببیند: تسلیم.
حرف آخر؛ بیانیه گالانت، اگرچه با ظاهری محکم ارائه شد، اما در باطن آن، اضطراب، بنبست راهبردی و آشفتگی شناختی یک رژیم در حال افول فریاد زده میشود؛ رژیمی که شکستهای پیدرپی در غزه، آشفتگی داخلی، فرسایش اعتبار بینالمللی و ناتوانی در مقابله با پاسخهای ایران، او را به سمت قلمفرساییهای نمایشی کشانده است. واقعیت آن است که نه پروژه ترور، نه جنگ اطلاعاتی و نه این بیانیههای اغراقآمیز توان کاستن از قدرت منطقهای، عمق راهبردی و ظرفیت بازدارندگی جمهوری اسلامی را ندارند. برعکس، پاسخهای مقتدرانه ایران در ماههای اخیر، چه در عرصه میدانی، چه در حوزه سایبری و چه در صحنه دیپلماتیک، نشان داده که این نظام همچنان بازیگر اصلی تحولات منطقه و فراتر از آن است.












نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.