یادداشت تحلیلی؛

فاشسیت ها با لباس ژورنالیست تبر به دست گرفته اند!

یک تحلیل‌گر سیاسی فرهنگی درباره حمله سلبریتی‌های فراری به هنرمندان داخلی یک یادداشت تحلیلی نوشت.

فاشسیت ها با لباس ژورنالیست تبر به دست گرفته اند!
164354

به گزارش جهت پرس؛ میکائیل دیانی، تحلیل‌گر سیاسی فرهنگی درباره حمله سلبریتی‌های فراری به هنرمندان داخلی در یک یادداشت تحلیلی نوشت: فاشسیت ها با لباس ژورنالیست تبر به دست گرفته اند!مهمترین نماد فاشیست «تبر» است؛ تبری برای سرکوب و استبداد! آنچه شبه‌ژورنالیست سینمایی با ژستی جنتلمن در فضای مجازی می کند نیز مواجهه فاشیست‌گونه با هر که نظری متفاوت با آنها دارد است؛ آن چنان به جان‌شان می افتد که از هستی ساقط‌شان کند؛ آنقدر ترور شخصیت می کنند که فرهیخته ایرانی جرأت اعلام موضع و اندیشه خود را نداشته باشد؛ آنقدر مورد حمله های وحشیانه این شبه‌ژورنالیست قرار می گیرد که از عقاید خود باز گردد. کلینت ایستوود شاید تنها چهره مطرح هالیوود است که از ترامپ کاندیدای جمهوری‌خواه طرفداری می‌کند و به او رای داده است. عمده چهره های هالیوود طرفدار دموکرات ها هستند. با استانداردهای بایکوت و انکیزاسیون شبه‌روشنفکری در ایران، یکی در حد ستاره «خوب، بد، جلف» باید نه تنها از هالیوود اخراج، که خانه نشین و بایکوت می‌شد و در انزوا می‌مُرد. اما ایستوود با روحیه تر از همیشه، در نود و چهار سالگی هنوز دارد فیلم می‌سازد. حال آنکه معادله درون ایران خیلی متفاوت تر است؛ بخش بزرگی از جامعه فرهنگی اهل تعامل با نظم حکمرانی است و پیشبرد فرهنگی ایران و حفظ میراث آن را در مراوده با ارکان حکومت می داند!فاشسیت ها معتقدند «صلح هیچ سودمندی‌ای ندارد» و از این جهت نه تنها گفت‌و‌گو را رد می کنند بلکه امکان دیالوگ در جامعه را مسدود می کنند که هیچ مفاهمه ای در بین نخبگان و حکومت، حکومت و نخبگان، نخبگان و ملت، ملت و نخبگان، حکومت و ملت؛ و ملت و حکومت شکل نگیرد؛ چنانچه اگر این سه ضلع به مفاهمه دست پیدا کنند؛ که نتیجه اش ایران متحد و قوی شود، اولین مطرود اجتماعی همین قماشند!در نگاه این عقده‌ای‌ها که به اسم منتقد سینما سالها در نشریات برخوردار از سوبسیدهای دولتی چریده‌اند، حال هیچ کس نباید خوب باشد، همه باید نق بزنند چون او در سینما و رسانه، هیچ نشده است. در اینجای متن معمولا می نویسند، «باید اینها را درک کرد!» اما بیایید دیگر این عصبی مزاج های باج گیر در رسانه را درک نکنیم. بیایید به کسانی که هنرمند و ورزشکار را محصور در ذهن ویران و بی وطن خویش می بینند، اهمیت ندهیم. مواضع ناچیزشان را به هیچ بگیریم و نگذاریم سرمایه های ملی ویران شوند!

البته که اینها به جهت سواد و حافظه نیز کم بهره اند چنانچه در همین فقره آخر حمله شان به استاد علی نصیریان فراموش کردند که سال گذشته چگونه ایشان را به دلیل عدم حضورشان در جشنواره که البته بعدا خودشان اعلام کردند به دلیل بیماری بوده به عرش بردند و حالا بعد يكسال بدليل همنشینی ایشان با رئیس جمهور چگونه تیغ تبرشان را بر گردن این پیر فرهیخته ایران زمین میکشند! چنانچه همین مواجهه را با دیگرانی در سینمای ایران داشتند که مثل اینها فکر نمیکردند.

باج گیرهای رسانه ای نمیگذارند هنرمند روند طبیعی اش را طی کند هنرمند بخواهد کمترین فعالیتی در فضای سینمایی کشور صورت دهد متهم میشود به عادی سازی به همراهی با نظام به چه و چه و چه این شبه ژورنالیستها علیه آگاهی و گفتگو هستند و شاید مهمترین کاری که میتواند آنها را از گردونه خارج کند و تبر آنها بر جان نخبگان را بی اثر کند همین همنشینی و گفتگو و ایجاد آگاهی باشد. رضا میرکریمی که او هم از این تبرها بی نصیب نبوده چند ماه پیش در مراسم تقدیر از خودش حرف دقیقی در اینباره زد که این دیدنها بسیار به پشت هم ایستادن و همفکری کمک میکند. ممکن است عده ای به سراغ تک افتاده ها بروند ذهنشان را خراب کنند و اعتماد به نفسشان را از آنها بگیرند. به هر حال ما وقتی با هم هستیم اعتماد به نفسمان بالاتر میرود امیدوارم با این دید به فرهنگ نگاه شود.»

و البته درود بر علی نصیریان ها که در همه عمر سینمایی شان پشیزی برای اظهار نظرهای تنگ نظران بی چیز اهمیت قائل نبوده اند بگذار مغزهای کوچک زنگ زده هرچه میخواهند بگویند تو برای زندگی کردن باید انتخاب خودت را داشته باشی گور پدر آزادی اگر مدعیانش این دیکتاتورهای مجله فیلم سابق‌اند.