پایگاه خبری تحلیلی جهت پرس

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
منتشر شده در 19 فروردین 1400
در سرویس

به گزارش جهت،  محمد رستم پور کارشناس سیاسی در یادداشتی نوشت: فقدان ساختار حزبی در ایران، سبب شده جریانات سیاسی هیچ سازوکار آشکاری برای جذب نیرو، تربیت نیروی سیاسی، دریافت مطالبات و نظرات افراد جامعه و به تعبیر کامل‌تر، کنشگری سیاسی نداشته باشند. از جمنای اصولگرایان تا شعسای اصلاح‌طلبان، مجموعه‌ گفتگوهایی هستند نزدیک انتخابات تا فضای تبلیغات را روشن کنند. تا اینجا چندان به ضرر جامعه نیست اما اینکه ندانیم احمدی‌نژادِ برآمده از انتخابات ۸۴ و روحانیِ پیروز شده در انتخابات ۹۲، به چه گروه و جریانی تعلق دارند و باید اشکالات و ایرادات آنان و دولت‌هایشان را به پای چه کسی نوشت و از چه گروهی مطالبه کرد، سبب می‌شود در سیاست همیشه در جا بزنیم و جز در ایام انتخابات، سیاست‌زدگی متن تعاملات و گفت و شنودها باشد.

به صورت مشخص، صرف نظر از آنکه در مورد چرایی و کارآمدی وحدت یا اجماع در انتخابات سخن بگوییم؛ اصولگرایان در بیست سال اخیر دو الگو را رهگیری کرده‌اند که در انتخابات ۱۴۰۰ به هیچ یک نمی‌توانند دست بزنند. اولی، تجمع بر مدار یک پدر یا پدرخوانده بوده که بتواند بر مبنای شیخوخیت حاصل شده از سن یا تجربه، نظرات را جمع کند و میان آنان وزن‌دهی کند. این الگو به صورت مشخص توسط مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی پیگیری و دنبال می‌شد. در انتخابات مجلس هفتم، اصولگرایان را با پوسته و نمای جدید به بهارستان رساند و کم و بیش میان دولت‌ احمدی‌نژاد و طیف متنوع اصولگرایان موازنه ایجاد کرد اما در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به صورت ناامیدکننده‌ای به بن‌بست خورد و با درگذشت او و نبود شخصیت کاریزماتیک و ذی‌وجوه جانشین و همچنین سر بر آوردن گرایشات جدیدی که این مدل از اجماع‌سازی را نمی‌پسندیدند، به محاق رفت.

الگوی دوم، ساخت یک ترکیب شورایی یا ائتلافی از همه گروه‌ها و جریانات بود که در انتخابات ۹۶، نیامده به بار ننشست و تا مدت‌ها، مورد اشکال و حتی تمسخر نخبگان و حتی بدنه اصولگرایی قرار گرفت. جمنا، یک شوخی تلخ اصولگرایان نام گرفت تا پراکندگی و تفرقه اصولگرایان را اثبات کند و البته نبود شیوخ یا پدرخوانده‌ها را یادآوری سازد.

اما اینک در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ و به ویژه با گذشت تقریباً یک سال از روی کار آمدن مجلس یازدهم و آشکار شدن افتراق‌های پارلمانی، پرسش این است که اصولگرایان به وحدت خواهند رسید؟ اگر آری، با چه سازوکاری و اگر خیر، چرا؟ برخی گروه‌ها به ویژه طرفداران سعید جلیلی از آنجا که مطمئنند او در عین صلاحیت، هیچ‌گاه گزینه اجماع نخواهد بود، اجماع را از اساس نفی می‌کنند. طرفداران قالیباف، نمی‌توانند به وحدت بیندیشند، چرا که شخص او در راه‌اندازی نواصولگرایی باور داشت وحدت مسأله نیست و البته طرفداران سعید محمد نیز گمان کرده‌اند می‌توان ۸۴ را تکرار کرد، حتی بدون وحدت.

چه کسی نامزد نهایی اصولگرایان خواهد بود؟ جز آیت الله رئیسی، هیچکس. در نبود او، با «نامزدها» روبروییم نه «یک نامزد». هنوز ثبت‌نام کاندیداها آغاز نشده، زد و خورد اطرافیان کاندیداها به شکل فضاحت‌باری شروع شده. آنان گمان می‌کنند مشارکت در انتخابات پیش رو، حداقلی است و کاندیدای آنان، شانس بالاتری برای پیروزی دارد و به دلیل اشتراک در سبد رأی، از هم‌اکنون به جان هم افتاده‌اند و کوشش دارند کاندیدای خود را در کلیشه منجی وضع ویرانه اقتصادی و سیاسی امروز جامعه و در قامت شرایط و مطلوبیت‌های مد نظر رهبر معظم انقلاب بتراشند.

اگر رئیسی نیاید، در معرکه زد و خورد یا جنگ بقای کاندیداهای اصولگرا، کاندیدایی که بتواند خود را بیرون از دعوا و نبرد قدرت و سیاست‌زدگی نشان دهد؛ وزن بیشتری خواهد داشت. حتی اگر نمای کاملی از «نه به روحانی» نباشد.

اشتراک گذاری :
jhtp.ir/117278

اخبار پیشنهادی

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار ویژه

تبلیغات

اخبار جدید

شبکه های اجتماعی