مهدی پناهی، کارشناس علوم ارتباطات در یادداشتی با اشاره به اعتراف اخیر ترامپ، این اقدام را تلاشی برای تعریف «مسئله اصلی» در تقابل ایران و غرب دانسته و هشدار داده است: جریانهایی در داخل با استفاده از تکنیکهای رسانهای، در حال قالببندی «تسلیم» به عنوان راهحلی کمهزینه هستند، در حالی که تاریخ ثابت کرده هزینه تسلیم، به مراتب از مقاومت بیشتر است.
به گزارش جهت پرس؛ مهدی پناهی کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی در یادداشتی نوشت: اعتراف اخیر #ترامپ که گفت «مسئول حمله خرداد ماه رژیم صهیونیستی به ایران من بودم»، تناقضی آشکار با مواضع قبلی اوست و باید در فضای عمومی جدی گرفته شود. این اعتراف نشان میدهد که فشار بر ایران یک طرح مقطعی یا واکنشی نیست، بلکه بخشی از راهبرد روشن #آمریکا برای وادار کردن ایران به عقبنشینی و تسلیم است.از منظر نظریه دستور کارگذاری (Agenda Setting)، این اعتراف در واقع تلاش برای تعریف مسئله اصلی برای جهان و ایران است: اینکه ایران باید «رفتار خود را تغییر دهد». رسانههای غربی با برجستهسازی این اعتراف، میکوشند ذهن مخاطب را بهگونهای جهتدهی کنند که «تنها راه حل، تسلیم شدن» به نظر برسد.
چرا غرب با ایران مشکل دارد؟
رابطه #ایران و غرب تاریخی طولانی دارد. از دورههای باستانی تا امروز، ایران همواره در نقطهای ایستاده که مانع گسترش کامل نفوذ غرب بوده است. این تقابل بیش از آنکه ناشی از نوع حکومتها باشد، ریشه در جایگاه تمدنی ایران و ماهیت توسعه غرب دارد؛ توسعهای که بدون استعمار، اشغال و استثمار دیگران شکل نمیگرفت. تاریخ آمریکا و اروپا، از استعمار قاره آمریکا تا نظام بردهداری و جنگهای داخلی، شاهدی روشن بر این واقعیت است.ایران همیشه مانع آسانی برای این توسعه نبوده و در دورههایی حکومتهای ضعیف و وابسته، راه نفوذ خارجی را باز کردهاند. اما عمر ۴۵ ساله جمهوری اسلامی دورهای فشرده از تجربههای تاریخی ایران است؛ جایی که آمریکا پس از تسلیم پهلوی، در پی ادامه همان مسیر بود اما با انقلابی مواجه شد که استقلال را اصل قرار داد. در سالهای اولیه شاید سیاست آمریکا «چماق و هویج» بود، اما امروز به «چماق آشکار» تبدیل شده و خواسته اصلیاش صریح است: تسلیم.
تجربه مقاومت در فرهنگ دینی و تاریخی ایران
در مقابل این فشار، مسئله فقط یک انتخاب سیاسی نیست. فرهنگ دینی و تجربه تاریخی ما بر مقاومت تأکید دارد. خداوند زمانی که مسلمان زیر فشار و هجمه کفار مکه بودند و به ظاهر شرایط خوبی نداشتند؛ میفرماید: «قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا… آنانى كه مىگویند: پروردگار ما خداست، و در این راه استقامت مىكنند، فرشتگان الهى بر آنان نازل مىشوند و مىگویند كه نترسید و محزون نشوید كه بهشت وعده داده شده بر شما بشارت باد.» یعنی حتی زیر فشار، ایستادگی راه رهایی است. در نظریههای ارتباطی، این حالت را میتوان در قالب نظریه هویت جمعی و حافظه تاریخی توضیح داد؛ جامعهای که هویت خود را در «ایستادگی و مقاومت» تعریف کرده باشد، در برابر عملیات روانی مبتنی بر ترساندن از مقاومت، مقاومتر است.سیره امام خمینی(ره) به عنوان معمار انقلاب اسلامی هم نیز بر همین اصل بنا شده بود و شش ویژگی شاخص داشت: قیام برای خدا، تکیه بر مردم، استقلال، عدالتخواهی، معنویت در سیاست و استقامت.
سرنوشت ایران در دو جنگ جهانی
نگاهی به تاریخ معاصر ایران هم همین را نشان میدهد. ایران در هر دو جنگ جهانی اعلام بیطرفی کرد؛ اما نتیجه چه شد؟ اشغال، قحطی و مرگ میلیونها ایرانی. تسلیم، امنیت نیاورد؛ بلکه آسیب را بیشتر کرد. اگر جریانهای مقاومت مردمی آن دوران( از میرزا کوچک خان جنگلی تا رئیسعلی دلواری تا شیخ محمد خیابانی تا کنل محمد تقی خان پسیان) حمایت میشدند، امروز تاریخ ما طور دیگری نوشته میشد.حتی در بین سایر ملت ها هم این تجربه تاریخی وجود دارد؛ تجربه عراق بعد از 2003 و لیبی بعد از 2011 که تسلیم غرب شدند و امروز وضعیتشان درس عبرتی پیش روی جامعه ایرانی است.
مقاومت یا تسلیم در برابر آمریکا؟
امروز ایران هم مسئله همین است: مقاومت یا تسلیم. آمریکا خواستههایش پایان ندارد. همان کسانی که دیروز غنیسازی ایران را تأیید کرده بودند، امروز میگویند آن را کنار بگذارید؛ و فردا خواهند گفت برد موشک را کم کنید و نقش منطقهای را تعطیل کنید. این یک روند است، نه یک مطالبه محدود. همانطور که علی لاریجانی دبیر شورای امنیت ملی هم گفته بود، هدف دشمن این است که «اراده ایران را بشکند». برای همین، علاوه بر فشار خارجی، برخی جریانها در داخل هم تلاش میکنند تصویر «تسلیم به جای مقاومت» را بهعنوان راهحل معرفی کنند، مخصوصاً با سوار شدن بر مشکلات اقتصادی.این جریانها با سوء استفاده از شرایط اقتصادی هم به مردم فشار میآوردند و هم به دولت پزشکیان تا تسلیم را به عنوان یک تصویر جذاب مذاکره را برای رهایی از این فشار جا بیندازند.آنها از تکنیکهای چارچوببندی رسانهای (Framing) استفاده میکنند تا «مقاومت» را پرهزینه و «تسلیم» را کمهزینه نشان دهند.مشکل امروز، کمبود استدلال درباره این نکته است که هزینه تسلیم در نهایت بیشتر از هزینه مقاومت است. اگر این مسئله برای مردم و نخبگان تبیین نشود، میدان تحلیل در اختیار کسانی میافتد که نتیجه تاریخی تسلیم را نادیده میگیرند.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.