سفر «بشار اسد» رییس جمهور سوریه به مسکو را باید از جهت قریب الوقوع بودن برگزاری نشست چهارجانبه مسکو با حضور روسیه، ایران، ترکیه و سوریه دانست. طرحی که بوگدانف معاون وزیرخارجه روسیه چند هفته ایست بدنبال اجرای آن میباشد. سفر رؤسای دستگاه اطلاعاتی ترکیه و سوریه به مسکو و سپس سفر امیرعبدالهیان به آنکارا و دمشق از همین رو میباشد. حال یک روز پس از تماس تلفنی لاوروف و امیرعبدالهیان، بشار اسد برای دومین بار در ده سال اخیر به مسکو سفر کردهاست که دستور کار آن مرتبط با نشست چهارجانبه مسکو میباشد. نشستی که قرار است در حال حاضر بین معاونین وزرای خارجه این چهار کشور (بوراک آکجابار، بوگدانف، اصغر خاجی و محمد سوسان) برگزار شود.
میتوان گفت که در حال حاضر سه نسخه از «جغرافیای غرب آسیا» وجود دارد.
۱- «غرب آسیای چینی» که نسبت به انرژی معنا میشود و بخشی از آن را در تنشزدایی بین ایران و عربستان بواسطه چین در روزهای گذشته دیدیم. این الگو قرار است با حضور ایران در شورای همکاری خلیج فارس وارد عرصهای نوین شود.
۲- «غرب آسیای روسی» که انگاره امنیت نسبت پررنگتری در آن دارد. در روزهای گذشته زمزمه نشست چهارجانبه بین ایران، روسیه، ترکیه و سوریه به گوش میرسد. این نسخه از غرب آسیا که تکمیل کننده نسخه چینی آن است به نظر میرسد که شتکهای محکمتری از آن بر روی کشور عراق و دولت سودانی برخورد کند. نکته جالب اینکه «ایران» نقطه اتصال غرب آسیای چینی و روسی است.
۳- در نهایت «غرب آسیای آمریکایی» یا همان «ناتوی عبری-عربی» که در نشست نقب با محوریت امارات و اردن شکل گرفت؛ ناتوی عربی در برابر نقش منطقهای ایران و پس از به بن بست رسیدن برجام مورد توجه بایدن و بلینکن قرار گرفت و با نپیوستن عربستان به آن و نیز استقبال ضعیف بنسلمان از بایدن در ریاض دچار ضعف شد.