وظیفه ملی کتاب

برای انجام وظیفه کتاب در تمدن‌سازی و نهضت پیشرفت فرهنگ باید با کمک دانشگاهیان، دانشجویان، آموزگاران و صاحب نظران سخن‌سنج و کتاب‌شناس، راه دانش پژوهی و سخن پروری را برای نسل جوان به عنوان بخشی از هویت باوری ملی و وظیفه ملی هموار و متناسب با زمانه بازتعریف کرد.

وظیفه ملی کتاب

به گزارش جهت پرس؛ کتاب فارغ از آنکه محصولی از جنس چوب یا سنگ باشد یا اینکه واژه آن از ریشه عربی «کتب» به معنای نوشتن آمده است؛ مفهومی وسیع‌تر به گسترای تاریخ بشر دارد.

کتاب از زاویه آنچه در بر دارد، گنجینه ارزشمند انسانی و ثروت بی‌نظیر بشری است که خاطرات و مخاطرات، دانش‌ها و بینش‌ها، نهان و آشکار جسم و جان انسان و روزگاران او را در قالب مادر هستی ساز تمدن پرورانده است.

از زمانی که بشر نوع ارتباطات اجتماعی خود را از زبان سخن و گفتار شفاهی به سمت و سوی خط و مضامین نوشتاری هدایت کرد می‌توان گفت که در واقع جهان‌بینی ذهن و اندیشه خود را به شکل واژه‌های قراردادی الفبایی و عبارات معنادار و معناساز خطوط ثبت کرد و مسیر انتقال خواسته‌های خود را تسهیل بخشید. از اینجا دیگر انسان مسئولیت هر سخن و کلام، هر گفتار و نوشتار و هر آنچه را که محصول تولید فکر و اندیشه خود بود هم پذیرفت.

حکیم نظامی گنجوی، شاعر بلند آوازه پارسی گوی پارسی زبان، پارسی دان پارسی بان در منقبت سخن زیبا سروده است.

جنبش اول که قلم برگرفت/ حرف نخستین ز سخن درگرفت

پرده خلوت چو برانداختند / جلوت اول به سخن ساختند

بی‌گمان دروازه ارتباطات ملت‌ها با یکدیگر از گذرگاه سخن‌گاهی و سخندانی بوده است. سخن‌های خوب و ماندگار در میان اعصار و قرون متمادی، مسیر خود را درنوردیده‌اند؛ تا امروز با همان کیفیت و چه بسا با پیوست‌های گفتمانی و پیشرانی در کلام‌های دیگر و بیان‌های دیگر شکوفا شده‌اند.

راستی این سخنان گران‌مایه و ارزشمند را کدام کشتی بی‌ناخدایی از دل امواج متلاطم روزگاران به ساحل امن امروز ما رسانیده است؟ آیا این کشتی مستحکم و توفان شکن جز کتاب بوده است؟ حال این پرسش اساسی در برابر هوش و گوش ما امروزیان است که در روزگار معاصر که جهان پرشتاب و بی‌عنان، دانش افزایی و دانش گستری می‌کند؛ تولیدکنندگان سخنان و آثار جاویدان و راهگشای برای حال و آیندگان رضایت بخش است؟ چگونه می‌توان به وظیفه کتاب در تمدن‌سازی و نهضت پیشرفت فرهنگ سخن پایه که میراث‌دار آن هستیم، رختی نو پوشاند و بختی سزاوار آرزو کرد؟

به نظر می‌رسد باید پاسخ به این پرسش اساسی را در قالب یک «وظیفه ملی برای کتاب» تحلیل و بازنمایی کرد. وظیفه‌ای که حکمرانی سخن پایه و کتاب پایه را به عنوان کارکرد توسعه‌گرا برای جامعه امروز ضروری می‌کند. تا آنجا که بدانیم و بخواهیم که کتاب‌هایمان را بیفزاییم نه حجم کاغذهایمان را در کتابخانه‌ها زینت ببخشیم. جانمایه کتاب را بشناسانیم نه رخ نامه کتاب را بازخوانی کنیم. به یقین برای این امر مهم باید با کمک دانشگاهیان، دانشجویان، آموزگاران و صاحب نظران سخن سنج و کتاب شناس، راه دانش پژوهی و سخن پروری را برای نسل جوان به عنوان بخشی از هویت باوری ملی و وظیفه ملی هموار و متناسب با زمانه بازتعریف کرد.