ماجرای صفر شدن صادرات نفت در جنگ چه بود؟

رئیس سابق ستاد مشترک سپاه می‌گوید: در همان روزهای ابتدایی فرماندهی‌ام در نیروی دریایی سپاه، یک بار عراقی‌ها جزیره خارک را به شدت زدند و صادرات نفت ما تقریباً صفر شد.

ماجرای صفر شدن صادرات نفت در جنگ چه بود؟

سردار حسین علایی، فرمانده قرارگاه نوح با بیان اینکه مهم‌ترین مسأله ایران در تجربه جنگ، شرایط مواجهه با جنگ و نداشتن درک صحیح از موقعیت‌ها بود، درباره دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس در کتاب «نقبی بر درس‌ها و دستاوردهای جنگ» ابراز می‌دارد: آقارحیم تعریف می‌کند که وقتی با بنی‌صدر به منطقه غرب کشور رفتیم، آرایش تانک‌های عراقی را دیدیم. گفتند: اینها قصد دارند حمله کنند. بنی‌صدر که فرمانده کل قوا بود، باور نکرد. شاید هم نمی‌خواست روحیه آن‌ها را تضعیف کند. با تحلیل‌های علمی گفته بود جنگ به این سادگی رخ نمی‌دهد. من فرض می‌کنم بنی‌صدر این حرف‌ها را برای اینکه روحیه این آدم‌ها را تضعیف نکند زده بود، ولی از لحاظ اجرایی، شهید بروجردی که همراه آن‌ها بود باید بلافاصله به مرکزیت سپاه این خبر را مخابره و ستاد عملیاتی هم سریعاً اعلام آماده‌باش می‌کرد. اما کسانی هم که در رأس ستاد بودند درکی از جنگ نظامی و عملیاتی نداشتند. نمی‌دانستند چه کاری باید انجام دهند.

عکس

چند فرمانده اسم و رسم‌دار سپاه در یک عکس

مسأله‌ای که محسن رضایی را در روزهای ابتدایی فرماندهی‌اش درگیر کرد

او با اشاره به روزهای ابتدایی جنگ می‌افزاید: آقامحسن وقتی فرمانده سپاه شد و مستقیماً در جنگ حضور یافت، مدام به این مسأله فکر می‌کرد که ما چگونه می‌توانیم ظرفیت سپاه را بسیج و به جنگ وارد کنیم. او معتقد بود اگر همه اعضای مرکزی ستاد مرکزی سپاه، خود مستقیماً در جنگ حضور داشته باشند و مسؤولیت‌ها را به عهده بگیرند، به تدریج می‌توانند امکانات و ظرفیت‌هایی را که در ستاد تهران و جاهای دیگر سپاه وجود دارد، وارد جنگ کنند. او در واقع قصد داشت ستاد مشترک سپاه را به صورت سازمان‌یافته وارد جنگ کند که تجربه موفقی هم بود.

زمانی که در جنگ، صادرات نفت ما صفر شد

علایی درباره نخستین چالش پیش‌روی خود به عنوان فرمانده نیروی دریایی سپاه در زمان جنگ اظهار می‌دارد: بعد از صدور حکم امام (ره) برای بنده، یک بار عراقی‌ها جزیره خارک را به شدت زدند؛‌ هاگ، پدافند، اسکایگارد، اسکله و آذرپاد را زدند. صادرات نفت ما تقریباً صفر شد. آقای‌ هاشمی برای بررسی موضوع به جزیره خارک آمدند. این بار من را به عنوان فرمانده نیروی دریایی سپاه و آقای ملک‌زادگان را به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش و نیز سرهنگ صدیق فرمانده نیروی هوایی را احضار کردند.‌ هاشمی و روحانی برای اینکه موضوع را از نزدیک بررسی کنند، وارد سنگر شدند و گفتند: چرا این اتفاق افتاده است؟ آقای‌ هاشمی تصور می‌کرد سیستم پدافند ما خوب عمل نکرده و برای همین است که آن‌ها موفق نشده‌اند.

ماجرای صفر شدن صادرات نفت و ترفند سپاه در جنگ

او ادامه می‌دهد: به آن‌ها گفتم مشکل از سیستم پدافند ما نیست. گفتند از کجاست؟ گفتم: اشکال از تاکتیک پدافند ماست. گفتند: چطور؟ گفتم: ما پدافند جزیره را در خود جزیره انجام می‌دهیم؛ در حالی که پدافند جزیره را باید از اطراف جزیره انجام دهیم… ما در خاک خود داریم با دشمن درگیر می‌شویم. شما در خارج از اینجا اف ۱۴‌ها را دارید اما آن‌ها هم کار نمی‌کنند. بنابراین اشکال از تاکتیک پدافند است. گفت: پیشنهاد شما چیست؟ گفتم: چند تا از این کشتی‌هایی را که عراق در دریا زده و به درد نمی‌خورند به ما بدهید تا ما با اینها در فاصله‌ای از جزیره خارک لنگر بیندازیم و با گذاشتن توپ روی آن‌ها از آنجا پدافند کنیم. با این کار می‌توانیم به تأمین پدافند در جزیره کمک کنیم.

استفاده از تاکتیک آتش به اختیار و غافلگیر کردن بعثی‌ها

این فرمانده سپاه بیان می‌دارد: آقای هاشمی فوری به آقای فروزنده ـ مهندس قرارگاه خاتم ـ گفت: این چهار کشتی را در اختیار ما قرار دهند. ما کشتی‌ها را اطرف جزیره خارک به سمت اسکله تی و آذرپاد مستقر کردیم. لنگر انداختیم. سیستم موتورخانه و غیره هم کار می‌کرد. بچه‌ها از آنجا تغذیه می‌کردند. همین سیستم ساده را که توپ ۲۳ داشت، اما نه موشک‌هاگ داشت، نه اسکایت گارد، راه انداختیم و همه را آنجا گذاشتیم. هواپیماهای عراق که فکر می‌کردند وضعیت همچنان همان است، طبق تاکتیک قبلی خود روی سطح دریا خوابیدند. اما با آتش کشتی‌های ما مواجه شدند. این سیستم عراقی‌ها را به هم ریخت. یک بار عراقی‌ها تمام تمرکز خود را روی زدن این چهار کشتی گذاشتند و بچه‌های ما شهید شدند. این اقدام عراقی‌ها نشان داد که کار ما مؤثر بوده است.