مراسم دومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از ۱۰ دی تا ۱۷ دی در سراسر کشور برگزار می‌شود، در سلسله یادداشت‌هایی از چهره‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به استقبال این رویداد مهم خواهیم رفت.

محمد رستم‌پور کارشناس سیاسی در این زمینه نوشت: ترور ناجوانمردانه و رذیلانه فرمانده مقتدر و دوست‌داشتنی محور مقاومت، سردار پرافتخار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و سیلی اول ایران به آمریکا آغاز دومینویی عجیب برای تشدید نفرت مردم جهان از سیاست‌های خشونت‌بار ترامپ و دولت متکبر او بود. آن زمان پارلمان عراق رأی به خروج نیروهای نظامی ایالات متحده از خاک این کشور داد. نیویورک‌تایمز دستور ترامپ در به شهادت رساندن ژنرال سلیمانی را راهبردی غیرعاقلانه خوانده و نوشته بود بعد از ترور سلیمانی، آمریکایی‌ها در منطقه در امان نخواهند بود. صرف نظر از ترند شدن واژگانی مانند «جنگ جهانی سوم» و «ایران عزیز» در فضای مجازی، در بیش از 80 شهر آمریکا تظاهرات ضدجنگ راه افتاد و فعالان مدنی و اساتید دانشگاه علیه ترامپ موضع‌گیری کرده‌اند. یرواند آبراهامیان که در ایران او را با کتاب «ایران بین دو انقلاب» می‌شناسند و از نظر جریان‌شناسی سیاسی، در میان ملّی‌گرایان دسته‌بندی می‌شود؛ آمریکا را یک قدرت تروریست دولتی می‌خواند. نوام چامسکی صریح‌ترین انتقاداتش علیه سیاست‌های امپریالیستی جهان را به زبان آورده و گفته است دولت آمریکا، بزرگترین تروریست جهان است.

بعد از شهادت حاج قاسم، بلوایی ضدآمریکایی و جنبشی آمریکاستیزانه در کشورهای منطقه و جهان به پا شد. مکس بلومنتال، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس آمریکایی، دلیل ترور سلیمانی از سوی ارتش آمریکا را کوشش تمام‌عیار ژنرال برای حذف داعش و نیروهای تکفیریِ زاده دستگاه حاکمه آمریکا برای استیلا بر خاورمیانه می‌داند. مراسم‌های یادبود سردار در کشورهای مختلف جهان همچنان ادامه دارد و خون مطهر او جنبش و جلایی به اعتراضات خفته آزادگان جهان به آمریکا داده است.

البته در سوی آمریکا هم تحرکات بی‌سابقه‌ای در جریان است. در صدر این تحرکات، اقدامات غیرانسانی و متناقض شرکت‌های اینستاگرام و توئیتر در حذف پست‌هایی با مضمون و تصویر همدردی و تسلیت به خاطر شهادت حاج قاسم یا لزوم گرفتن انتقام سخت از جنایتکاران آمریکایی است. البته دانستن اینکه مارنی لوین، مدیر ارشد اجرایی اینستاگرام عروس رئیس سابق سیا بوده و هم‌اکنون، عضو هئیت مدیره بنیاد ضدایرانی و جنگ‌طلب NED است، موضوع را تا اندازه‌ای آشکار می‌کند.

با این همه باید همچنان جیره‌خواران فارسی‌زبانی که در چنین شرایط حساس و خطیری باز هم از ترامپ جانی حمایت می‌کردند، همچون مسیح علی‌نژاد و احمد باطبی رسوا کرد. آن هم در شرایطی که بسیاری از آمریکایی‌ها از افراد و عناصر نامدار مانند رابرت دنیرو گرفته تا مردم عادی مرتباً از ترامپ فاصله می‌گرفتند و او را به شکلی اساسی به چالش می‌کشند.

به صورت قطع می‌توان گفت هر آنکس که تجربه یا زیسته‌ای از جنگ‌های فرسایشی و جنایت‌بار آمریکا در دهه‌های گذشته داشته، با کار غیرانسانی و غیراخلاقی ترامپ در ترور سردار و همراهانش مخالفت کرده بود.

تیم اندرسون، پژوهشگر و نویسنده استرالیایی پیش از آنکه پارلمان عراق رأی به خروج نیروهای نظامی این کشور بدهد، گفت ترامپ با ترور سلیمانی، عراق را از دست داد.

پس از رأی تاریخی پارلمان عراق، ایلان گلدنبرگ، تحلیلگر مسائل غرب آسیا گفته بود که معترضان عراقی در ماه‌های گذشته خروج ایران و آمریکا از عراق را می‌خواستند، اما اکنون آمریکا فقط خارج خواهد شد و ایران منافعش را باز می‌یابد. به رغم همه این اظهارات، مایک پمپئو، وزیر خارجه ساده‌لوح و زودباور وقت آمریکا که تنها با دیدن یک ویدئوی چند ثانیه‌ای از شادی چند نفر از ترور سردار، حکم داده بود عراقی‌ها خوشحالند؛ همچنان نمی‌خواست بپذیرد که انتقام سخت ایران در راه است. بعدا روشن شد پشت پرده انتشار ویدئوی شادی، پخش پول اماراتی بین چند نفر برای اجرای یک نمایشنامه بوده با هدایت سعد البزاز، چهره رسانه‌ای بعثیِ مالک تلویزیون الشرقیه.

آمریکایی‌ها همچنان به ویدئوهای غیرواقعی و اخبار فیک و دروغین نیاز دارند تا ذهن‌ها و فکرها را به تصویر مخدوشی که از سردار سلیمانی ساخته‌اند، متوجه سازند. مردم در همه کشورهای جهان و به ویژه در ایران و عراق و لبنان باید بپندارند که ترامپ در ترور سردار محق بوده است.

ساخت این حقانیت تصنعی بیش از آنکه به کمک شبکه‌ها و رسانه‌هایی همچون فاکس‌نیوز یا حتی ایران اینترنشنال ممکن شود، به کمک اکانت‌ها و صفحات مجازی سعودی خواهد بود تا مردم جهان همچنان آمریکا را ابرقدرت بدانند و مردم منطقه افت شدید بورس نیویورک و کاهش ارزش سهام غول‌های فناوری همچون گوگل و اپل و آمازون را نبینند.

اما به تعبیر شهید سید مرتضی آوینی «وقتی حصارهای اطلاعاتی فرو بریزد مردم جهان خواهند دید که این دژ ظاهراً مستحکم بنیان هایی بسیار پوسیده دارد که به تلنگری فرو خواهد ریخت. قدرت غرب، قدرتی بنیان گرفته بر جهل است و آگاهی‌های جمعی که انقلاب‌زا هستند به یکباره روی می‌آورند؛ همچون انفجار نور.»