مشکل شما کارنامه است نه قلنبه سلنبه حرف زدن

عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت و معاون وزیر خارجه در دولت خاتمی گفت: با تصمیم‌های بزرگ می‌توان تغییر کرد.

مشکل شما کارنامه است نه قلنبه سلنبه حرف زدن
214278

به گزارش جهت پرس؛ محسن امین‌زاده در نشست گروه آموزش مشترک احزاب اصلاح‌‎طلب گفته است: «سفارتخانه‎های روسیه و آمریکا هرکدام هزار تا کارمند دارد، سفارتخانه چین هم همین‌طور. به همدیگر بد و بیراه می‌گویند، همدیگر را تهدید می‌کنند، قهر می‌کنند و رئیس‌جمهور می‌آید کلی تلاش می‌کند با تعرفه‌های جدید روابط اقتصادی را ببندد، تحریم‌های اعلام‌ نشده را انجام می‌دهند و روابط آنها به مشکل هم می‌خورد اما با همه اینها، روابط را تعطیل نمی‌کنند. سیاست خارجی جزوی از قدرت ملی کشور است.»

وی افزود:«ما تجربه‌های خیلی روشنی در سیاست خارجی داشتیم، در پایان جنگ ایران و عراق، قطعنامه ۵۹۸ به همان اندازه اهمیت داشت که مقاومت رزمنده‌های ما در جبهه اهمیت داشت. تازه اگر بهتر عمل کرده بودیم می‌توانستیم قطعنامه بهتری هم داشته باشیم اما همانی که داشتیم پایان‌دهنده بود، در واقع دیپلماسی، پایان‌دهنده تهدیدها و سازنده فرصت‎ها است.

امین‌زاده گفت: ایران باید اقتدار اقتصادی پیدا کند و اقتدار اقتصادی ایران با خودکفایی امکان ندارد. این رویای عجیب و غریبی است که هیچ پایه و اساسی ندارد. کاسبان تحریم، کاسبان واقعی هستند و اقتصاد ایران در اختیار کسانی قرار گرفته است که از قاچاق منتفع می‌شوند، از قاچاقچی‌گری منتفع می‌شوند، از تجارت پنهان منتفع می‌شوند، از تحریم ایران منتفع می‌شوند.

معاون اسبق وزارت خارجه در پاسخ به سؤالی درباره استفاده از اسنپ‌بک از طرف اروپایی‎ها گفت:«نه ماه فرصتی که برای اروپایی‌ها هست، اروپایی‌ها حتماً به فرصت اسنپ‌بک توجه می‌کنند وگرنه دو کشور اروپایی فرانسه و انگلیس می‌توانند تمام تحریم‌ها را برگردانند و پرونده ما را در شورای امنیت فعال کنند. آنها حتماً به این نکته توجه دارند و سعی می‌کنند ایران را به شرایطی که آنها انتظار دارند نزدیک کنند.»

وی در ادامه افزود: «اگر ما کار خودمان را درست انجام دهیم ترامپ ممکن است چه بلایی سر ما بیاورد؟ معتقدم که ترامپ هنری بیشتر از بایدن برای ما ندارد. اگر گره خوردیم تقصیر خودمان است، دیپلماسی یک صحنه بسیار پرفراز و نشیب و پرتحرک است. حتماً می‌شود راهی پیدا کرد و با آمریکا تفاهمی کرد، بدون اینکه تحقیر بشویم، اما باید آن راه را پیدا کرد و این نیاز به دیپلماسی پیچیده‌ای دارد.

امین‌زاده در بخش دیگری در واکنش به این موضوع که «ممکن است افرادی بیایند و از امروز تصمیم بگیرند که متفاوت بیاندیشند و ارتباط‌شان را با جهان درست کنند»، گفت: «بستگی به این دارد که حکومت این کار را انجام می‌دهد یا خیر؛ البته ما باید آرزو کنیم که حکومت تصمیم بگیرد چنین روالی را داشته باشد اما خیلی از جاهای دنیا، با تصمیمات بزرگ تغییر کرده است.»

اظهارات آقای امین زاده از جهات مختلف مغلوط و مخدوش است. نخست این که روابط میان ایران و آمریکا، از سوی آمریکا قطع شد. دوم؛ سفارت آمریکا در ایران با وجود حمایت از رژیم فاسد و سفاک پهلوی و پناه دادن به شاه متواری، حتی پس از انقلاب هم فعال بود اما تداوم شرارت‌ها و تلاش برای براندازی و کودتا موجب واکنش طبیعی ملت ایران به ویژه دانشجویان خط امام شد. پس از آن نیز چند نوبت تلاش جریان خوشبین به آمریکا برای کاهش تنش و ایجاد توافق، به گردن‌کشی و عهدشکنی و کلاهبرداری آمریکا در دولت‌های‌ هاشمی و خاتمی و روحانی انجامیده است.

سوم؛ قبول قطعنامه از سوی ایران، حمل بر ضعف در طرف ایرانی و سپس هجوم دوباره ارتش صدام شد. صدام تنها زمانی برای توافق جدی شد که از موضع قدرت افتاد و به توافق با ایران نیاز پیدا کرد. این موضوع با ماجرای دشمنی فزاینده و جاری آمریکا ماهیتاً متفاوت است.

چهارم؛ رویکرد دولت‌های خوشبین به غرب بر خلاف ادعای آقای امین زاده، اهمیت دادن به اقتصاد نبوده است. به ویژه در دولت روحانی، همه ظرفیت‌های درونی و بین‌المللی معطل هشت سال التماس از غرب ماند و به منفی شدن رشد اقتصادی انجامید.

پنجم؛ تمسخر ادبیات خودکفایی موجب تبدیل شدن به واردکننده گندم و ایجاد ناترازی‌های بزرگ در موضوعاتی نظیر تأمین بنزین شد.

ششم؛ غربگرایان، خسارات دنباله‌دار توافق مُرده برجام را به اسم تغییر بزرگ در سیاست خارجی بزک کردند و موجب مصائب بسیار شدند اما با این وجود، چنان در این‌باره حرف می‌زنند که آنها نبوده‌اند در طول دو دهه گذشته نسخه تجدیدنظر در سیاست خارجی و اعتماد به آمریکا و اروپا را پیچیده و هر بار ضمن سنگ روی یخ شدن، تهدیدات امنیتی و نظامی و اقتصادی را به بار آورده‌اند! هنر همین طیف در وزارت خارجه دولت خاتمی، کمک به اشغال افغانستان و سپس دریافت اتهام محور شرارت از آمریکا و تهدید شدن به تهدید اتمی بود! همچنین در دولت روحانی با شعار برداشتن تحریم‌ها، شمار تحریم‌ها بیش از دو برابر شد! بنابراین مشکل این طیف، کارنامه سیاه و خلاف رویکرد ادعایی و آرزواندیشانه آنهاست.