«سووشون» و بازی خطرناک با مرزهای عفاف و حیا؛ پروژهی نرمافزاری تابوشکنی در شبکه نمایش خانگی
با انتشار قسمت جدید سریال «سووشون» از پلتفرم نماوا، بار دیگر مسئله «نفوذ فرهنگی» در پوشش محصولات نمایشی مطرح شده است. صحنههای جنسیزده، تماسهای فیزیکی آشکار، و عادیسازی روابط خارج از ضوابط اخلاقی، آن هم با ردهبندی سنی پایین، سوالات جدی را درباره ماهیت، اهداف و حامیان پشتپرده این سریال برمیانگیزد.
به گزارش جهت پرس؛ قسمت جدید سریال «سووشون» که در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴ از طریق نماوا منتشر شد، حاوی صحنههایی بود که با هیچیک از اصول تصویبشده در حوزه نمایش خانگی مطابقت ندارد. تماس فیزیکی گسترده میان بازیگران زن و مرد، بوسههای مکرر (ولو با دستکش)، صحنههای شبهعشقبازی، و فضاهای اروتیک، همگی در پوشش «اقتباس از اثر سیمین دانشور» منتشر شدهاند.
جالبتر آنکه این محتوا با ردهبندی سنی +۱۲ سال به مخاطبان ارائه شده؛ امری که نشان از یا غفلت نظارتی دارد یا عامدانه بودن این فرآیند را تقویت میکند.
بازتولید گفتمان براندازانه در قاب داخلی
نقدهای کارشناسی نشان میدهد که «سووشون» نه صرفاً یک محصول فرهنگی، بلکه ادامه یک جریان هدفمند است؛ جریانی که از «زن، زندگی، آزادی» در خیابانها ناکام ماند، اما حالا تصمیم گرفته «خانهها» را هدف بگیرد. از «خاتون» تا «شبکه مخفی زنان» و «تاسیان» و حالا «سووشون»، یک نخ نامرئی و مشترک دیده میشود:
عادیسازی روابط ممنوعه، تخریب مفهوم خانواده سنتی، اسطورهسازی از چهرههای ضد نظام پهلوی، و القای حس همدلی با دشمنان دیروز.
نفوذ از درون، با مجوزهای دور زدهشده
بر اساس گزارشهای داخلی، علیرغم دریافت چندین تذکر کتبی از سوی ساترا، و برگزاری جلسات نظارتی، تهیهکننده و کارگردان «سووشون» تا آخرین لحظه از اجرای اصلاحات طفره رفتند و نهایتاً نسخهی اصلاحنشده سریال را روی خروجی نماوا قرار دادند.
این پرسش جدی همچنان بیپاسخ است که:
چه کسانی درون ساختار رسمی، مجوز پخش چنین محتوایی را صادر یا تسهیل کردهاند؟
چرا پلتفرمی چون نماوا، که باید در صف تولید محتوای خانوادهمحور باشد، عملاً در خط مقدم قبحشکنی قرار گرفته است؟
و در نهایت: چه کسانی پشت این شبکهی نفوذ پنهان شدهاند که با بودجههای کلان، پروژهی «سریالسازی اروتیک» را با چهرههایی مثل نرگس آبیار پیش میبرند؟
ابتذال بهجای اقتباس؛ ماجرا از نمایشگاه کتاب تا قاب تلویزیون
کمتر از دو هفته قبل، نرگس آبیار با برگزاری مراسم امضای کتاب «سووشون» در نمایشگاه کتاب، زمینه تبلیغ گسترده سریالش را با پوشش فرهنگی فراهم کرد. همانجا که ادبیات کلاسیک، بهانهای شد برای تطهیر یک اثر تصویری با مؤلفههای آشکار ضدفرهنگی.
جریان «سریدوزی اقتباسی» با ساخت همزمان دو سریال سووشون و بامداد خمار، بهنظر میرسد تلاشی است برای تثبیت خط تولید محتوایی با مضمون شبهتاریخی، چاشنی اروتیسیسم، و پیام فرهنگی دوپهلو.
پروژه «ابتذال بهینه وطنی» در راه است؟
شاید این پرسش گزنده به نظر برسد، اما تکرار نشانهها نمیتواند اتفاقی باشد:
آیا شبکهای خاص در حال تلاش برای «بهروزرسانی» فرهنگ عامه با الگویی شبیه MBC و GEM است؟
آیا آنگونه که در برخی تحلیلها آمده، با شعارهای فریبندهای نظیر «جلوگیری از اسراف بودجه در مقابل ماهوارهها» یا «افزایش مخاطب شبکه داخلی»، پروژهی تولید محتوای مبتذل داخلی برای رقابت با نسخههای خارجی کلید خورده است؟
نتیجهگیری: دیروز خیابان، امروز اتاق نشیمن
«سووشون» صرفاً یک سریال نیست؛ نشانهای است از تغییر زمین بازی دشمنان فرهنگی جمهوری اسلامی. زمانی در خیابان و با آشوب، امروز با بودجه داخلی، مجوز رسمی، و قاب نمایش خانگی.
اکنون زمان آن است که نهادهای قضایی، فرهنگی و امنیتی، با قاطعیت وارد میدان شوند. چون جنگ نرم، بیسر و صدا، از داخل خانهها شروع شده است.












نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.