یادداشت تحلیلی

زورآزمایی غرب و روسیه

علی چشمی، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، در یادداشتی تحت عنوان زور آزمایی غرب و روسیه عنوان کرد: لستر تارو در کتاب رویارویی بزرگ که پس از سقوط شوروی نوشته، تاکید می‌کند غرب همواره به یک دشمن نیاز دارد تا با آن زورآزمایی کند و با این کار بتواند قدرت خود را […]

زورآزمایی غرب و روسیه

علی چشمی، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، در یادداشتی تحت عنوان زور آزمایی غرب و روسیه عنوان کرد:

لستر تارو در کتاب رویارویی بزرگ که پس از سقوط شوروی نوشته، تاکید می‌کند غرب همواره به یک دشمن نیاز دارد تا با آن زورآزمایی کند و با این کار بتواند قدرت خود را همواره رو به بهبود حفظ کند.

در دهه ۱۹۹۰ برداشت این بود که این دشمن، ژاپن خواهد بود اما به دلیل سکون اقتصادی ژاپن و وابستگی آن به اقتصاد غرب این رویارویی شکل نگرفت. سپس، نگاه‌ها متوجه چین شد و جنگ تجاری و ارزی آمریکا با چین در دوران ترامپ از این موضوع حکایت می‌کرد. اما چین نیز وضعیتی تقریبا مشابه ژاپن داشته و این رویارویی برای غرب می‌تواند بسیار پرهزینه باشد. در دو سال اخیر و به ویژه پس از جنگ روسیه با اوکراین به نظر می‌رسد رویارویی غرب برای زورآزمایی جدید با روسیه شروع شده است.

 سه دلیل می‌توان ارائه کرد برای این‌که چرا غرب به سمت این زورآزمایی رفته است:
حریف باید هم ارزش جنگیدن و در نتیجه توانمندتر شدن غرب را داشته و هم باید احتمال برد غرب بالا برآورد شده باشد. روسیه یک اقتصاد سنتی وابسته به انرژی‌های فسیلی، مواد شیمیایی، فلزات اساسی و مواد غذایی دارد. هرچند در پانزده سال اخیر، ذخایر ارزی مناسبی از این محل اندوخته کرده اما در بلندمدت این ساختار اقتصادی در زنجیره ارزش جهانی آینده، شکننده و رو به افول خواهد بود.

این زورآزمایی باید بتواند نقطه‌ضعف‌های اساسی غرب را برطرف کند. اقتصاد غرب به کالاهای خوراکی و حامل‌های انرژی و فلزات روسیه وابستگی شدیدی دارد. اما غرب با رفتن به سمت خودروهای برقی و استفاده بیشتر از انرژی‌های پاک در سال‌های اخیر تلاش کرده، هم این وابستگی را برطرف کند و هم مسائل زیست محیطی خود را سروسامان دهد. رویارویی با روسیه می‌تواند سرعت این برنامه‌ها را بیشتر کند.

در این رویارویی، کشورهای دیگر جهان تلاش دارند تا هم از هزینه‌های این رویارویی اجتناب کنند و هم تا حد ممکن از منافع آن بهره‌مند شوند. برای نمونه ترکیه، عربستان و چین در ماه‌های اخیر به خوبی این اهداف دوگانه خود را پیش برده‌اند.

ترکیه هم در حال امتیازگیری از ناتو است و هم روسیه. عربستان هم تولید نفت خود را بالا برده و هم با قیمت بالاتر می‌فروشد و هم شایعه شده در تجارت فرآورده‌های نفتی روسیه نقش دارد. چین هم با غرب تعاملات اقتصادی رو به گسترش در زنجیره جدید ارزش جهانی دارد و هم از تخفیف‌های انرژی روسیه بهره‌مند می‌شود.

این پرسش نیز مطرح است کشورهایی که در کنار روسیه قرار می‌گیرند از آینده این رویارویی در بلندمدت بهره خواهند برد یا دست‌شان از خوان منافع این رویارویی کوتاه خواهد ماند؟ البته نتیجه این رویارویی در کوتاه‌مدت به سرمای زمستان اروپا و نرخ تورم غرب بستگی دارد و در بلندمدت به توفیق غرب در کنترل بحران مواد غذایی و رهایی از وابستگی به انرژی فسیلی.