رهبری به ناجا دستور دادند دیگر برای جمع کردن دیش، به خانه مردم نروید

به گزارش جهت، از زمانی که دوران ریاستش بر صداوسیما پایان یافته، در مورد این سازمان معمولا صحبت نمی کند؛ در این مدت، او تصویری جدید از خود در صحنه سیاسی کشور ارائه کرده؛ تصویری که او را اصولگرایی کمی معتدل و معتقد به گفت و گو با جناح مقابل نشان می دهد. در راه […]

رهبری به ناجا دستور دادند دیگر برای جمع کردن دیش، به خانه مردم نروید

به گزارش جهت، از زمانی که دوران ریاستش بر صداوسیما پایان یافته، در مورد این سازمان معمولا صحبت نمی کند؛ در این مدت، او تصویری جدید از خود در صحنه سیاسی کشور ارائه کرده؛ تصویری که او را اصولگرایی کمی معتدل و معتقد به گفت و گو با جناح مقابل نشان می دهد. در راه ساخت این تصویر سیاسی از خود، در مواضعش تلاش دارد از برخی اصلاح طلبان تعریف کند و از برخی اصولگرایان انتقاد. با این حال گه گاهی از این جاده هم خارج می شود و لاجرم در صدر اخبار قرار می گیرد. مثلا در ماجرای جر و بحثش با حسن روحانی. او پس از انصراف از نامزدی در انتخابات 96 همچنان توانسته خود را کاندیدای بالقوه اصولگرایان نگه دارد. صحبت از عزت الله ضرغامی است.

متن گفت و گوی تفصیلی با عزت الله ضرغامی را در زیر می خوانید:

آقای مهندس فکر می‌کنم شما الان جزو معدود کاندیداهای مسلم انتخابات 1400 هستید. یعنی غیر از شما فکر می‌کنم فقط آقای دهقان.

من اعلام کردم که آمادگی کامل دارم برای نامزد شدن در انتخابات 1400 و مثل یک بازیکنی که روی نیمکت یک مسابقه فوتبال نشسته ولی آماده است و حتی دارد خودش را برای ورود به زمین گرم می‌کند، این آمادگی را در خودم ایجاد کردم و دارم حفظ و تقویت می‌کنم تا ان شاءالله در مقطع انتخابات ببینیم چه اتفاقی می‌افتد.

یعنی احتمال دارد به عرصه ورود نکنید؟

من آمادگی کامل برای ورود به عرصه انتخابات را دارم. منتها ببخشید شما از یک دقیقه بعدتان خبر دارید؟!

نه.

با همین استدلال من آمادگی کامل دارم تا آن مقطع ان شاءالله.

آقای مهندس! این از برکات دوره‌ای از قدرت است که چهره‌هایی که در قدرت هستند، مسئولیت دارند، دور می‌شوند از قدرت و به نوعی روشنفکر می‌شوند؟ این از برکات است یا درواقع آفات این موضوع است؟

ببینید! کسی که در جایگاه یک مسئولیتی هست، ضمن اینکه آرا و افکار و سلایق خودش را دارد، قاعدتا با اقتضائاتی که برای آن مسئولیتش باید درنظر بگیرد، باید از چارچوب‌های سازمانی خودش دفاع کند و آنها را ببین کند. نمی‌شود یک نفر رئیس یک سازمان مهمی باشد، به جای اینکه سازمانش را تبیین کند و نظرات سازمانی‌اش را جا بیندازد، هر روز بخواهد به این طرف و آن طرف برود و نظرات شخصی‌اش را بگوید. این غلط است.

نه لزوما در حوزه مسائل شخصی.

نه، نه. اصلا دیدگاه‌های حتی تخصصی. من مثال می‌گویم. شما دیگر حساس‌تر از شورای نگهبان بواسطه نظرات فقهی و دینی‌شان، جایی را ندارید. اگر راجع به قانونی در شورای نگهبان بحث می‌شود و دو تا فقیه، اصلا نظر فقهی‌شان مخالف یک مصوبه‌ای می‌شود، ولی وقتی رای اکثریت آورد و مصوب شد، همان فقیهی که خودش مخالف بوده، مثلا در مجلس یا هر جای دیگری می‌رود و از نظرات شورای نگهبان دفاع می‌کند. این نافی نظرات شخصی او نیست. من درواقع حرفم آقای فقیهی این است که نمی‌شود آدم‌ها یک مسئولیت مشخص اجرایی مهم داشته باشند بعد هر روز هم بخواهند اپوزیسیون باشند. در آن جایگاه باید وظیفه اش را انجام دهد. بله، اگر دیگر در آن جایگاه نبود، می‌تواند با یک نگاه تجربی بیاید و بگوید در این 10 سالی که آنجا بودم، اولا یک تجربه دارم و نقاط قوت کار من اینجاها بود و با صدای بلند بگوید. بعد چه اشکالی هم دارد بعد از 10 سال، 15 سال، 20 سال، چون ما موجود زنده‌ایم دیگر.

ما باید خودمان را ترمیم کنیم، بیاید و بگوید فلان کاری که در 10 سال قبل کردم، اشتباه بود و دلایلش هم اینهاست. من یک هشتک دارم، اشتباهات من. دلایلش را هم می‌گویم که آن موقع چرا این تصمیم را گرفتیم. مثل فیلم «آدم برفی» اما می‌گوییم اگر آن موقع ما همین نگاه را داشتیم، «آدم برفی» را متوقف نمی‌کردیم و درواقع یک مدتی نمایش آن به تاخیر نمی‌افتاد. این یک پاسخ به شماست. یعنی درواقع آدمی که مسئولیت ندارد، راحت‌تر می‌تواند نظرات شخصی‌اش را بگوید، اصلا باید نظرات شخصی‌اش را بگوید. من الان حرف‌هایی که می‌زنم، دیدگاه‌های فکری خودم است. آیا این دیدگاه‌ها را وقتی در صداوسیما بودم، نمی‌گفتم؟ بخش زیادی از آن را می‌گفتم. به شهادت تمام مدیران من، کسانی که از نزدیک با من کار کردند. منتها وقتی من در مسئولیت مهمی مثل صداوسیما هستم، طبق قانون شما باید صبر کنید، با من چک کنید و به لحاظ بحث‌های امنیتی با من هماهنگ شوید، صداوسیما نمی‌تواند بیاید دقت را فدای سرعت کند. چون یک اقتضائاتی دارد ولی سایت انتخاب اینطور نیست. شما یک مقدار می‌توانید با سرعت کار کنید، دقت‌تان هم یک خرده کم شود، می‌گویید بعد تکمیل می‌کنید. اما رسانه ملی همین امروز که دارم صحبت می‌کنم، درواقع اقتضائاتی دارد که باید آنها را درنظر بگیرید.

آقای مهندس! لزوما نظر من این نیست که حتما آن فرد اپوزیسیون شود. مثلا در همان جایگاه صداوسیما در ادوار مختلف بالاخص 15 سال اخیر، ما شاهد بودیم که تفسیری از قانون می‌شده در قانون تولید محتوا که محتوا در فضای مجازی را مطلقا برای خود می‌داند. فکر می‌کنم این در دوره شما هم شما جزو کسانی بودید که اصرار می‌ورزیدید که این ماجرا ازآن صداوسیما باشد و الان هم دوره آقای عسگری خیلی با شدت بیشتر دارد پیگیری می‌شود.

ببینید! صداوسیما یک وظیفه‌ای دارد، وظیفه‌اش را انجام می‌دهد. مملکت هم یک قانون دارد، براساس آن قانون عمل می‌شود. این را شما بدانید! یعنی اگر صداوسیما یک مقطعی مثلا رقیب اصلی اش ماهواره‌ها هستند، کمااینکه بخش زیادی از دوره من همینطور بود، آن وظیفه‌ای که ضرغامی برعهده دارد این است که بگوید من یک طوری برنامه‌سازی کنم و یک طوری تکثر در شبکه‌ها ایجاد کنم که مردمی که می‌خواهند در حوزه‌های مختلف تنوع داشته باشند و به خاطر این تنوع به سمت ماهواره می‌روند که در ماهواره ضمن اینکه نکات مثبت هست، حتما هم نکات منفی فراوان است، شما نفی نمی‌کنید، این اتفاق کمتر بیفتد. یعنی اگر کسی ماهواره هم دارد، بگوید مثلا الان برنامه‌های تلویزیون برنامه‌های خوب و متنوعی است و من نیاز ندارم. یک روز اصلا ماهواره ام را روشن نمی‌کنم. یا در هفته یک ساعت یک برنامه‌ای دارد، می‌خواهم آن برنامه را ببینم. صداوسیما وظیفه‌اش این است به گونه‌ای عمل کند که مخاطبینش در حداکثری، نمی‌توانم بگویم صددرصد، چون بعضی چیزها اقتضاء کشور نیست. بنابراین به صورت حداکثری صداوسیما باید بتواند طوری کار کند که مردم کمتر ماهواره ببینند، صداوسیما را بیشتر ببیند. حالا چقدر موفق است، بماند. من در دوره خودم البته احساس کردم مردم تنوع می‌خواهند، شبکه‌های تخصصی راه انداختم دیگر. والا الان باید همان پنج تا شبکه می‌ماند و ملت هم بالای پشت‌بام، کماکان آنتن‌های آنالوگشان را جابجا می‌کردند، سُر بخورند، برف باشد، بیفتند زمین، هزار تا بدبختی!

ما سیستم را دیجیتال کردیم و شبکه‌ها را افزایش دادیم. الان کسی که فیلم و سریال بخواهد ببیند، ورزش، مستند، انیمیشن، سلامت اینها همه دیگر شبکه‌های مستقل است و شما شب که می‌روید خانه و تلویزیون را روشن می‌کنید اگر نخواهید در شبکه رسمی خبری چیزی ببینید روی شبکه‌ای که علاقه دارید، می‌روید. امروز هم دوستان ما که در صداوسیما هستند، وظیفه شان اتفاقا این است که در مقابل فضای مجازی و تنوع محتوایی که دارد، درواقع به گونه‌ای عمل و تولید کنند که مردم ترجیح دهند با همان محتوای صداوسیما بیشتر ارتباط برقرار کنند. اما نکته‌ای که به لحاظ قانونی می‌گویید، بله یک مقطعی کشور یک قانون در ارتباط با ماهواره داشته، امروز هم ممکن است بگویند یک قانون در مورد فضای مجازی هست. این ربطی به صداوسیما ندارد. من این را خیلی صریح بگویم اول. اتفاقا من در یک مقطعی یک جمع‌بندی را خدمت رهبر معظم انقلاب انتقال دادم. اینکه نیروی انتظامی در خانه مردم به بالای پشت‌بام می‌رود و دیش‌ها را جمع می‌کند، واقعا کار صحیحی نیست. این را من خدمت ایشان مطرح کردم. براساس قانون بود. آن قانون هنوز لغو هم نشد یعنی مصوبه مجلس است و نیروی انتظامی هم یک ماموریت دارد. من این را برای اولین بار می‌گویم: رهبر معظم انقلاب دستور دادند به ناجا که شما دیگر به خانه‌های مردم و بالای پشت‌بام نروید، دیش جمع کنید.

ولی ادامه دارد همچنان فکر می‌کنم!

حالا من این را دارم به شما عرض می‌کنم دیگر. الان خانه شما آمده‌اند دیش را گرفته‌اند؟

ما ماهواره نداریم.

اگر خانه شما رفته‌اند بالای پشت‌بام آقای فقیهی، شما که آخوندزاده‌اید، آمده‌اند و دیش‌تان را گرفته‌اند، به من بگویید من آشنا دارم در ناجا! من آشنا دارم و بگویم که دیش را برگردانند. نه اینطور نیست. شما می‌روید نگاه می‌کنید که تمام پشت‌بام‌ها دیش است و کسی کاری ندارد. البته به‌طور طبیعی برای باندهای قاچاق و مجموعه‌هایی که دارند کار خلاف گسترده انجام می‌دهند، ماموریت‌هایی به لحاظ قانونی دارند ولی اینکه به شما می‌گویم دارم یک واقعیتی را عرض می‌کنم. اما صداوسیما کاری نداشت به اینکه مردم دیش دارند یا ندارند. صداوسیما وظیفه‌اش این است که برنامه خوب تولید کند. مثلا ما بخصوص ایام عید که خیلی سریال‌هایمان زیاد بود و من صد تا فیلم سینمایی تهیه می‌کردم، ایرانی- خارجی و الان هم همین است، بسیاری از مردم تماس می‌گرفتند و می‌گفتند آقا ما اصلا ماهواره داشتیم، ماهواره‌مان را بستیم و کنار گذاشتیم و در کل این 15 روز 20 روز ایام عید ما اصلا سراغ ماهواره‌مان نرفتیم. چون به اندازه کافی تلویزیون برنامه دارد. راست هم می‌گویند. امروز در فضای مجازی هم همینطور است آقای فقیهی. فضای مجازی یک قانونی دارد یعنی شورای نگهبان یک تفسیری دارد براساس اصل قانون اساسی، هیچ ربطی به صداوسیما ندارد. براساس آن تفسیر مدیریت صوت و تصویر را به صورت عمومی و فراگیر براساس قانون قانون اساسی وظیفه صداوسیما دانسته.

این تفسیر مربوط به دهه 60 بوده.

آفرین، اتفاقا من یک حرف‌های جدید دارم. من فعلا با اصل قانون اساسی نمی‌توانم مخالفت کنم ولی بالاخره یک حرف جدید دارم.

رهبری به ناجا دستور دادند دیگر برای جمع کردن دیش، به خانه مردم نروید

ولی بالاخره تفسیرش را که می‌شود بحث کرد.

من یک حرف جدید دارم. من می‌گویم فضای مجازی یک گونه‌ای است که مثلا با یک حوزه دیگری حتی مثل ماهواره کاملا متفاوت است. یعنی شما در خانه نشسته‌اید، یک صفحه تصویری دارید، در هر جایی، یک مستند از خودتان می‌گیرید و آنجا می‌گذارید. صداوسیما بیاید این را تائید کند؟ صداوسیما بیاید یک تشکیلات عظیم بگذارد و این تولیدات یونیورسال که مثلا خارجی‌اش یوتیوپ میلیون‌ها از این ویدئو دارد و الان هم که آپارات هست، بخشی از این کارها را انجام می‌دهد. حتما صداوسیما این کار را نمی‌تواند بکند. کسی مدعی این اصلا نیست. بنابراین یک) فضای مجازی هم به لحاظ گستردگی اش و دوم) به لحاظ تنوع موضوعی به‌گونه‌ای است که صداوسیما خودش الان ادعا ندارد که من همه اینها را باید بروم و نظرم دهم. اصلا چنین ادعایی نیست. اما دریک حوزه‌هایی به نظر می‌رسد که در واقع وظیفه صداوسیما براساس آن تفسیر ممکن است این باشد که اگر مجموعه‌های عظیمی دارند می‌آیند و تولیداتی انجام می‌دهند، بالاخره یک جایی باید اینها نظارت شوند. من برای شما مثال می‌زنم: همین وی‌اودی‌ها. من خودم طرفدار وی او دی‌ها هستم. من شب‌ها در خانه خودم وی‌اودی‌های مختلف را دارم و می‌بینم. هر وقت تلویزیون فیلم سینمایی مورد علاقه مرا نداشته باشد من از توی فیلیمو مثلا یک دانه فیلم می‌بینم. از توی نماوا می‌بینم. من این سریال‌های جدیدی که اینها گذاشتند، همه را دیده‌ام. همین الان سریال‌های جدید را می‌دانی کدام‌هاست؟

قورباغه مثلا.

قورباغه را دیدی؟ خوب است؟

بخشی از آن را دیدم.

من قورباغه را کامل دیدم. همین سریال آقای سهیلی‌زاده که کارگردان خوب ما هم هست، صداوسیما هست، «ملکه گدایان» را دارم می‌بینم و سریال‌های قبل را همه را دیدم. یعنی «دل» را دیدم، «مانکن» را دیدم. «آقازاده» را دیدم. با عواملش صحبت می‌کنم، مشورت می‌دهم. همین اواخر با آقای القا راجع به آقازاده جلسه داشتم. خب، وی‌اودی‌ها یک واقعیت هستند. یعنی ویدئوآن‌دی‌مند درواقع یک فناوری جدید است که دارد خدمت ارائه می‌دهد فلذا باید بهره‌برداری کرد. اتفاقا عرضم این است که یک چیزی مثل فیلیمو، بقیه‌شون هم همینطورند. فیلم دارد، سریال دارد، مستند دارد، انیمیشن دارد، خود این چهار تا شبکه است. یعنی به اندازه چهار تا شبکه تلویزیون اینجا محتوا هست. زحمت هم می‌کشند من واقعا ازشون تشکر می‌کنم. اما سوال من این است هر چیزی در مملکت یک قانونی دارد، یک جایی ناظرش هست. اصلا یک جایی ناظر است و هر کسی نمی‌تواند راه بیفتد و هرکاری بکند. یک جایی باید باشد، نظارت کند. سوال این است که وی او دی‌ها را کجا باید نظارت کند؟ یعنی مثال‌های برجسته را دارم می‌گویم و کاری به تولیدات عمومی مردم ندارم. آنها هم که مردم دسترسی دارند، کسی کاری ندارد. تمام پیام‌رسان‌ها تولید است. تمام تارنماها تولید است.

در یک شورایی باشد از یک مجموعه‌ای از دولت و… الان کاملا در اختیار حاکمیت است.

تا آنجا که می‌دانم وزیر ارشاد- چون قبلا هم با وزیر محترم ارشاد صحبت زیاد داشتم-، می‌تواند نظرات خودش را منتقل کند. دستگاه‌های دیگر می‌توانند نظرات خودشان را منتقل کنند. یکجا باید در کشور این ماموریت را انجام دهد. من الان به آن کاری ندارم. من فقط می‌گویم دستگاه‌های رسمی مان. ببین آقای فقیهی! فقط صداوسیما نیست. ما این همه نهاد فرهنگی داریم. نهادهای فرهنگی ما اگر خوب کار کنند، خوب تولید کنند، برنامه‌هایشان جذاب باشد، حتی همان برنامه‌های دینی که فقط یکطرفه صحبت می‌کنند و هیچ جذابیتی هم ندارد و کلی هم بودجه مصرف می‌کنیم، مردم ما ترجیح می‌دهند در فضای مجازی بروند و از تولیدات خودمان استفاده کنند. اصل بحثم اتفاقا همین است اما اینکه کی مسئول است، به نظر من بگذاریم دستگاه‌های قانونی کارشان را جلو ببرند. من هم خیلی مخالف نیستم. مثلا شما می‌گویید شورایاری باشد. خیلی خوب است. اصلا کشور دارد شورایی اداره می‌شود!

شما اگر رئیس صداوسیما بودید در این بحث مدیریت محتوایی که مجلس اخیرا تصویب کرد که دوهزار میلیارد تخصیص داده شود برای نظارت بر محتوای فضای مجازی، این را می‌پذیرفتید یا درواقع پیشنهاد دیگری می‌دادید.

مدیر صداوسیما هرجا که باید پول بهش بدهند، روی هوا می‌زند. یعنی چی پول را می‌پذیرفتید؟ با کله می‌رویم و می‌گیریم. آقا می‌خواهند دوهزار میلیارد بدهند چی از این بهتر؟

به قول معروف همین پول مفتی که قرار است داده شود

نه این پول، پول مفت نیست تا آنجایی که من می‌دانم. این را باید از مسئولان صداوسیما بپرسید. تا آنجایی که می‌دانم، بفرمایید که این پول برای پشتوانه تولید محتواست. برای همه کسانی که وارد این عرصه می‌شوند. یعنی پول مال صداوسیما نیست. در ذهن من اینطوری است. یعنی خود آن بچه‌ها بهتر می‌توانند جواب دهند. ولی عرض من این است که بالاخره اگر بودجه ای برای تولید محتوا داده می‌شود، یکجا باید این بودجه را مدیریت کند یا نه؟ یکجا باید این بودجه را مدیریت کند یا نه؟ یکجا باید این بودجه را توزیع کند یا نه؟ حالا شما می‌گویید صداوسیما نباید بکند، مثلا وزارت ارشاد باید بکند. این یک بحث دیگر است و باید ببینیم قانون چه می‌گوید؟

خب، بچه‌ها به نظر من یک مقدار شاید سرد باشد و من رعایت آقای فقیهی هم می‌کنم. ایشان چون کت و پیراهن تن شان هست من رعایت ایشان را هم می‌کنم. چون بحثمان که بخواهد گرم شود، ایشان باید با تسلط بیشتری صحبت کند. من کاپشن پوشیدم. شال گردن مرا قبول می‌کنید؟

آخر به این نمی‌آید، شما اسپرت هستید و من یک کمی رسمی‌ترم!

می‌گویند رضاشاه طبق آنچه بحث شد بین آقای زیباکلام و خسرو معتضد، سردش بوده و می‌لرزید….. رضاشاه سردش بوده و گفته که چیزی بیاورند. گفته بودند فقط یک پالان خر هست. گفتند: اسمش را نیار، خودش را بیار. سرد است بیار روی ما بیندازند. حالا این شال گردن ما کلی کلاس دارد. پخش نمی‌کردیم، می‌گفتند آقا کار خوبی کردید به رئیس‌جمهور اهانت شد. به قول شما وقتی پخش کردیم، آنقدر خوب شد، گفتند دم تان گرم! این خوب شد، نشان داد که احمدی‌نژاد صعه سدر دارد، احمدی‌نژاد تحمل دارد. آقا ما کاری به اینها نداریم. می‌خواستیم این صحنه را نشان دهیم. حالا بروند دعواهایشان را جای دیگر بکنند. بنابراین در دوره آقای خاتمی خبر 20:30 شکل گرفت و این همراهی رئیس‌جمهور مهم است. بابا الان آقای روحانی مثلا یک مطلبی می‌گوید بفرمایید که کسی در برنامه زنده می‌آید و یک چیزی می‌گوید. آیا باید آنقدر از خودمان راحتی نشان دهیم که رئیس صداوسیما به هر دلیلی احساس شود که باید بیاید و عذرخواهی کند. خب اگر منقل اشکال دارد حالا مرا تحریک می‌کنید یک حرف‌هایی را بزنم.