رهبر انقلاب درباره این شعر چه گفتند؟

افشین علا، بعد از نماز جمعه تاریخی نصر که میلیون‌ها ایرانی در آن شرکت کردند، شعری سرود که توجه بسیاری را به خود جلب کرد.

رهبر انقلاب درباره این شعر چه گفتند؟
197971

به گزارش جهت پرس؛ افشین علا، شاعر ایرانی، بعد از نماز جمعه تاریخی نصر که پس از شهادت سید حسن نصرالله و جمعی از اعضای حزب الله و سردار نیلفروشان توسط رهبر انقلاب خوانده شد و میلیون‌ها ایرانی در آن شرکت کردند، شعری سرود که توجه بسیاری را به خود جلب کرد.

در بخشی از شعر آمده بود: «فهماند کلام تو به صیاد جهان‌خوار /ماهی نشود صید ز قلاب بر آتش» شعری که علا در صفحه شخصی خود در یکی از شبکه‌های مجازی نوشت: «باخبر شدم که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از خواندن شعر اخیرم پیرامون حماسه‌ی جمعه‌ی نصر، خطاب به این فرزند کوچک خود نوشته‌اند: قوی، زیبا و استادانه است. کاش شأن نزولش این حقیر نبودم. به هرحال وظیفه داشتم تشکر کنم. ”

علا درباره این بیانات رهبری گفته است: «از این‌که امام و مقتدایمان در همه‌ی برهه‌ها و بزنگاه‌ها و با وجود دغدغه‌های خطیر و مشغله‌های طاقت‌سوز، از شعر متعهد این روزگار غافل نیستند و همچنان خود را موظف می‌دانند بابت اثری که از سر صدق و با خون دل و عرق‌ریزی روح سروده شده، ابراز لطف و فروتنی کنند، خداوند منان را شاکرم. بدیهی است این توجهات پدرانه‌ی ایشان، خستگی و تلخکامی ناشی از مشاهده‌ی ناآشنایی و بی‌تفاوتی برخی اصحاب قدرت به‌ویژه در مدیریت فرهنگی کشور را در کام دلسوزان عزلت‌گزیده به شهدی شیرین تبدیل می‌کند.»

اگر بگوییم شاعران متعهد روزگار ما هم دوشادوش رزمندگان جبهه مقاومت در عرصه حضور دارند، بی‌راه نگفته‌ایم. چه بسا که شعر یک شاعر در شرایطی بُرّنده‌تر از سلاح یک رزمنده باشد و ضربه کاری‌تری به دشمن وارد کند. بنابر این، بخش قابل توجهی از شاعران متعهد معاصر با آگاهی از این مسئله، در بزنگاه‌های تاریخی پای به عرصه می‌گذارند و اغلب آنها اثرگذارترین و ماندگارترین آثار حماسی خود را هم در این مقاطع حساس تاریخی خلق می‌کنند و برای مخاطبان خود و حتی نسل‌های آینده به یادگار می‌گذارند.

یکی از این شاعران هم عصر ما، افشین علا، شاعری از سلسله راویان مقاو مت است که به تازگی سروده‌ای از این شاعر در خصوص جمعه نصر مورد توجه مقام معظم رهبری هم قرار گرفته است. اما این‌که شعر مقاومت در شرایط امروزی جامعه و موقعیت جبهه مقاومت در منطقه چه جایگاهی در جامعه و رسانه دارد، نکته‌ای است که می‌شود از زوایای مختلف به آن پرداخت. از جمله، نقش تبیین جایگاه شعر مقاومت در جامعه که طبعا وظیفه هنرمندان، منتقدان و در رأس آنها، رسانه‌ها و مطبوعات است.

منتقدان ادبی باید درباره این شعر بگویند
افشین علاء در این خصوص گفت: «برای تبیین جایگاه شعر مقاومت در بین مخاطبان، رسانه‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای دارند که می‌توانند با بهره‌گیری از هنرِ هنرمندان متعهد و منتقدان ادبیات، به این موضوع بپردازند و از همان زمان تولید و انتشار آثار ادبی در این زمینه، اطلاع‌رسانی کنند. این مسئله باعث می‌شود شاعران هم با انگیزه بیشتری به خلق آثار در حوزه ادبیات مقاومت بپردازند.»

رهبر انقلاب همه اشعار حوزه پایداری را می‌خواند
او توجه مقام معظم رهبری به شعر مقاومت و یادآوری ارزش و جایگاه والای این نوع آثار در حوزه ادبیات پایداری از سوی ایشان را، مایه مسرت خود و شاعران حوزه ادبیات پایداری می‌داند و می‌گوید: «مقام معظم رهبری جزو اولین خوانندگان شعر مقاومت و پایداری است و تقریبا همه شعر‌های این حوزه را با دقت و حوصله می‌خوانند و در موارد لازم نظر هم می‌دهند و همین نظرات ایشان چراغ راه شاعران ادبیات پایداری است. چرا که مسیر جبهه مقاومت را ایشان خوب می‌شناسند و برای شاعری که می‌خواهد در این عرصه به خلق آثار ادبی بپردازد، نظرات و رهنمود‌های مقام معظم رهبری بهترین راهنما و همچین تراز شعر مقاومت است.»

این شعر را در زیر می‌خوانید:‌

ای خطبه‌ی غرای تو، چون آب بر آتش
تسکین دل سوته‌ی اصحاب بر آتش

شد هیمنه‌ی خصم در آن جمعه‌ی بشکوه.
چون دود ز جمعیت احباب بر آتش

یکپارچه در سوز و گداز آمده بودند
تا روی تو بینند چو مهتاب بر آتش‌

ای پیر جوان‌بخت! ز آهنگ نمازت
مانند سپندی شده محراب بر آتش

بر چیرگی‌ات در سخن، اعدا متحیر.
چون خیرگی کرمک شبتاب بر آتش

خنیاگر صهیون نگر از نطق بلیغت
افکنده ز کف، آلت و مضراب بر آتش

فهماند کلام تو به صیاد جهان‌خوار
ماهی نشود صید ز قلاب بر آتش

از شش جهت افروخت شرر، جانی غاصب
زین رو شده بریان، خود قصاب بر آتش

ما، چون تو اگر سوخته‌ایم از غم یاران
گشتیم بهاور چو زر ناب بر آتش

تصویر “حسن” شیر عرب، حک شده بر عرش
هرگز نتوان سوختن این قاب بر آتش

دست از تو نداریم، اگر پا بگذارند
بسیار سران از پی ارباب بر آتش

فردا چو بسوزند عجب نیست که امروز
کردند بنا کاخ خود، اعراب بر آتش‌ای پیر!

هوادار توأم، چون که در این راه
بیداری و بس قافله در خواب بر آتش

دل کنده‌ام از راست و چپ یکسره، چون تو
بر خندق سلمانی و احزاب بر آتش

از بغض تو بر گرده‌ی ما دشنه‌ی دشنام
بسیار زند سفله چو تنداب بر آتش

خفاش چه داند ز چه در چرخشم‌ای دوست
گرد تو چو پروانه‌ی بی‌تاب بر آتش

از طعن رقیبان به فلاخن، چو خلیلم
در باغ گل افتاده ز پرتاب بر آتش

بگذار حسودم بزند طعنه که افتاد
زین شعر‌تر و تازه و شاداب بر آتش