مهدی پناهی، کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی

ذوق‌زدگی و مقصرنمایی راهبرد پادوهای رسانه‌ای ترامپ در ایران است؟

ذوق‌زدگی و مقصرنمایی راهبرد پادوهای رسانه‌ای ترامپ در ایران است؟ عنوان یادداشت مهدی پناهی، کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی و سردبیر سابق خبرگزاری ایسناست که به موضوع نشست خبری ترامپ و نتانیاهو و اعلام رئیس جمهور آمریکا مبنی بر انجام مذاکرات بین ایران و آمریکا در روز شنبه می پردازد. وی در این یادداشت ذوق زدگی برخی افراد و جریان ها از یک اظهار نظر رندانه را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد.

ذوق‌زدگی و مقصرنمایی راهبرد پادوهای رسانه‌ای ترامپ در ایران است؟
249383

به گزارش جهت پرس؛ مهدی پناهی کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی در یادداشتی در روزنامه قدس نوشت: پادوهای رسانه‌ای، تعبیر تندی برای شروع یک مطلب است اما هیچ کس نمی‌تواند رهاشدگی فضای رسانه در ایران را منکر شود‌ به ویژه شبکه‌های اجتماعی. موضوع مذاکرات با آمریکا یکی از چالشی‌ترین و پیچیده‌ترین موضوعات تاریخ ایران در دو دهه اخیر است اما بسیاری از رسانه‌ها آگاهانه یا ناآگاهانه با تحلیل‌های سطحی آن را تقلیل و ساده‌سازی می‌کنند و با یک توییت یا پست یا استوری می‌خواهند این پیام را بدهند که راه حل همه مشکلات، مذاکره است.
در موضوع مذاکرات، رویکردهای تقلیل‌گرایانه همان تعبیر پادوهای رسانه‌ای است که کارکرد رسانه را به جای آگاهی‌بخشی، به عملیات و جنگ روانی تبدیل می‌کند.
همزمان با گفت‌وگوی شب گذشته ترامپ و نخست‌وزیر جنایتکار رژیم صهیونیستی و اعلام مواردی درباره مذاکرات با ایران، شاهد فعال شدن دوباره هسته‌های جنگ روانی در ایران شدیم.
«در صورت توافق کامل و فوری ایران با ترامپ، قیمت ارز و طلا در ایران سقوط تاریخی خواهد داشت» این خبر یک‌خطی بود که از همان لحظه اولیه و بدون اطلاع از محتوای سخنان ترامپ و نتانیاهو توسط برخی کانال‌های مدعی سواد رسانه و اثرگذاری مخابره شد.
در دشمنی و خباثت ترامپ شکی نیست (تبیین دلایل این قضاوت باید در جای خود انجام شود و نیاز به مطالعه مفصل و جزء به ‌جزء دارد) اما «شرطی‌سازی اقتصاد و وابسته کردن همه ‌چیز به مذاکرات» را چه چیزی جز پادویی رسانه‌ای ترامپ می‌توان دانست؟

پادوهای رسانه‌ای ترامپ بدون توجه به واقعیت‌های تاریخی و ساختاری ایران و بدون توجه به اظهارات حال و گذشته ترامپ جامعه و اقتصاد را شرطی می‌کنند تا برخی دلالان نوسان‌گیر هم از آب گل‌آلود ماهی بگیرند! حتی اگر از شهادت شهید سردار قاسم سلیمانی هم بگذریم، آن‌ها سال ۹۷ و خروج ترامپ از برجام و شروط پمپئو برای مذاکره با ایران را فراموش کردند، شروطی که در واقع ویرانی‌طلبی برای ایران بود! حتی اگر لیبی‌سازی از ایران یکی از پیشنهادهای مطرح شده در مذاکره ترامپ و نتانیاهو باشد.

حالا باز هم در تله «شنبه و مذاکره مستقیم» ترامپ افتاده‌اند و برای لایک و ممبر، اخباری منتشر می‌کنند که فقط دست‌کاری افکار عمومی و خیانت به کشور است!
پس از ارسال نامه وقیحانه ترامپ به ایران در نیمه دوم اسفند ماه ۱۴۰۳ فضای مذاکراتی در کشور وارد فاز جدی‌تر شد. ترامپ در این نامه عملاً خواستار برچیده شدن همه توان نظامی سیاسی و اقتدار ملی ایران شده بود و با تهدید حمله نظامی، پیشنهاد مذاکره هم داد.
رهبر معظم انقلاب هم در دیدارهای مختلف با استناد به تاریخ و قرآن دلایل بی‌نتیجه بودن مذاکره با آمریکا را تشریح کردند. سخنانی که در واقع پیش‌شرط‌های قرآنی برای هر گونه مذاکره احتمالی بود. ایشان در سخنان نوروزی هم احتمال هر گونه اقدام نظامی را پایین دانستند اما نسبت به یک توطئه و فتنه داخلی هشدار دادند.

بنا بر شواهد و قرائن فعلی و تجربه‌های گذشته یکی از سرشاخه‌های این فتنه داخلی در رسانه‌هایی است که با ذوق‌زدگی نقش پادوهای رسانه‌ای ترامپ را ایفا می‌کنند. راهبرد این فتنه داخلی ابتدا ذوق‌زدگی و بزرگنمایی از هر گونه توافق احتمالی است و وقتی طرف آمریکایی همچون تجربه‌های گذشته زیر تعهدات خود زد، ایران مقصر هر گونه عدم توافق می‌شود!

این مقصرنمایی در واقع راهبرد همیشگی ترامپ هم هست؛‌ ایران در پاسخ به نامه رئیس‌جمهور آمریکا به صراحت مذاکرات موشکی و منطقه‌ای را رد و تنها مذاکرات هسته‌ای آن‌ هم با تجربه برجام را قبول کرده است اما ترامپ با جملات «مذاکرات مستقیم و دیدارهای بزرگ» می‌خواهد دست پیش را بگیرد تا پس نیفتد. او که از ایده‌های خود درباره جنگ اوکراین و روسیه،‌ فلسطین، چین و جنگ تعرفه‌ها نتیجه مطلوبی نگرفته است، می‌خواهد با بلوف «مذاکره مستقیم و بزرگ شنبه با ایران» بگوید من آماده توافق بودم اما ایران نمی‌خواست؛ چراکه هر انسان عاقلی با زیاده‌خواهی‌های ترامپ می‌داند احتمال توافق کامل بسیار پایین است. توافق کامل از نظر ترامپ یعنی برچیده شدن تمام توان نظامی و موشکی ایران!

اینکه چرا ایران در این شرایط مذاکره غیرمستقیم و آن ‌هم هسته‌ای را پذیرفته،‌ در جای خود قابل ‌بحث است اما ترمز ذوق‌زدگی عجیب برخی رسانه‌ها و صاحبنظران را باید از همین ابتدا کشید و به آن‌ها یادآوری کرد فردای روزی که توافق برجام در سال ۹۴ امضا شد،‌ یادتان رفته است که چه ذوقی کردید و با پرچم آمریکا خوشحالی می‌کردید؟

اما از همان روز آمریکا زیر قول‌های خود زد به حدی که رئیس بانک مرکزی روحانی مدعی شد دستاورد برجام تقریباً هیچ است!
در چنین شرایطی رسانه‌هایی که امید واهی به مردم می‌دهند، به فردای روزی که آمریکا دوباره زیر قول خود زد،‌ فکر کرده‌اند؟ بدعهدی که از همین ‌الان هم با اعلام انجام مذاکرات از روز شنبه توسط ترامپ، عیان شده است!
راه ‌حل مقابله با این پادوهای رسانه‌ای متنوع است اما چیزی که منجر به خنثی شدن اقدام‌های مخربشان می‌شود، به اظهارات و رویکردهای مسئولان برمی‌گردد.

اهالی رسانه و ارتباطات با اثر سی‌ان‌ان آشنا هستند؛ این نظریه درباره اثرگذاری رسانه بر سیاست سخن می‌گوید. طبق این نظریه و نقدهای پس از آن زمانی که سیاستمداران بر نظرات خود استوار و محکم باشند رسانه با دست‌کاری افکار عمومی نمی‌تواند نظر سیاستمدار را تغییر بدهد اما وقتی سیاستمدار نظر و سیاست مستحکم و واحدی ندارد،‌ با هر گونه خبر رسانه‌ای دچار تغییر می‌شود.

مسئولان و دولتمردان که بیشتر از همه مردم از جزئیات بدعهدی‌های آمریکا و جنایت‌های ترامپ آگاه هستند، نباید با اظهارات عجولانه و غیرمستحکم خود بهانه‌ای به رسانه‌ها برای دست‌کاری افکار عمومی بدهند؛ معنای ساده‌تر این است که از سیاست‌های رسانه‌ای ترامپ درس بگیرید؛ چگونه با دروغ همه رسانه‌ها را بازیچه و پادوی خود می‌کند؟