جهت در گفتگو با دکتر ابهری، رفتارشناس اجتماعی اتفاقات این روزها را تحلیل میکند
نسل جدید انرژیهای نهفته دارند/ اینستاگرام را دوست دارند چون میخواهند دیده شوند/ نیاز به راهکارهای گفتمانی داریم/ آشوبطلبی مشکلی را حل نمیکند
رفتارشناس اجتماعی ضمن تأیید نادیده انگاری جوانان در برخی وجوه میگوید: در خیابان هیچ مشکلی حل نمیشود و هرکس بگوید ما این مشکل را در خیابان حل میکنیم دشمن جوانان ما و امنیت و رفاه جامعه و کشور است.
آشوب و اغتشاشات اخیر در کشور به بهانه فوت مهسا امینی تحلیلهای بسیاری در پی داشت؛ یکی از این تحلیلها به ارزیابی دهه هشتاد و نودیها یا آنچه در اصطلاح به آنها اطلاق میشود یعنی نسل زد یا نسل وب و بزرگشده در فضای مجازی بود. نسلی که نه کار و درس دارند نه انقلاب و جنگدیدهاند. برای بررسی بیشتر این مهم پای صحبتهای دکتر مجید ابهری، آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی نشستهایم. این مصاحبه را پیش رو دارید.
جناب ابهری! پیرو فوت مهسا امینی و اتفاقات اخیر تحلیلهای مختلف اجتماعی ارائه شد که سه محور اصلی داشت یکی از آنها بیتوجهی و نادیده گرفتن طبقه متوسط بود دیگری نادیده گرفتن دهه هشتادیها و نودیها و به عبارتی نسل Z که عنوان میکنند که نه کار میکنند و نه درس میخوانند و دیگری نادیده گرفتن زنان بود؛ نظر شما در مورد این محورها چیست و آیا واقعاً این 3 گروه نادیده گرفتهشدهاند؟ یا صرفاً حس نادیده گرفته شدن داشتند؟
اعتراضات اخیر با توجه به شرایط داخلی و منطقهای و بینالمللی باید از چند جهت موردتوجه قرار گیرد. از نگاه رفتارشناسی اجتماعی و سیاسی در سال 88 و 98 اگر به خواستههای نوجوانان و جوانان و جامعه توجه میشد و مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته و حتی بخشی از آنها به اجرا درمیآمد، امروز با این مسائل مواجه نبودیم.
از نگاه رفتاری نسلهایی که امروز در خیابانها مشاهده میشوند نسلهایی هستند که نه در پیروزی انقلاب و نه در جنگ حضورداشتهاند بلکه نسلهایی از دهه 70 و 80 و 90 هستند؛ کسانی که پدر و مادر آنها وظیفه رنگین نمودن سفرههایشان را بر عهده دارند و آنها در سفره آماده حاضرشده و رفتهاند. ازاینجهت به آنها نسل Z میگوییم که آنها نه در حال تحصیل هستند و در حال زحمت، 2 یا 3 سال بهصورت آنلاین محصل بودهاند و غیرحضوری درسخوانده و به کلاس بالاتر رفتهاند.
از جهت دیگر نیز نه تخصص و نه اشتغالی دارند لباس و غذایشان آماده بوده و دچار انرژیهای نهفته گشتهاند. از نگاه دیگر ازلحاظ هیجانهای رفتاری طیف سنی یادشده نیازمند تخلیه انرژی هستند، اگر به ورزشهای موردعلاقه و توجه آنها نظری بیاندازیم، ورزشهایی از جمله جامپینگ و غواصی و کایتسواری و امثال آنها همه و همه در زمینه هیجانآوری و تخلیه آن به اجرا درمیآید.
وقتی خانواده و نهادهای مسئول و متصدی امکان تخلیه انرژی را برای آنها فراهم نکنند آنها به دنبال تخلیه انرژی خود میروند و همچنین اگر ما به آنها الگوهای رفتاری ارائه نکنیم خودشان بر اساس نیازهای غریزی به دنبال پیدا کردن الگوهای رفتاری رفته و سلبریتیها را به عنوان نمادهای اخلاقی خود انتخاب میکنند. با توجه به مجموعه نکات گفتهشده و از طرفی با توجه به فشار اقتصادی که به جامعه و اینگونه افراد وارد میشود و ازیکطرف جوانان در اینستاگرام صفحه بچه پولدارها را ایجاد کرده و سبک زندگی لوکس و گرانقیمت خود را نشان میدهند، درحالیکه اکثریت 95 درصدی حتی قادر به رفتن به یک سینما نیستند. این فاصله طبقاتی و تبعیضها که ناشی از رانتخواری و کسب درآمدهای نامشروع و نجومی میباشند باعث میشوند جوانان نسبت به نداشتههای خود تحریکشده و اینگونه خلاء ها را در جامعه به نمایش بگذارند.
متأسفانه شعارهای آنها نیز لاکچری میباشد. زن، زندگی، آزادی مگر در زمان ما تا به امروز نبوده است حالا وضع ظاهری آنها کمی تفاوت داشته اما زنان در دانشگاه و اتاقهای عمل و اداره جات و … حضور فعال داشته و مثبت جامعه بوده و هستند؛ بنابراین شعارهایی که از سوی آنها داده میشود نسبت به دیگر شعارها لاکچری بهحساب میآید. مگر مردم تابهحال زندگی نمیکردند اما با دشواری در مورد آزادی همسخنان زیادی هست که باید گفت؛ بنابراین ملاحظه میکنید که اگر درد مردم و درد جامعه در این عزیزان بود باید نانوآب و اجاره مسکنهای کمرشکن و مهاجرت از شهرها به شهرهای کوچکتر و روستاها مطرح میشد، نه اینکه شعارهایی داده شود که از اروپا برای ما تولید و صادر میگردد.
در این میان از نظر تخصص خود یعنی رفتارشناسی که 40 سال است عمر و جوانی خود را در پژوهشهای میدانی و نظری در آن مصرف نمودهام باید عرض کنم که امروز ایران موردتوجه دشمنان و برخی از همسایگان اطراف ما قرار دارد. برخی از این همسایههای نامناسب قصد تجزیه کشور ما را دارند به همین دلیل در یکی از سفرهایی که به شهرهای غربی نموده بودم با چشمانم دیدم که پرچم برخی از کشورهای همسایه مانند اقلیم کردستان در دست افراد بود. اگر تظاهرات و اعتراضات در کشور ایران است پرچم برخی کشورهای دیگر در دست برخی افراد چه میکند؟ قصد تجزیه ایران را دارند و پای تجزیه آن ایستادهاند. از طرف دیگر قدرت ایران به جایی رسیده که 22 مین قدرت نظامی و اقتصادی در منطقه و آسیا گردیده بنابراین باید این کشور مورد تنبیه قرار گیرد و چه تنبیهی بیشتر از این که فرزندان آن را تحریک کرد و دنبال نخود سیاه فرستاد، چراکه در حال حاضر باید با منطق با دولت صحبت کرد و رفتار کرد.
گرانی توان مردم را به پایان رسانیده و فشارهای اقتصادی همچنین، بیکاری جوانان تحصیلکرده در هر خانه لااقل در هر خانه یک یا دو فرزند دارای تحصیلات بالاتر از لیسانس بیکار گوشهای از خانه نشستهاند و دچار افسردگی گردیدهاند؛ مشکلات ما اینها هستند که در مورد آنها هیچکس نهحرفی میزند و نه دلیلی میاورد؛ بنابراین باید کسانی که در جامعه ما دارای آبرویی هستند و نه سلبریتیها که فکر جیب خودشان را دارند و به فکر حسابهای بانکی و پاسپورت و گرین کارتهای خود هستند؛ بلکه کسانی که دلسوز و نخبه در جامعه هستند و باید بین دولت و جوانان قرار گیرند و بهصورت مسالمتآمیز خواستههای آنها را منعکس نموده و راهکارها را نیز ارائه دهند. در غیر این صورت آشوبطلبی و شکستن و کشتن و زندان کردن نه هیچ مشکلی را حل میکند و نه تابهحال حل کرده و نه گرهی از گرهها باز میکند.
یعنی دشمن بهصورت نامحسوس سعی دارد به جوانان القا کند که شما نادیده گرفتهشدهاید و باید وارد میدان شوید؟
تقریباً بله؛ ولی اینطور نادیده گرفته نشدهاند مگر جوانی خواسته دانشگاه برود و جلویش گرفتهشده؟ ولی نادیده از نظر نشاط اجتماعی گرفتهشدهاند، نادیده ازنظر منطقی گرفتهشدهاند جوانان ما و باید به حرف جوانان گوش کرد. در این دوره نیز مانند سال هشتاد و بعدازآن اگر باز به حرف جوانان گوش نکنیم و مشکلات لای زخم شده و در اعتراضات بعدی دیگر نمیشود مهاری بر آن گذاشت و آتشفشان گرسنگی و هیجانها دیگر سر به طغیان خواهد برداشت.
آیا این نادیده گرفته شدن مختص به ایران است یا بهطور کل در کل دنیا چنین چیزی وجود دارد و آیا راهکاری برای دیده شدن و مطرحشدن این گروه و گروهها وجود دارد و تجربههای جهانی و نظری چه میگوید؟
در تمام دنیا گفتمان بهعنوان یک راهکار در دانشگاهها و مدارس وجود دارد. اینجانب بیشتر از 40 کشور را در قبل و بعد از انقلاب دیده و به آنها سفرکردهام، در برخی از کشورها جوانان جایگاه ویژهای داشته و البته باز آزادی آنچنانی ندارند که هر کاری دلشان خواست انجام دهند. متأسفانه در کشور ما نیز جوانان را به شکلی نادیده گرفتهاند که عرض میکنم. باید به جوانان فرصت دیده شدن داد علت اینکه اینستاگرام به این شدت در جامعه موردتوجه قرارگرفته به این خاطر است که جوانان احساس میکنند که شعری نوشته و عکسی میگذارند و لایک میگیرند. فرزندان ما نه در خانواده و نه در اجتماع و نه در مدارس و … جایگاهی برای دیده شدن ندارند و باید آنها را دید و به قول سپهری چشمها را باید شست و دوباره دید و به حرفهای آنها گوش کرد. باید از کارشناسان و نخبههای اجتماعی و رفتاری دلسوز دعوت شود تا وارد میدان شوند و آنان که به هر دلیل به کنار گذاشتهشده و یا راندهشدهاند باید گفت که برگردند و این مشکلات را حل کنند و یقین دارم که آنها نیز با صمیمیت و صداقت خواهند پذیرفت.
چطور میتوان یک فرآیندی برای شنیده شدن این تحلیلها تدارک ببینیم که آیندهنگرانه و پیشگیرانه باشد و نه کف خیابان؟
در خیابان هیچ مشکلی حل نمیشود و هرکس بگوید ما این مشکل را در خیابان حل میکنیم دشمن جوانان ما و امنیت و رفاه جامعه و کشور است. باید این مسائل در کرسیهای آزاداندیشی که قرار بود سالهای قبل گذاشته شود و در زمان تولد جوانمرگ شد بیان گردد. قرار دادن کرسیهای آزاداندیشی و ایجاد گفتمان و آزادی بعد از گفتمان میتواند راهگشای حل این مشکلات باشد وگرنه هرکسی در خیابان به دنبال آزادی و یا تکامل و رشد فکری باشد یقیناً یا اشتباه میکند و یا غرض دارد.
این اغتشاشات چه تأثیری روی امنیت اجتماعی جامعه داشته آقای دکتر؟
متأسفانه اینگونه حرکات باعث سوءاستفاده دشمنان میگردد آنهایی که در انتظار آشوب و بلوا نشستهاند تا یا به اهداف مادی و غارتهای خود برسند و یا به تسویهحسابهای شخصی و خصومتهای بین گروهی و بین فردی خود برسند و یا کشور را از مسیر وادار به توقف کنند.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.