جهت پرس فعالیت بهائیت در ایام محرم را بررسی میکند
فرزندان امیرکبیر اجازه نفوذ بهائیت به ایران را نمیدهند
با هوشیاری امیرکبیر دست فرقه بهائیت از ایران کوتاه شد اما اعضای آموزش دیده این فرقه در خارج از کشور تمام تلاش خود را برای نفوذ به ایران و از بین بردن دین مردم میکنند که هوشیاری مردم ایران مانع دشمن است.
با شروع عزاداریهای مسلمانان در ماه محرم گروههای ضد اسلام در سراسر جهان نیز برای کم رنگ کردن این اتفاق جهانی و نادیده گرفته شدن عظمت ماه محرم و پیام امام حسین به جهان شروع به اقداماتی علیه مسلمانان کردند. با انتشار تصاویر عزاداری سید شهدا در شبکههای معاند خارج نشین با عناوین گریه برای ماجرایی که به ما ربط نداشت یا عزاداری برای اتفاقی که 1400 سال پیش رقم خورده و ایجاد شبهات در افکار مردم سعی در دوری مردم از هئیتها را دارند.
با نگاهی به تاریخ زندگی صاحبان این شبکه ها ریشه بهائیت را در آنها مییابیم برای مشخص شدن اینکه چرا میگوییم بهائیت یک فرقه انگلیسی برای گمراه کردن مردم از اصل دین است به سراغ گوشه ای از تاریخ رفتیم که فرقه بهائیت ریشه در تاریخ جهان کشیده است.
سید علی محمد شیرازی، جوانی تاجر که خود را باب امام معرفی میکرد با ادعای نایب امام زمان بودن فرقه باب را تاسیس کرد. یکی از دلایل سرعت دعوت بابا در ایران و عراق پراکندگی شیخیان منتظر ظهور بود. اولین پیروان باب هجده نفر بودند که نام حروف حی را انتخاب کردند و مقام ویژه ای داشتند. این گروه و خود شیرازی همگی از شاگردان سید کاظم رشتی بودند.
علی محمد باب همه را به یاری امام زمان دعوت میکرد و پیروانش هم همراه او بودند بخاطر فعالیتهایی که داشتند مخالفان این فرقه برای جلوگیری از گسترش این فرقه با آنها وارد جنگ شدن که در مازندران و زنجان و نیریز این جنگ اتفاق افتاد که باعث سرگردانی باب شد. اوضاع زمانی بهم ریخت که باب ادعای امام زمان بودن کرد که باعث پراکندگی یارانش شد. امیرکبیر که شورش بابیان را به ضرر کشور دید به سرکوب آنها قیام کرد که نهایتا در باب، در روز ۲۸ شعبان ۱۲۶۶ق. در تبریز کشته شد.
علی محمد باب در آخر عمرش به پیروان خود واجب کرد که ازجوانی 19 ساله بنام میرزا یحی نوری پیروی کنند. او وظیفه داشت کتاب بیان علی محمد را کامل کند و آئین او را حفظ کند. باب به ظهور بعد خود معتقد بود و صاحب این ظهور را من یظهر الله خواند. بعد از کشته شدن باب یحیی نوری تا سال 1280 باب را حفظ کرد و با ادعای برادرش میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) ریاست او افول کرد.
با ادعای بها الله اختلاف زیادی بین دو برادر اتفاق افتاد و باعث جدایی تبعیدگاه این دو برادر به عکا در فلسطین، و فاماگوستا در قبرس، منجر شد. بیشتر بابیان به بهائیت پیوستن و آنهایی که به طرفداری باب باقی ماندند به جانبداری صبح ازل به ازلی شناخته شدند که حدود 45 سال در قبرس بودند که در 12 جمادی الاولی 1330 ق همانجا درگذشت.
مبارزه امیرکبیر با فرقه باب
امیرکبیر صدراعظم ایران علاوه بر مبارزه با استعمار در اصلاح امور دینی هم تلاش بسیاری نمود. او وقتی به بیراه رفتن مردم توسط فرقه نوظهور بابیت را دید تصمیم به مبارزه با این فرقه گرفت. برخوردهای شدید امیرکبیر با این فرقه باعث شد تا دیگر نتواند آن کارهایی را که میخواستند انجام دهند از این رو از او کینه به دل گرفتند و طرح و نقشه شهادت او را چیدند.
در زمان صدارت امیرکبیر امنیت داخلی با خطر شورشهای داخلی و جنبشهای فرقهای نوظهور و منحرفی چون بهائیت مواجه بود. فرقه بهائیت ریشه در افکار افرادی چون شیخاحمد احسائی و سید کاظم رشتی داشت که بعدها توسط افرادی چون علیمحمد باب و میرزا حسینعلی نوری معروف به «بها الله» گسترش یافته و تلاشهایی در جهت تبلیغ آن و نیز جذب مردم به آن آغاز گردید.
فعالیت بهائیان در شرایطی آغاز شد که بسیاری از مردم از نظر اقتصادی و اجتماعی وضعیت مناسبی نداشتند. میزان آگاهی و سواد مردم در پایینترین سطح خود قرار داشت و به علت وضعیت نابسامان اقتصادی، جذب مردم به فرقه بهایی و تهدید امنیت کشور، امری محتمل به نظر میرسید.
بهائیت در آن زمان شورش های بسیاری داشت مخصوصا بعد از مرگ محمد شاه شورش های بزرگی را که پشت پرده آن انگلیسها بودند را آغاز کردند. در آن زمان درست بود که انگلیس و روسها با هم اختلاف داشتند اما بر سر حمایت از بهائیت با هم یکی و پشت هم بودند و از این طریق نفوذ خود را در جامعه بیشتر و بیشتر کرد.
البته ناصرالدین شاه هم در ابتدا همانند استعمارگران تلاش نمود تا با مهره بهائیان، سیاستهای روحانیان را خنثی نماید؛ اما زمانی که خطر ناامنی و تهدید قدرت مرکزی توسط بهائیان پیش آمد، از سیاست سرکوب آنها دفاع کرد.
امیر کبیر به عنوان نخست وزیر وقت، خواهان اعدام باب بود و به همین علت باید از علمای وقت نیز فتوای اعدام را میگرفت. امّا بسیاری از علمای شیعه حکم اعدام را امضا نکردند. زیرا باب را شخصی دارای اختلالات فکری و عدم تعادل روانی تشخیص دادند. شبههای که دو سال قبل و به هنگام محاکمۀ باب و توبۀ او در مجلس ناصرالدین میرزا نیز مطرح شده بود و به همین سبب، یعنی شبهۀ خبط دماغ و عدم تعادل روانی، جان باب در این دو سال حفظ شده بود. گلپایگانی در کتاب «کشف الغطا» عین نوشتۀ علمای تبریز در آن دوران را ذکر کرده است. (کشف الغطاء ص ۲۰۵ جواب علمای تبریز درباره توبه نامه باب: «… سید علیمحمد شیرازی شما… اقرار به مطالب چندی کردی که هر یک جداگانه باعث ارتداد شما است و موجب قتل… و چیزی که موجب تأخیر قتل شما شده است شبهه خبط دماغ [آشفتگی فکر و جنون] است، که اگر آن شبهه رفع بشود بلاتأمّل، احکام مرتد فطری بر شما جاری میشود…» امّا چند نفر از علمای تبریز (شهر محل اعدام باب) حکم به قتل او دادند.
امیر کبیر نیز دستور اعدام باب را صادر کرد. او را که در آن هنگام ۳۱ سال داشت، از زندان بیرون آورده به چوبۀ دار بسته و تیرباران کردند. این واقعه در ۲۸ شعبان ۱۲۶۶ هجری قمری رخ داد.
علت اعدام باب
یکی از موضوعات مهمی که این روزها باید به آن اشاره کرد حکم اعدام باب است. چرا که این روزها بهئیها علت اعدام باب را پافشاری بر روی اعتقادات او میداند درصورتیکه باب به راحتی در برخی موارد از ادعاهایش چشم پوشی میکرد. علت اعدام او برپایی شورشها و فتنههایی بود که در کشور به راه انداخته بود و خاموشی این فتنهها جز به اعدام او نبود که امیرکبیر این کار را انجام داد.
کشورهای استعماری که ایجاد دودستگی در کشور را توسط باب شرایط مناسبی برای گرفتن امتیازات فراوان از ایران میدیدند شروع به حمایت او کردند و امیر کبیر با اجرای حکم اعدام باب دست آنها را از این دسیسه هم کوتاه کرد.
مردم کم کم متاثر از افکار بابی شده بودند و امیر کبیر این را خوب درک کرد و برای از بین بردن این اتفاق تمام تلاش خود را برای نشان دادن ماهیت اصلی این فرقه انجام داد. اما در نهایت از بین بردن این فرقه را کمک به جامعه میدانست. امیر کبیر «این اندیشه را داشت که بهترین راه برای برانداختن باب آن است که او را در معنا نابود گرداند. پس بر آن شد که او را از زندان چهریق بیرون آورد و آنطور که هست و یا آنطور که درباره اش عقیده داشت، به مردم بنمایاند …»
از این رو بهائیان کینه امیرکبیر را به دل گرفتند و در نهایت اقدامات اصلاحگرانه امیرکبیر در زمینههای مختلف برایش گران تمام شد و دشمنانش با ترغیب ناصرالدین شاه به قتل او، زمینهساز فرمان عزل و تبعید امیر شدند. امیر بالاجبار از تهران همراه خانواده به کاشان تبعید میشود و در حمام فین کاشن به قتل شهادت میرسد.
برخی از احکام بهائیت
بهائیت چون دینی بود که برای انحراف و از بین بردن دین اسلام ساخته شده بود پس باید دستوراتی را داشته باشد که نشان دهنده اشتباه بودن دین اسلام است.
بهائیت، خاتمیت پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) را نفی میکند، در حالی که به تصریح آیههای سوره احزاب، حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر الهی است و پس از او پیامبر دیگری نخواهد آمد.
-بسیاری از احکام شرعی که بهائیت آن را تبلیغ می کند، در تضاد کامل با آیات قرآن و روایات معصومین(ع) است. احکامی مانند:
– نماز جماعت باطل است، مگر در نماز میت!
– قبله، مرقد بهاء الله در عکا (در فلسطین اشغالی) است!
– روزه 19 روز است که قبل از عید نوروز شروع و به عید نوروز ختم میشود!
– هر کس خانهای را عمداً به آتش کشید، او را در آتش بسوزانید!
– حج تنها بر مردان واجب است و در خانهای صورت میگیرد که بهاءالله در آن اقامت داشته و یا در خانهای که سیدعلی باب در شیراز در آن سکنی داشته است.
– حکم خداوند درباره هر زناکاری اعم از مرد و زن، پرداخت 9 مثقال طلا به بیتالمال است!
– همه چیز نجس است غیر از آن چه «الله اطهر» بر آن خوانده شود!
– واجب است هر 19 سال، اثاثیه خانه را عوض کنید!
– نماز آیات واجب نیست!
– عید فطر همان نوروز است!
نظر علمای اسلام در مورد بهائیت
امام خمینی(ره) در پاسخ به سئوالی درباره ازدواج زن مسلمان با مرد بهايى فرمودند: ازدواج با فرقه ضاله بهائيه باطل است.
ایشان همچنین در یکی از سخنرانیهای خود با اشاره به دخالت رئیس جمهور آمریکا در امور داخلی ایران تاکید کردند:
از آن طرف هم آقای ریگان میگوید که این بهایی ها، بیچاره ها مردم آرامی، ساکتی مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبی خودشان را بجا میآورند و ایران برای خاطر همین که اینها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند. اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان در نمیآمد. شما برای خاطر اینکه، اینها یک دستهای هستند که به نفع شما هستند، والاّ ما شما را میشناسیم، امریکا را هم میشناسیم که انساندوستی اش گل نکرده است که حالا برای خاطر 22 نفر بهایی که در ایران به قول ایشان گرفتار شدند، برای انساندوستی یک وقت همچو صدا کرده و فریاد کرده و به همۀ عالم متشبّث شده است که به فریاد اینها برسید. مردم شما را میشناسند … اگر دلیلی ما نداشتیم به اینکه اینها جاسوس امریکا هستند جز طرفداری ریگان از آنها و دلیلی نداشتیم که حزب توده جاسوس هستند جز طرفداری شوروی از آنها، کافی بود. لکن ما به شما بگوییم نه حزب توده را به واسطۀ حزب توده بودنش و نه بهایی را به واسطۀ بهایی بودنش این محاکم ما محاکمه کردند و حکم به حبس دادند. اینها مسائل دارند، حزب توده را خودشان آمدند همۀ حرفهایشان را زدند و سابقه دارند اینها. بهاییها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزبی که در سابق، انگلستان پشتیبانی آنها را میکرد و حالا هم امریکا دارد پشتیبانی میکند،اینها هم جاسوساند مثل آنها. اگر جاسوس نباشند، خوب بسیاری از مردم دیگر هم هستند که اینها انحرافات عقیدتی دارند، کمونیست هستند، چیزهای دیگر هستند، لکن محاکم ما به واسطۀ کمونیست بودن آنها یا انحراف عقیده داشتن آنها، آنها را نگرفتند و حبس بکنند.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب نیز در پاسخ به استفتائی درمورد بهائیان میفرمایند:
همه پيروان فرقه گمراه بهائيت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چيزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به امورى که مشروط به طهارت است، واجب است. ولى رفتار مديران و معلمان و مربيان با دانشآموزان بهايى بايد بر اساس مقررات قانونى و اخلاق اسلامى باشد.
رهبرمعظم انقلاب همچنین در پاسخ به سوالی درباره تکلیف مؤمنین در برخورد با فرقه گمراه بهائیت و آثار حضور پیروان آن در میان جامعه اسلامی، بیان فرمودند: همه مؤمنين بايد با حيله ها و مفاسد فرقه گمراه بهائيت مقابله نموده و از انحراف و پيوستن ديگران به آن جلوگيرى کنند.
ایشان همچنین میفرمایند: آنها نجس و دشمن دين و ايمانِ شما هستند، پس فرزندان عزيزم جدا از آنها بپرهيزيد.
آیتالله نوری همدانی نیز این فرقه را نجس توصیف و معاشرت با آنان و ازدواج با آنان را جایز نمیداند.
آیتالله فاضللنکرانی نیز در پاسخ به سئوالی در رابطه با بهائیان فرمودند: بهائیها مسلمان نمیباشند، بلکه کافر و نجساند ایشان همچنین توصیه مینمایند در دست دادن و لمس آنها، باید مراقب احکام نجس و پاکی باشید.
آیتالله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائی درباره وضعیت ارتباط با بهائیان میفرمایند: اعضای فره ضاله از زمره مسلمین خارجند و هر گونه رابطه ای با آنها حرام است مگر در مواردی که امید ارشاد و هدایت آنها باشد.
مرحوم آیتالله بهجت(ره) نیز در پاسخ به سئوالاتی در زمینه ارتباط با پیروان بهائیت میفرمایند: نجسند و از معاشرت با آنها پرهیز شود و الله العالم.
آیتالله صافی گلپایگانی در پاسخ به استفتائاتی پیرامون بهائیت فرمودند: فرقه بهائیت دینی ندارند و ضال و مضل هستند و کافر می باشند و نجس هستند و ازدواج با آنها حرام است و همچنین تبلیغ و ترویج آنها حرام و جائز نیست . مومنین باید باشناخت کامل از عقائد حقه شیعه اثناعشری دفاع نموده و خودشان را از شر مکائد شیطانی و دشمنان محافظت نماید و مانع فعالیت و ترویج آنان شوند . والله العالم
بهائیت در چشم اصحاب رسانه و فعالان مجازی
در فضای مجازی کاربران رسانه با هشتگ امیرکبیر مچکریم از خاتمه دسیسه بهائیت در ایران نوشتند. آنها با اشاره به اینکه این فتنه در دو مرکز بزرگ اسلام در جهان ایران و عربستان توسط انگلیسیها برپا شد نوشتند اگر هوشیاری امیرکبیر و مقابله او با ین قوم در این نبود الان همانند عربستان ماهم باید درگیر وهابیها میشدیم.
این روزها بهائیت در ایران جایگاه و قدرت بیانی ندارد اما دست پروده ها و نیروهای همیشه در خدمت این فرقه بیرون از ایران تمام سعی خود را میکنندتا راهی برای نفوذ در ایران و افکار مردم داشته باشند که با هوشیاری و آگاهی مردمی از نسل امیرکبیر این اقدام امکان پذیر نخواهد بود.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.