شرحی بر آتش‌سوزی‌های اخیر در کشور

با افزایش آتش‌سوزی‌ها در بهار امسال، نگاه‌ها میان خطای انسانی و تغییرات اقلیمی تا سناریوهای پیچیده امنیتی در نوسان است؛ برخی تحلیل‌گران هشدار می‌دهند که ساده‌سازی این حوادث، چه با اصرار بر عوامل طبیعی و چه با نسبت‌دادن فوری به دشمن، می‌تواند به غفلت از سناریوهای ترکیبی و تهدیدات نوپدید مانند بهره‌برداری از اتباع بیگانه یا بازمانده‌های شبکه‌های تروریستی منجر شود.

شرحی بر آتش‌سوزی‌های اخیر در کشور
260044

به گزارش جهت پرس؛ آتش‌سوزی‌های زنجیره‌ای در نقاط مختلف کشور، بار دیگر فضای رسانه‌ای و افکار عمومی را با موجی از سوال و تردید روبه‌رو کرده است. آیا با حوادثی طبیعی و تکرارشونده مواجه‌ایم؟ یا پای سناریویی پیچیده‌تر، از جنس خرابکاری امنیتی و جنگ شناختی در میان است؟ در میان روایت‌های رسمی، گمانه‌زنی‌های امنیتی و تحلیل‌های بعضاً افراطی، تنها یک چیز قطعی‌ست: هر حادثه‌ای نیازمند بررسی دقیق، دور از هیجان و با درک واقعیت‌های میدانی و اطلاعاتی است.

۱. همه ساله و با شروع تغییرات آب و هوایی در بهار و تابستان، تعداد آتش‌سوزی در نقاط مختلف بالا می‌رود‌ که گرمای هوا و البته عدم رعایت اصول ایمنی در اغلب مکان‌ها، عامل اکثر این آتش‌سوزی‌هاست.

۲. اینکه افرادی در خارج تلاش کنند هر حادثه را به اقدامات دشمن نسبت دهند عادی است. عجیب تلاش برخی نیروهای داخلی برای انتساب قطعی آتش‌سوزی‌ها به دشمن است.

۳‌. این کار، نه تنها باعث دستاوردسازی رایگان برای دشمن و ایجاد ترس در داخل می‌شود که پیامدهای ضدامنیتی نیز خواهد داشت که ایجاد فضای ابهام یا کاهش تمرکز نیروهای امنیتی کشور از آن جمله است.

۴. احتمال زیادی دارد که کسی با سه بند بالا قانع نشود که اتفاقات اخیر، طبیعی یا حادثه بوده؛ پس می‌توانیم روی دیگر سکه را بررسی کرده و با فرض اینکه همه یا اکثرِ آتش‌سوزی‌هایِ اخیر، اقدامات دشمن صهیونی بوده، به تحلیل این موارد بپردازیم:

۵. از سال ۱۳۹۶ الی ۱۴۰۱، دشمن از سه شبکه برای اقدامات ضدامنیتی خود در درون ایران بهره می‌بُرد:

الف‌. شبکه نفاق جهت ترور و اغتشاش که در سال ۱۴۰۲ توسط وزارت تا حد زیادی در داخل و خارج منهدم و مهار شد.

ب. شبکه تروریست‌های کردستان جهت خرابکاری و اغتشاش که آن نیز در سال ۱۴۰۱ با محوریت ارکان سپاه در مبداء زمین‌گیر شد.

پ. شبکه اراذل و اوباش جهت خرابکاری و آتش‌سوزی‌ و … که آن‌ها نیز به صورت ترکیبی منهدم شدند. اکثر آتش‌سوزی‌های مشکوکی که در سال‌های ۹۹ الی ۴۰۱ اتفاقا دقیقا در بهار و تابستان در کشور رخ می‌داد توسط این شبکه اجرا شده بود.

البته آن‌ها در این مدت نسبتاً از ظرفیت اتباع بیگانه جهت برخی اقدامات جاسوسی استفاده می‌کردند.

با انهدام شبکه‌های فوق، یک معضل امنیتی جدید به نام رسوب اتباع بیگانه ایجاد شد که ظرفیت بالقوه‌ای را برای دشمن استفاده کرد.

۶. اکنون با فرض قبول سناریوی آتش‌سوزی توسط دشمن در شرکت‌ها، سوالاتی پیش‌ می‌آید، با تاکید بر اینکه باید واقعاً پیش از هر چیز بررسی کرد که آتش‌سوزی‌های فوق عامل طبیعی داشته یا اقدامی تروریستی بوده است:

اول. اکنون دشمن از چه شبکه‌ای جهت این آتش‌سوزی‌ها استفاده می‌کند؟ آیا شبکه‌های قدیمی احیا شده یا ظرفیتی جدید مانند اتباع غیرقانونی و یا نفوذی‌ها در حال مصرف است؟

دوم‌. هدف این اقدامات در سطح امنیتی و سیاسی چیست؟ در سطح سیاسی، این جنس اقدامات بیش از آنکه تلاشی برای بهم زدن میز مذاکره باشد، اقدامی برای تحت فشار قرار دادن موضع کشور است.

سوم. در سطح امنیتی آیا قله‌زنی در دستور کار است؟ در این روش، انباشتِ صعودیِ نقاطِ پراکنده اقداماتِ محدود، ناگهان به انفجاری بزر‌گ‌تر ختم می‌شود. در سال ۱۳۹۹، زنجیره آتش‌سوزی‌های اردیبهشت و خرداد به انفجار میز بالانس تاسیسات غنی‌سازی شهید احمدی روشن نطنز ختم شد و از آن پس، بومرنگ آتش و انفجار به عراق و اراضی اشغالی و آمریکا بازگشت. همچنان که ممکن است هدف، تحریک یا عادی‌سازی موارد فوق در جامعه باشد. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که دشمن لزوماً نیازی به اقدام فیزیکی ندارد. فراموش نکنیم که در کِیس مسمومیت مدارس در اسفند ۱۴۰۱، اساساً مسمومیتی رخ نداده بود اما دشمن با یک عملیات سنگین شناختی، توانست موج‌سازی کند‌.

چهارم. البته نباید هر اقدام را نیز یک برنامه از پیش تعیین شده هدفمند توسط صهیونیست‌ها دانست. برای مثال ممکن است یک گروه تروریستی با اهدافی خاص مانند اعلام حضور یا زنده بودن، اقدامات ایذایی انجام دهد.

لذا طیف گسترده‌ای از احتمالات، تحلیل‌ها و … وجود دارد که محدوده آن باز است و باید به دقت هر حادثه را بررسی و اوامر و عوامل و اهداف را کشف و بررسی و خنثی و مقابله کرد‌.