سوءاستفاده شیفتگان مذاکره از سخنان رهبری درباره مذاکره
در روزهای اخیر، در پی سخنان مقام معظم رهبری درباره اصل مذاکره و جایگاه آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، برخی جریانهای سیاسی و رسانهای داخلی تلاش کردهاند با تفسیری گزینشی و انحرافی از این سخنان، مسیر دلخواه خود را توجیه کرده و فضا را برای بازگشت به سیاستهای گذشته هموار کنند.

به گزارش جهت پرس؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیر خود با تأکید بر اصول عزت، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی، مذاکره را به عنوان ابزاری برای تأمین منافع ملی مطرح کردند، اما در عین حال هشدار دادند که مذاکره به معنای تسلیم نیست و هرگونه مذاکره باید از موضع اقتدار و در چارچوب مصالح کشور انجام شود.
با این حال، جریانهایی که در سالهای گذشته بدون دستاورد ملموس، پروژه گفتوگو با غرب را پیگیری کرده بودند، اکنون میکوشند با برجستهسازی بخشهایی از بیانات رهبری و سانسور بخشهای کلیدی دیگر، به مخاطب القا کنند که بازگشت به مذاکرات بیقید و شرط با غرب، بهویژه آمریکا، راهحل مشکلات کشور است.
این در حالی است که تجربه سالهای گذشته، بهویژه پس از توافق هستهای موسوم به برجام، نشان داد که نگاه سادهانگارانه به مذاکرات و اعتماد به وعدههای طرف غربی، نه تنها منجر به کاهش فشارها نشد، بلکه موجب تحمیل امتیازات یکطرفه و ضربه به اقتصاد و عزت ملی نیز گردید.
تحلیلگران معتقدند بهرهبرداری سیاسی از سخنان رهبری، آن هم در شرایطی که کشور نیازمند انسجام داخلی و تقویت دیپلماسی فعال و متوازن است، میتواند پیامدهای منفی برای منافع ملی در پی داشته باشد. رهبری بارها تأکید کردهاند که مذاکره زمانی معنا پیدا میکند که پشتوانه آن توان داخلی و وحدت ملی باشد، نه چشم امید بستن به لبخند دشمن.
اکنون بیش از هر زمان دیگری، ضرورت دارد تا رسانهها، نخبگان و سیاستگذاران با تبیین دقیق و کامل بیانات رهبری، مانع از تحریف و سوءاستفاده از این رهنمودها شوند؛ چراکه راهبرد کلان جمهوری اسلامی در مواجهه با قدرتهای جهانی، نه در سازش و وادادگی، بلکه در عزتمندی و مقاومت عقلانی تعریف شده است.
عمان خوب بود ولی به طرف غربی بدبینم و به خودی خوشبین؛ اما کشور را معطل مذاکره نکنید
در حالی که مذاکرات غیررسمی و پیغام و پسغامها میان ایران و غرب بار دیگر از کانالهایی چون عمان پیگیری میشود، برخی چهرههای سیاسی داخلی با شادمانی زودهنگام، چنین وانمود میکنند که گشایش بزرگی در راه است و فقط کافیست «چراغ سبز» داده شود تا «مشکلات حل شوند». این در حالی است که رهبری معظم انقلاب، با واقعنگریای که از تجربه سالهای متمادی نشأت میگیرد، بار دیگر خطوط قرمز و اصول مذاکره را تبیین کردند: اعتماد به خودیها، بدبینی به طرف غربی و عدم معطلی کشور برای مذاکرات.
اما ظاهراً عدهای هنوز در دوران «ذوقزدگی از تماس تلفنی با اوباما» ماندهاند و فراموش کردهاند که همان لبخندهای دیپلماتیک، چطور در عمل به تحریمهای بیشتر و بدعهدیهای آشکار ختم شد.
رهبری با اشاره مثبت به تلاشهای عمان به عنوان واسطهای قابل اعتماد، نشان دادند که جمهوری اسلامی ایران اهل تعامل است، اهل گفتوگو است، اما نه از سر استیصال و نه با فراموشی حافظه تاریخی ملت. اعتماد به غربیها، بهویژه آمریکا، سالهاست که از دایره عقلانیت خارج شده؛ آن هم در حالی که طرف غربی بارها در اوج مذاکره، دست روی ماشه تحریم گذاشته و با زبان تهدید صحبت کرده است.
نکته مهم در سخنان رهبری اما چیزی فراتر از بدبینی یا خوشبینی است: عدم معطلسازی کشور. یعنی همان نکتهای که بارها گوشزد شد، ولی گویا برخی همچنان منتظر امضای توافقی دیگر هستند که شاید فقط روی کاغذ خوش بدرخشد.
کشور نباید در صف انتظار برای رضایت غربیها بایستد؛ نه در حوزه اقتصاد، نه در علم و فناوری، و نه حتی در دیپلماسی. آنچه میتواند ضامن پیشرفت باشد، تکیه بر توان داخلی، همافزایی نخبگان، و در یک کلام، خودباوری ملی است—نه اتکای دوباره به طناب پوسیده اعتمادسازی با کسانی که هنوز به دنبال «تغییر رفتار ایران» هستند.
مذاکره، اگر هم لازم باشد، ابزاری است در خدمت منافع ملی—not a goal, but a tool. و همانطور که رهبر انقلاب فرمودند، باید از موضع قدرت انجام شود، نه با چشمان دوخته به دستهای پر از خالیِ غرب.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.