رفراندوم غیررسمی و غیرمستقیم در جمهوری اسلامی ایران

حوادث سال گذشته که با عنوان جنبش زن، زندگی و آزادی(از این به بعد به صورت مخفف و ززآ خواهیم نوشت) از سوی حامیان آن نام‌گذاری شده بود، پیامدهایی در جامعه ایرانی داشت که فقط به چند نکته در رابطه با بخش پیامدهای مرتبط با مسئله انتخاب پوشش اجتماعی و حجاب در ایران اشاره خواهیم کرد

رفراندوم غیررسمی و غیرمستقیم در جمهوری اسلامی ایران
153289

دکتر محسن دنیوی دکترای فلسفه علم و فناوری، پژوهشگر پیشرفت، تحول حکمرانی و سبک زندگی، به بهانه مسئله «پوشش اجتماعی ایرانیان و حجاب» پس از حوادث مهرماه۱۴۰۱ در یادداشتی با بیان نکاتی از حوادث سال گذشته نوشت:

بخش اول

حوادث سال گذشته که با عنوان جنبش زن، زندگی و آزادی(از این به بعد به صورت مخفف و ززآ خواهیم نوشت) از سوی حامیان آن نام‌گذاری شده بود، پیامدهایی در جامعه ایرانی داشت که فقط به چند نکته در رابطه با بخش پیامدهای مرتبط با مسئله انتخاب پوشش اجتماعی و حجاب در ایران اشاره خواهیم کرد.
واقعیت از بسیاری از تحلیل‌ها و تفسیرها و حدس و گمان‌های ما پرقدرت‌تر و موثرتر است و پنج نکته که در ادامه بیان خواهد شد، بخشی از این واقعیت پرقدرت است. نکنه مهم این است این واقعیت‌ها را لزوماً در حوادث رخ داده نباید دید، بلکه حوادثی که می‌توانست رخ دهد اما اتفاق نیفتاد، گاهی مهمتر و موثرتر هستند!

۱. مردم ایران، فعلا قصد ندارند عین اروپا و آمریکا باشند
سال گذشته، به طور غیرارادی و ناگهانی، یک رفراندوم غیررسمی و غیرمستقیم درباره نظام ارزشی و چارچوب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد و یکی از چالشی‌ترین بخش‌های این نظام ارزشی یعنی مسئله پوشش اجتماعی ایرانیان و حجاب مورد سنجش قرار گرفت.
روشن است که ایران در این زمینه کشوری منحصر به فرد است و تقریباً شبیه هیچ کشور دیگری در سالهای پس از انقلاب ۵۷ نبوده است.
نتیجه این رفراندوم این شد که مردم تغییراتی در رفتار و انتخاب پوشش خود داشتند که در ادامه اشاره می‌کنیم اما در کل انتخاب نکردند که تمام آنچه جمهوری اسلامی ایران در زمینه پوشش اجتماعی و حجاب درست می‌داند را کنار بگذارند و درست عین اروپا و آمریکا باشند. تصور کنید اگر مثلا چند میلیون زن در تهران و هفت کلانشهر دیگر، در آن شرایط هیجانی با پوششی از نوع لباس آستین کوتاه و دامن کوتاه به خیابان می‌آمدند و همه چیز دگرگون می‌شد.
اما این واقعه رخ نداد و چنین تصمیی از سوی عموم مردم گرفته نشد. حتی سطح تغییرات در بخشی از جامعه که حجاب قبلی را کنار گذاشته‌اند، به حذف حجاب سر محدود شد و شمار کسانی که بیش از این در پوشش خود تغییر ایجاد کرده باشند، به مراتب کمتر از کسانی است که فقط پوشش سر را از پوشش اجتماعی خود حذف کردند. این تصمیمی که از سوی عموم زنان ایرانی و به ویژه زنانی که حجاب کاملی هم به لحاظ ملاک‌های دین نداشتند گرفته نشد، واقعیت مهم و پرقدرتی است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت. حتما دلایل این عدم تصمیم گیری در شرایطی که می‌شد تغییرات گسترده‌تری اتفاق بیفتد، متعدد و متفاوت است و لزوماً همه از روی پذیرش نظام ارزشی جمهوری اسلامی چنین انتخابی نکردند، اما بدون لحاظ این جزییات درباره علل تصمیم، می توان بیان کرد که یکی از مهمترین نقاط چالشی جمهوری اسلامی در یک رفراندوم غیررسمی قرار گرفت و حذف آن مورد پذیرش عمومی قرار نگرفت و ایران همچنان کشوری متفاوت از سایر کشورها باقی ماند و ما الان کشوری با بیشترین گستره و تنوع پوشش اجتماعی را داریم که یک سر طیف آن پوشیه با چادر است و سر طیف دیگر نیم‌تنه و دامن! و البته جمعیت بسیار زیادی هم در میانه این دو سر طیف، انتخاب‌های متنوعی از انواع چادر و مانتو کوتاه و بلند و کت و شلوار و پیراهن و عبا داشته‌اند.
این رفراندوم غیررسمی نشان داد که علی‌رغم تصور مخالفین ج.ا.ا(مخفف جمهوری اسلامی ایران)، پایگاه اجتماعی ج.ا.ا، آنطور که آنها و برخی دولتها گمان می‌کنند و رسانه‌ها تبلیغ می‌کنند سست نیست و برعکس پایداری قابل توجهی دارد و می‌‌تواند در برابر بزرگترین هجمه رسانه‌ای علیه یک نظام سیاسی و با هدف تأثیرگذاری بر مردم دوام بیاورد(بر اساس داده‌های متعدد، اتفاقات سه ماهه پاییز ۱۴۰۱، بزرگترین هجمه منسجم  از زمان ظهور رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی بوده است که در ارتباط با ایران اتفاق افتاد و بسیاری از مرزها و خطوط قرمز مثل اعتبار خبر و حفظ اصل صحت اطلاعات پیش از انتشار کنار گذاشته شد)

۲. مردان نامرد شبه جنبش
بخش دیگری از واقعیت که رخ نداد اما مهم است تغییر رفتار در مردان حامی ززآ است. تصور کنید اگر اغلب مردان حامی ززآ با انتخاب پوششی مثل آستین حلقه‌ای و شلوارک به خیابان می‌آمدند و به این سبک از ززآ حمایت می‌کردند چه اتفاقی رخ می‌داد؟!
اما این مردان نامرد، زنان جنبش را تنها گذاشتند و به دلایلی که کاملا در فرهنگ بومی و ملی ایرانی محکم و جدی و قابل توضیح است، عقلانی رفتار کردند و حاضر نشدند لباسی شبیه لباس بخشی از مردم در کشورهای دیگر را بپوشند و این مسئله هم قابل توجه است. یعنی همان مردانی که در بیان از زنان حمایت می‌کردند تا پوشش خود را کنار بگذارند، کمترین تغییرات را در پوشش خود داشتند!

۳.شاخص پوشش اجتماعی ایرانیان و حجاب، تغییر جدی کرد
دو نکته اول گویی بر علیه ززآ بود اما در کنار آنها باید اشاره کرد که این خیال خام است که گمان کنیم هیچ‌ اتفاق خاصی نیفتاد و همه چیز مثل قبل است!
شاخص پوشش و حجاب و حیا و عفاف از سال گذشته تا الان در جامعه ایرانی تغییر کرد و درست است که تعداد کسانی که میزانی از برهنگی را انتخاب کردند بسیار کم است و تعداد کسانی که پوشش سر را کنار گذاشتند هم درصد بالایی نیست و از مناطق شمال تهران و کلان‌شهرها که فاصله بگیریم، کمتر و کمتر می‌شود، اما به طور کل، پوشش اجتماعی تغییرات اساسی و گسترده داشته است و شما امروز جمعیت قابل توجهی از زنان را می‌بینید که پوشش سر را دارند اما پیراهن کوتاه به جای مانتو را انتخاب کرده‌اند و یا مثلا کوتاه شدن شلوار تبدیل به امری عادی شده و یا نمایان بودن بخشی از بدن و فرم بدن دیگر جزء محدوده مورد رعایت بخش قابل توجهی از زنان نیست. انتخاب‌ها و تغییرات تا پیش از سال گذشته این حد نبود و نمود اینچنینی نداشت و نباید آن را نادیده گرفت و فقط تعداد زنانی که پوشش سر را کنار گذاشته‌اند را ملاک محاسبه تغییرات لحاظ کرد.
این یعنی درست است که مردم ایران تصمیم نگرفتند درست عین مردمان اروپا و آمریکا باشندو سبک پوشش و زندگی آنها را فعلا و همچنان انتخاب نکردند، اما نسبت به گذشته خود هم با ملاک‌های حجاب دینی فاصله گرفته‌اند.

۴.عبا، پدیده‌ای تازه
یکی از پیامدهای حوادث سال گذشته، اقبال چشمگیر به سبکهای متفاوت از پوشش بوده است. مثلا پیراهن های گشاد اما کوتاه که چیزی بین پیراهن و مانتو هستند و طرح‌های سنتی‌طور دارند از سال قبل بسیار پرفروش بوده است. درکنار این، عبا هم پوششی بین مانتو و چادر است ضریب گسترش بالایی پیدا کرده است. این درحالی است که عبا، لباس رایج زنان حاشیه خلیج فارس بوده و جدید نیست، اما اینکه در سال گذشته اینطور مورد توجه بانوان ایرانی قرار می‌گیرد از جمله مواردی است که در تحلیل پیامدهای ززآ باید مورد توجه قرار گیرد و به نظر تصمیمی رو به پیش از سوی زنان ایرانی است و تنوع پوشش و حق انتخاب را برای باححاب بودن گسترش می‌دهد.
همین اتفاق، در دو دهه گذشته و با تغییرات سیاسی فرهنگی پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات در جامعه ایران رخ داد. در آن زمان یعنی نیمه دوم دهه ۷۰ و با شروع دهه ۸۰، نقدهایی که به حجاب وارد شد و مسئله حجاب به  اهرمی برای فشار سیاسی از سوی یک جریان سیاسی انتخاب شد.
هر چند نکات درست و نادرستی در نقدها مطرح می‌شد اما فارغ از لایه‌های سیاسی ماجرا، پیامد آن در میان مردم این بود که پدیده چادر ملی و عربی جایگزین چادرهای قدیمی با سابقه قجری شد که واقعا هم به لحاظ پوشش و هم به لحاظ فعالیت اجتماعی، گزینه مناسبی نبود و چادرهای ملی و عربی و …در آن برهه، باعث نوشدن سبک انتخاب پوشش برای زنان معتقد به حجاب شد و الان شاید عبا چنین کارکردی را بتواند داشته باشد!

۵. آینده و فرصت رقابت در سبک زندگی
یک مسئله مهم و پیامد دیگر ززآ، پر رنگ شدن این پرسش است که آینده پوشش و حجاب در ایران چه خواهد شد؟
به نظر می‌رسد فرصتی برای رقابت بر سر سبک زندگی بین کسانی که به واسطه انتخاب حجاب، زندگی بر مبنای دین را انتخاب کرده‌اند و کسانی که سبک‌های دیگر را انتخاب کرده‌اند پیدا شده است. رقابتی که تاکنون به واسطه رفتار حاکمیت کمتر امکان بروز داشت ولی الان خانواده‌های معتقد به حجاب و سبک زندگی دینی باید بر سر بهتر بودن و زیبا بودن انتخاب خود تلاش کنند. باید نشان دهند که سبک زندگی همراه با حجاب و عفاف بیشتر،منجر به پایداری بیشتر زندگی خانوادگی و تاثیر مثبت بر وفاداری و تعهد و محبت خواهد داشت.
به عبارت دیگر، جامعه دین‌داران ایرانی هم از حالت تدافعی و به ویژه دفاع نظری و مفهومی از حجاب و عفاف خارج شده و در تلاش برای تولید محتوا و کالا وخدمات در مسیر گسترش نگاه خود به انسان و جهان و مفهوم زندگی زیبا و خوب است. نمونه عبا که به آن اشاره شد، نشانه‌‌ای از بروز این رقابت است و احتمالا از لایه سبک زندگی تا گفتار سیاسی امتداد خواهد یافت و نتیجه این رقابت برای ایران آینده مفید خواهد بود.

ظرفیت این رقابت آنقدر هست که شاید علی‌رغم تصور رایج که گمان می‌کنند دیگر سد حجاب در ایران شکسته و سال به سال جامعه ایران بیشتر به سمت برهنگی خواهد رفت، شاید آینده غیراز این باشد وایرانیان نحوی از پوشش اجتماعی متنوع و متناسب با بوم و فرهنگ وعقیده خود را خلق وحمایت کنند.
خوب است حاکمیت هم به جای تدوین طرح ولایحه برای کنترل رفتارها در بخش‌های محدودی از شهر، فرصت و امکان این رقابت از لایه سبک زندگی و فرهنگ تا سیاست واقتصاد رابیش از پیش فراهم کند.